سال نو مبارک

از فردا دوباره کار و تلاش جدی تو سال جدید شروع میشه

این پیک بهاره و مشق عید بچه ها هم دردسرسیه برای خودش

شروع امسال برام با سالهای قبل فرق داشت (یکیش اینکه به خودم قول دادم ..خودِ خودم باشم)

شکر خدا درست آخرین روز سال قبل یه اتفاق خوب افتاد برام و همین شد یه منبع انرژی برام

از قبل عید خیلی دوست داشتم تو عید هرجوریه حتما بریم سفر

چندجا هم تو نظرم بود اما نشد

تو این چند سال که رانندگی یه قسمت از کار هرروزم شده و همه کارام و خودم انجام میدم هنوز جرات نکرده بودم جاده شمال و برم

با اینکه رانندگیم بد نیست و راههای دورتر رو هم رفتم اما از جاده شمال میترسیدم

خلاصه این طلسم و شکستم و عید رفتیم شمال

(وااای که از دست سما و امیر محمد..چون همیار پلیس بودن اینقدر پرحرفی میکردن و مثلا رانندگیم و کنترل میکردن که کلافه ام کردن..مامان سبقت نگیروومامان حق تقدم با تو بود؟؟مامان از ۱۰۰ بالاتر نرو..مامان .......)

(اما راستش دریای جنوب یه چیزه دیگه اس)

با اینکه خیلی خسته شدم اما بچه ها کلی بهشون خوش گذشت و این خستگیم و کم میکرد

امسال علاوه بر کار همیشگی یه شروع جدید هم دارم

خدایا شکرت