سما همیشه میگه چی میشد یه خواهر برام میاوردی..من خودم نگه میدارم

امروز رفته بودیم خونه دوستم

یه بچه یکساله داره

اونقدر سما رو  اذیت کرد و یه بارم گازش گرفت  که سما گریه اش در اومد ..چنان جیغی کشید که طفلک بچه تا ده دقیقه از جاش تکون نمیخورد

تنها حُسنش هم این بود که میگفت دیگه آبجی نمیخوام

******

برنامه ریزی برای تابستون ِ بچه ها خیلی سخته

اینو ببر اونو بیار

فعلا دارن کلاس ورزشی میرن

اما امسال اونقدر خسته و بی انرژی ام که فکر نکنم بتونم کلاس ِ دیگه ای ببرم

 

نظرات 4 + ارسال نظر
ج.ش. 1386/03/21 ساعت 07:03 ب.ظ

سلام
عجب کلک خوبی
خوب پس طفلکی سما هم دیگه از خیر خواهر گذشت
ایشالا تابستون خوبی برا همتون باشه

Ehsan Azad 1386/03/22 ساعت 07:07 ب.ظ http://aazaad.blogspot.com

اون وقت بیشتر خسته میشیا ! چون هی می پرن به جونت !

کورش(k2-4u) 1386/03/28 ساعت 01:34 ق.ظ http://k2-4u.com

سلام وبلاگ زیبایی داری به من هم سر بزن
تک تولز یک دشمن سر سخت برای پسورد سندر ها
https://shabgard.org/forums/showthread.php?t=11731
http://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/help%20Tak%20Tools%202%20Beta.GIF
http://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/Tak%20Tools%202%20Beta.zip Send to all Plz

Ehsan Azad 1386/03/30 ساعت 01:01 ب.ظ http://aazaad.blogspot.com

امان از دست این سما که نمیذاره شما زود تر بنویسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد