سما یه کتاب از مدرسه جایزه گرفته بود به اسم الاغی که با شیر می جنگد

امروز این کتاب و برای امیرمحمد خوند

آخر داستان الاغه برای دفاع از بچه اش با شیر میجنگه و برنده میشه

امیر محمد حسابی تحت تاثیر کتاب اومد پیش من و با هیجان  گفت:"مامانی که با شیر میجنگد"

منم نگاش کردم که یعنی چی این حرف؟؟؟یعنی مامان الاغه؟؟!!

گفت: نه  آخه مامان الاغه برنده شد پس تو هم برنده میشی دیگه

چی بگم والا!!! تو خیالات بچه ها ،چه چیزا که نمیشیم!

اون موقع که ما مدرسه میرفتیم ،نه مامانا دم مدرسه میموندن و نه اینهمه جشنهای مختلف میگرفتن

الان یکهفته اس که دارم رو فیلم جشنهای مدرسه سما کار میکنم ،فردا هم باید بدم به مامانا

هر کاری کردم که بشه یدونه سی دی .نمیشد

آخرشم مجبور شدم تمام صحنه هایی که مامانا هستن و حذف کنم

***************

بچه ها باید از حالا مسئولیت پذیری رو یاد بگیرن

و اینکه تو یک جمع نباید بین بچه ها فرق گذاشت

سعید خیلی مهربون ِ  ، همیشه هم تو خونه خیلی کمکم می کنه،ولی خوب نمیشه که اینجوری

بچه ها خودشون کمک کردن به منو نوبتی کردن

منظورم موقع آوردن و بردن غذا

فعلا که به قولشون عمل کردن تو این چند روز

************

چه قدر تاسف باره که تو کشورمون که اسم آزادی و روش گذاشتن ،اونوقت تو یک تجمع اینچنین برخورد کنن

راستشو بگم!!!

اصلا دلم نمیخواد بچه هام تو چنین جامعه ای بزرگ بشن

وقتی به اینده فکر می کنم ،به جز نگرانی کاری از دستم بر نمیاد

یعنی 15 سال دیگه ایران چه جوری میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

با سما قرار گذاشتیم تو تابستون حداقال هفته ای یکبار بریم استخر

مثلااز امروزم خواستیم  شروع کنیم ،ولی اینقدر این سما و امیر محمد با هم لج و لجبازی راه انداختن

 و عصبانیم کردن که دیگه حس از خونه بیرون رفتن نموند

حالا شاید 3شنبه رفتیم

فعلا هم سعید و سما مشتری های پرو پا قرص کانون پرورش فکری کودکان هستن

 

 

خوب بعد سه ماه بازم اومده به خونه ام سر بزنم

خوب بعد سه ماه بازم اومده به خونه ام سر بزنم

 

تو این مدت کارم خیلی زیاد بود

دلم تنگ شده بود برای اینجا

حالا که تعطیلات تابستون داره میرسه و بچه ها هم تعطیل شدن وقتم بیشتره

بازم از بچه های وروجکم مینویسم

تابستون و کلاسهای تابستونی و حوصله ام سر رفته های بچه ها

سعید امسال کلاس پنجم و با معدل بیست تموم کرد

سما هم که اول بود و خوب اونم بیست

امیر محمد هم سال دیگه میره پیش دبستانی

 

خدا رو شکر بچه های خوبی هستن و همدیگرو خیلی دوست دارن