یک ماه پس از شهادت سید مرتضی آوینی و جو فرهنگی ای که با شهادت ایشان و حضور رهبر انقلاب در تشعیع پیکر این فیلمساز و روزنامه نگار ایجاد شده بود ، انگیزه تشکیل گروه متشکل حزب الله جدی تر شد پیشتر نیز بودند گروههایی که با نام حزب الله و یا هیات رزمندگان در دسته ها و نامهای مختلفی فعالیتهای جسته و گریخته انجام می دادند اما هیچگاه اینان ارتباط سازمانی و انداموار با هم نداشتند . و این انگیزه ای شده بود تا این نیروها سازماندهی و در قالب یک گروه هم در تهران و هم در بقیه استانها و شهرستانها فعالیت کنند . حسین الله کرم پیشتر در یک جلسه خصوصی در دیداری که در پائیز سال 1371 به عنوان نماینده هیات رزمندگان تهران طومار اعتراض رزمندگان به وضعیت فرهنگی جامعه را برای علی خامنه ای برده بود پیشنهادی مبنی بر ایجاد یک گروه منسجم حزب الله را به رهبر داده و خامنه ای نیز در همان جلسه گفته بود که : « بروید کادر تشکیل بدهید » و اکنون پس از گذشت ماهها و فرازو نشیبهای فراوان شورایی هفت نفره که بعدها به هیجده نفر افزایش یافت آماده بودند تا رهبری " انصار حزب الله" را بر عهده بگیرند . حسین الله کرم – مسعود ده نمکی – فرج الله مرادیان – گودرزی (عبدالحمید محتشم ) – نویسنده – حسین سازور – حجت السلام پروازی افرادی بودند که در اولین دیدار با رهبری نظام برنامه های خویش را برای ایجاد انصار حزب الله اعلام داشتند و اضافه نمودند که در صورتیکه فرمانده کل قوا اجازه بدهند با توجه به اینکه همگی از اعضای سپاه پاسداران نیز هستند از ابتدای امر با اعزام نیرو به لبنان در کنار حزب الله لبنان قرار گیرند و فعالیت خود را بصورت سیاسی – نظامی از سر بگیرند ، امری که با مخالفت رهبر مواجه شد و مقرر گردید تا در عین حالی که پاسدار هم می باشید به سازماندهی حزب الله و فعالیت در داخل مشغول گردید . " همین فراز از کلام رهبری گرچه که بطور آشکارا مخالف نص صریح قانون اساسی کشور مبنی بر منع فعالیت سیاسی برای نظامیان بود اما همواره راهگشایی بود برای ادامه فعالیت و حتی اخذ مجوز از وزارت کشور و ..." از اصلی ترین فعالیتهای انصار حزب الله در سالهای بین 1372 تا 1374 برگزاری تجمعات در اعتراض به سیاستهای دولت و وضعیت فرهنگی جامعه که به عنوان تجمع امربه معروف و نهی از منکر در میادین و مقابل وزارتخانه ها شکل می گرفت و انتشار نشریه ای با نام " یالثارات الحسین" که به عنوان ارگان رسمی این گروه تلقی می شد و در نمازجمعه و دیگر تجمع ها از جمله هیاتهای عزاداری رزمندگان پخش می گردید . اولین حضور رسمی و توام با تشنج این گروه در عرصه سیاسی و دانشگاهی کشور در اسفند سال 1374 بود. دکتر عبدالکریم سروش که تئوری قبض و بسط تئوریک شریعت وی موجب بحث ها و تنشهایی در حوزه های علمیه و محافل روشنفکری و دینی کشور شده بود به دعوت انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران در مقام دفاع از اندیشه های پلوراریسمی خویش می خواست برآید که انصار حزب الله با یورش به سالن سخنرانی ضمن برهم زدن مراسم و ضرب و جرح حاضرین مانع از این دفاع گردید . گرچه لیدر مهاجمین "مسعود ده نمکی" در همانجا اعلام کرد حاضر است امنیت را به سالن برگرداند ! اما دکتر سروش باید به سئوالات « ما » پاسخ بدهد، که دیگر دیر شده بود دکتر سروش مراسم را ترک گفته بود و دانشجویان نیز مضروب . این حادثه نقطه عطف ورود خشونتهای رسمی انصار حزب الله به جامعه بود . دامنه اعتراضات و ایرادات به این عمل که در جامعه و جریانهای دانشجویی کشور شدت یافته بود البته به داخل انصار حزب الله نیز کشیده شد ، انتخابات ریاست جمهوری پیش رو بود و جریان انصار حزب الله نیز گرچه از ابتدا قرار بود به هیچ وجه در مسیر هیچ جریان سیاسی دیگری قرار نگیرد اما از آنجا که با اشتباه ؟ و یا تعمد رهبری ! تمام کمکهای مالی به این گروه از جانب افرادی همچون معزی" عضو دفتر و معاونت فرهنگی دفتر رهبری" و یا احمد جنتی به عنوان دبیر ستاد امربه معروف و نهی از منکر صورت می گرفت و همچنین در همان جلسه اول دیدار با رهبری مقرر شده بود تمام ارتباطات با دفتر از طریق معزی و میر حجازی معاون امنیتی باشد و ایشان نیز تماما از اعضای برجسته جریان راست بوده رفته رفته این گروه با نمک گیر شدن از دیگرانی همچون سعید امانی " دبیرکل جامعه اسلامی بازار" و عسگراولادی "دبیرکل هیات موتلفه"در مسیر و همسو با این جریان شده ، حال عده ای موافق با حمایت از کاندیدای جناح راست بودند و عده ای نیز مخالف . حجت السلام پروازی که از اعضای شاخص هیات رزمندگان نیز بود مدتها البته با بعضی از حرکات انصار حزب الله؛ ( عبدالحمید محتشم و عده ای از نیروهای پیرامونش مدتها بود که در میادین تهران از جمله میدان محسنی با ایجاد چادر حزب الله به امربه معروف و نهی از منکر و تذکر به جوانان و افراد بد حجاب مشغول بوده در همین میدان بود که گروهی موتور سوار اقدام به پاشیدن اسید بروی دختران بدحجاب نموده بودند .) مخالف بوده و همچنین در جلسات داخلی بارها و بارها خطر استبداد نظر در جریانی را که قرار بود شورایی عمل کند را هشدار داده بود ، پروازی از فرصت بوجود آمده استفاده نمود و خواستار پوزش از دانشجویان شد و اینکه بهتر است بجای ورود به عرصه سیاسی با گسترش همان هیاتها دامنه دینی نیروها را تقویت نموده ، پیشنهادی که توفیقی نیافت و ایشان با ایراد سخنرانی ای در منزل آیه الله نجفی در هیات رزمندگان مخالفتش را علنی کرد و رسما خروج خود را از این گروه اعلام نمود . پروازی که تنها روحانی این گروه بود و در افواه به عنوان نماینده غیر رسمی رهبری در انصار حزب الله مطرح بودند خود در آن سخنرانی شان از اختلافات کهنه پرده بر داشته و عنوان نمودند : « . من مدتها با اینها بودم. چندسال قبل مسائل امر به معروف و نهی از منکر را مطرح میکردند. «عبداللهی» که یک چشمش را در جنگ از دست داده اصرار میکرد که مرا هم به دنبال خودشان بکشاند، اما من وقتی فهمیدم او به زنها اسید پاشیده، بسیار ناراحت شدم و او خودش موضوع را فهمید و دررفت. در سال 1372 ما «انصار» را کامل کردیم، تعداد مؤسسان انصار 18نفر بودند که به سه گروه تقسیم میشدند. گروه وابسته به «ذوالقدر» که تعدادشان 7 نفر بود. هفت نفر هم با«عبداللهی» بودند و چهار نفر هم با «اللّه کرم» بچه ها همگی، من و مرحوم نجفی را قبول داشتند، کار ما با سخنرانیهای نجفی شروع شد و بعد از رحلت ایشان از من خواستند کار او را ادامه دهم. اسم انصار در آن تاریخ اصلاً مطرح نبود. میگفتند بروبچه های هیئت رزمندگان، به مرور اسم انصار به میان آمد و با قوی شدن حضور وابستگان «ذوالقدر» و «الّله کرم»، حضور رزمندگان کمرنگ شد. با من هم که ملای رزمندگان بودم و عضو موسس انصار با تردید برخورد میشد. بچه های مسجد شهدا مثل «حسین پورصالح» و «امیر نوجوان» مرا از جریانات پشت پرده باخبر میکردند. تدریجاً معلوم شد که به هر حال تشکیلاتی شکل گرفته و قرار شده در گروه ما نفوذ کند. یکروز «اللّه کرم» نزد من آمد و گفت چون نمیخواهم به شما پشت پا بزنم دلم میخواهد «راسته حسینی» مسئله ای را به من بگوئید و سعی کنید دروغ هم نگوئید. گفتم موضوع چیست؟ گفت «آیا شما در جائی به آقای خامنه ای فحش داده اید؟ چهارده نفر از بچه های انصار موضوع را فهمیده اند و آشوبی برپا شده است.» گفتم امکان ندارد.اگر کسی جلوی من هم حرفی به آقای خامنه ای بزند دهانش را خرد میکنم. آنچه گفته ام این بوده که من و امثال من از «امام خمینی» شخصیت حقوقی ولایت را داریم. در واقع امام متکای مردم بوده است. اما امروز مردم متکای آقای خامنه ای هستند. به هر حال «حسین اللّه کرم» برای انتخابات، انصار را بسیج کرد. در قم و در تهران، وجوهات هم میرسید و پشت پرده نیز معاملاتی صورت میگرفت. در این میان «اللّه کرم» اصرار داشت مرا هم وارد بازی کند. روزی مرا نزد «سلطانپور» برد که در وزارت صنایع مشغول بود. او را قبلاً در بیت آقای خامنه ای دیده بودم. از من دعوت کرد سرپرستی امور تبلیغات و مطبوعات رادر انصار بر عهده بگیرم. من زیر بار نرفتم «اللّه کرم» به «سلطانپور» گفت این همان آقائی است که به آقای خامنه ای فحش داده. بعد به بیت آقای خامنه ای رفتیم. من با «معزی» و «محمدی گلپایگانی» دو رکن دفتررهبر قبلاً دعوا کرده بودم. یکبار «معزی» در «دو کوهه» گفت: حکایت روی مین رفتن بچه ها در جبهه را ما خودمان ساخته ایم حالا شما قضیه را جدی گرفته اید؟ این گفته خیلی سنگین بود. گریبانش را گرفتم که مردک این چه حرفی است که میزنی؟ ما را 45 دقیقه معطل کرد بعد به دیدن آقای «خامنه ای» رفتیم. ایشان به «اللّه کرم» گفت: «آقای اللّه کرم شما مسئول حزب اللّه هستی» واقعاً تکان خوردم. ایشان نپرسید «اللّه کرم» آیا تو مسئول انصار حزب اللّه هستی؟ بلکه طوری گفت که یعنی بنده رهبر، تو را به عنوان مسئول حزب اللّه قبول دارم. در آن لحظه متوجه شدم«اللّه کرم» مرا آورده است تا به چشم خود ببینم آقای «خامنه ای» او را تأیید میکند. وقتی بیرون آمدیم آقای«میرحجاری» نظر دیگری داد که عکس حرف آقای «خامنه ای» بود. ایشان گفت تعیین مسئول انصار باید با رأی اکثریت انجام گیرد (موردی که در اولین دیدار نیز خامنه ای خود مطرح کرده بود !). در شورای سرپرستی پنج تن از رزمندگان حضور داشتند. حسین الله کرم و محمد ژولیده، فرج مرادیان و مسعود ده نمکی و امیرفرشاد ابراهیمی ، بقیه [ که بعدها اضافه شدند و شدیم 18 نفر] از عوامل جامعه روحانیت و سرسپردگان «جنتی» و «ذوالقدر» بودند. بعد ازبرپائی مجلس پنجم افتراق «حسین اللّه کرم» با انصار حزب اللّه آغاز شد.بچه های مخلص در انصار میخواستند با ما کار فرهنگی بکنند. در دانشگاه برنامه گذاشتند و من و «حداد عادل»و «شریعتمداری» سخنران بودیم ، اما چون حسین شریعتمداری دید نمیتواند در صحنه گفتگو حریف ما بشود کار را به آتش زدن «سینما قدس» و«انتشارات مرغ آمین» کشاند. در این مرحله «میرحجاری» مجبور شد به ظاهر جلوی «اللّه کرم» را بگیرد با این توجیه که او با چپ ها رفیق است «اللّه کرم» هم در چنبر «مهدی نصیری»، «حسین شریعتمداری»، «ذوالقدر»، و«یوسفعلی میرشکاک» افتاد. «حسین اللّه کرم» در این مرحله به تبلیغ علیه رزمندگان پرداخت و سرانجام هیات درسال 75 منحل شد، تمام تلاش «اللّه کرم» این بود که من در وسط نباشم...» در بعد از خروج پروازی بود که اختلافات جدی شد و نهایتا با توجه به دو قطبی شدن انصار ادامه فعالیت عملا مقدور نبود و دو جریان در دل یک جریان فعالیت می نمودند در بهار سال 1375 بود که به رسم همه ساله که رزمندگان به پادگان دوکوهه می رفتند ، همانجا با پیشنهاد معزی که طبعا پیشنهاد علی خامنه ای و همچنین جناح راست نیز قلمداد می شد این دو قطب از هم جدا شدند یک گروه با سرپرستی محتشم با همان نام انصارالله فعالیت خود را پی گرفتند و گروه دیگر با نام اتحادیه دانشجویان حزب الله زیر نظر حسین الله کرم وارد عمل شدند .و نشریه شلمچه نیز مشخصا ارگان مطبوعاتی این گروه شد . این انشعاب گرچه انشعاب دوستانه و برای تقسیم کار نام گرفت اما در عمل باعث اصلی ترین اشتباه استراتژیک حزب الله شد ، اتحادیه دانشجویان حزب الله گرچه مانند انصار حزب الله که دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه تهران را در اختیار داشت هیچ گاه فاقد پایگاهی فیزیکی در دانشگاه نبود اما با تمرکز بروی دانشگاهها و هیات های رزمندگان که عمدتا با مداحی حاج منصور ارضی همراه بود توانست با استفاده از پتانسیل وجودی حسین الله کرم نفوذ خود را در بین نیروهای حزب اللهی اعم از نیروهای دانشجو ویا بسیجی و همچنین خانواده های شهدا و جانبازان و همچنین جوانان و نوجوانانی که هیچ گاه به لحاظ سنی دوران جنگ را تجربه نکرده بودند اما بشدت متاثر از آن حال و هوا بودند (که قسمت اعظم نیروهای این گروه را هم تشکیل می دادند ) و هر جمعه در برنامه ای نا نوشته در نماز جمعه تهران گرد هم می آمدند ، حفظ نماید اما انصارحزب الله هر چه که در پس این انشعاب پیاده نظامش کم می شد سواره نظام خود را افزایش می داد در همین اوضاع و احوال بود که افرادی همچون حسین شریعتمداری که از ابتدا وظیفه انتشار نشریه یالثارات الحسین به موسسه زیر نظر وی از سوی رهبری موکول شده بود ودیگر افراد شناخته شده ای از جریان راست همچون مرتضی نبوی و محمدرضا باهنر و اسدالله بادامچیان و... عملا به عنوان تئوریسنها و صاحبان فکری و سازمانی انصار حزب الله عمل می نمودند و از طریق نشریه یالثارات الحسین که اکنون در حد وسیعی منتشر و به تمام نمازجمعه ها و تجمعات رزمندگان و حزب الله سراسر کشور ارسال می شد توانستند مستقیما سازماندهی فکری و تئوریک نیروهای شهرستانها رانیز برعهده گیرند ، امری که در تهران به علت وجود افراد شناخته شده ای همچون الله کرم و ده نمکی در جریان حزب الله مقابل و گرد آمدن غالب نیروهای حزب اللهی پیرامون آنها فاقد توانایی آن بودند ، اتحادیه دانشجویان حزب الله نیز گرچه ارتباط خود را با جناح راست رفته رفته تقویت میکرد اما بیشتر تبدیل به جریانی شده بود که سر نداشت . سر در اختیار انصار حزب الله بود و بدنه در اختیار اتحادیه دانشجویان حزب الله .
انتخابات ریاست جمهوری سال 1376
گرچه هر دو گروه انصار حزب الله و اتحادیه دانشجویان حزب الله در انتخابات ریاست جمهوری عملا از کاندیدای جناح راست " ناطق نوری " حمایت می کردند و حتی با انتشار ویژه نامه های مطبوعاتی خود شدیدترین حملات را بر علیه خاتمی انجام دادند ، اما نوع عملشان از این حمایت متفاوت بود انصارحزب الله مشخصا از ناطق نوری به عنوان کاندیدای جامعه روحانیت مبارز حمایت میکرد اما اتحادیه دانشجویان حزب الله بدون آوردن نامی از ناطق نوری صرفا تخریب خاتمی را برعهده داشت ، این حرکت بخاطر آن بود که در بدنه حزب الله( چیزی که انصار حزب الله فاقد آن بود ) اختلاف نظرهای زیادی بر سر ری شهری و ناطق نوری بود و اتحادیه دانشجویان حزب الله با این ترفند هم نیروهای میدانی و پیاده نظام خویش را حفظ کرد و هم خواست دفتر رهبری و جریان محافظه کار را اجابت نمود ، به عنوان مثال اتحادیه دانشجویان حزب الله که از مدتها پیش نشست هایی در تهران و شهرستانها با عنوان " نوسازی دینی" برگزار میکرد ، بارها در آن جلسات که عمدتا با سخنرانی الله کرم و یا دیگر شخصیتهای این گروه همراه بود و در پایان حاج منصور ارضی( که تنها مداحی بود که " افتخار " مداحی در حضور رهبری را داشت) نوحه سرایی مینمود، بطور علنی اعلام میکرد که نظر رهبری هرچه که باشد مطمئنا خاتمی نیست ! هر چه که بود انتخابات با پیروزی ناباورانه محمد خاتمی پایان گرفت . جناح راست که اکنون به عنوان منتقد دولت در ظاهر عمل می نمود ، ارتباط خود را بیش از پیش با هر دو گروه حزب الله تقویت نمود و از هر دو جریان حزب الله به فراخور نقش و توانی که داشتند کمال استفاده را در سنگ اندازی برای اصلاحات و یا عملکرد دولت خاتمی ، برده . از آنجا که از اصلی ترین برنامه ها و وعده های خاتمی و دولتش آزادیهای سیاسی و مطبوعاتی بود و این امر در ید دو وزیر قدرتمند وی یعنی نوری به عنوان وزیر کشور و ومهاجرانی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد بود ، اولین حملات به خاتمی از همین وزرا شروع شد . مطبوعات تازه که نوید فضای باز و جامعه مدنی را می دادند یا توسط نیروهای مشخص حزب اللهی در مقام مدعی العموم به دادگاه کشیده می شدند و یا توسط نیروهایی که شناخته نمی شدند مورد حمله و تهاجم فیزیکی قرار می گرفتند ، کتابفروشی های شاخص همچون مرغ آمین و یا نشر نقره و...به آتش کشیده شده و در غالب نمازجمعه ها و یا دیگر تجمعات حزب الله همواره طومارهایی خطاب به رهبری و یا مسئولان قضایی در عتاب به فضای فرهنگی کشور تنظیم گشته که همین طومارها همواره مستمسکی برای برخورد با مطبوعات در دادگاه مطبوعات می گشت این رویه در آخر حتی بصورت پیمانی هماهنگ نیز انجام میگرفت ، یعنی مسئولان قضایی کشور و یا رئیس دادگاه مطبوعات از نیروهای حزب الله می خواست تا برای برخورد با نشریه و یا روزنامه ای خاص طوماری تنظیم گردد . وزارت کشور نیز در وضعیتی مشابه بود ، تقریباً در هر تجمعی که وزارت کشور مجوزی بر آن صادر کرده بود گروههایی بودند که ایجاد آشوب و درگیریمیکردند . همه نظر جریان محافظه کار برآن بود تا ناکارآمدی دولت را تامین امنیت و استقرار آزادیهای مورد نظرش اثبات و نموده و نیروهای حزب الله نیز با ایجاد آشوب و نا آرامی ها خواست آنها را به مثابه پیاده نظام و نیروهای میدانی این جریان عملی می نموده ، اوج این حملات در زمانی بود که در شهریور 78 هر دوی این وزرا " عبدالله نوری و عطا الله مهاجرانی " هنگامیکه درپایان نماز جمعه تهران خود را برای شرکت در مراسم تشییع پیکر شهدا آماده می نمودند و ناگریز می بایست از ابتدای خیابان طالقانی عبور نموده ( جائیکه سالها محل تجمع نیروهای حزب اللهی و معروف به چهارراه لشگر گشته) با توجه به اطلاع حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی که مسئولیت حفاظت از عبدالله نوری بر عهده ایشان بوده در برنامه ای از پیش تعیین شده مورد حمله و سوء قصد قرار گرفته . گرچه عبدالله نوری و مهاجرانی هر دو به صورت معجزه آسا از این مهلکه جان سالم بدر برده اما تبعات این حادثه برای هر دو طرف ماجرا بسیار بود ، چندی بعد مهاجرانی در استیضاحی سخت و طاقت فرسا توانش گرفته شد و بعدها خود راهی به جز استعفاء نیافت و عبدالله نوری نیز در سرنوشتی مشابه استیضاح شده و با رای عدم کفایت مجلس برکنار شد . در بعد از این ماجرا بود که با فشار مطبوعات و دستور صریح خاتمی بسیاری از مطلعین و آمرین و عاملین این حادثه بازداشت شدند ، بازداشت شدگان که از هر دو گروه انصارحزب الله و اتحادیه دانشجویان حزب الله بودند، گرچه مدت بازداشتشان بیش از بیست روز هم نگردید و دادگستری تهران با در اختیار گرفن پرونده از وزارت اطلاعات علیرغم دستور اکید خاتمی مبنی بر شناسایی کامل ضاربین برخوردی جدی با ایشان نکرد اما همین حادثه، شکاف بعدیرا در میان جریان مزبور ایجاد کرد. چهار ماه بعد از این حمله در حالی که محاکمه و نام متهمان این پرونده به اتهام ضرب و جرح وزیران کابینه خاتمی هنوز در هاله ای از ابهام بود، روزنامه صبح امروز گفتگویی را با یکی از متهمان ( کیانوش مظفری) منتشر کرد. این گفتگو که روز سهشنبه، پانزدهم دیماه 1377 منتشر شد، اولین کالبد شکافی و افشای چگونگی تشکیل انصار حزب الله در زمان خویش بود . کیانوش مظفری که از هواداران اتحادیه دانشجویان حزب الله بود در یک حرکت تلافی جویانه و بمنظور نجات جان خویش، از آنجا که آگاه شده بود مقرر بوده تا مسئولیت قتل عبدالله نوری در حرکتی هماهنگ بر عهده وی گذاشته شود تا دیگران از آن حادثه و اتهام خلاصی یابند ، دست به افشای هر آنچه که از این جریان میدانست زد، گرچه اطلاعات وی با توجه به اینکه هیچ گاه در تصمیم گیریهای کلان نبوده و همواره از وی به عنوان عامل و مهره استفاده می شده اما همانچه که میدانست نیز برای مطبوعات ملتهب و تشنه آنزمان کافی بود تا اینک بطور مستند و گویا اثبات نمایند نیروهای حزب اللهی در آشوبها و تشنجهای بوجود آمده برای دولت نقش مهم و کلیدی دارند ، در بخشهایی از آن مصاحبه ، مظفری با تاکید بر اینکه دیگر به این تشکیلات باز نخواهد گشت سوء استفاده ازافرادی همچون خودش را در غالب نیروهای حزب الله برای برهم زدن تجمعات بر شمرده و با توجه به اینکه خود نیز درغالب آنها شرکت داشته به صورت مشروح آنها را فاش کرده .( کیانوش مظفری ا گرچه پس از این مصاحبه مورد تهدید حزب الله قرار گرفت اما در آنزمان برخوردی با وی نشد تا که در حادثه حمله به کوی دانشگاه تهران وی که در میان دانشجویان بود از سوی ضاربانی ناشناس !! ترور گردید و مورد اصابت هفت گلوله قرار گرفت).
اکنون دیگر ، انصار حزب الله و اتحادیه دانشجویان حزب الله که مدتها بود از میان نیروهای خود متفقا و با کسب موافقت دفتر رهبری و قرارگاه ثارالله تهران که امنیت تهران بر عهده آن می باشد اقدام به تشکیل گروهی شبه نظامی با نام نیروهای ویژه پاسدار ولایت " نوپو " نموده بودند و نیروی انتظامی به کرات در جهت در ظاهر آرام نمودن و برقراری امنیت و اما در اصل به عنوان عامل برهم زدن تجمعات و راهپیمائئ ها از آن استفاده می نمود ، عملا به عنوان آلت دست و عامل جریان محافظه کاران تبدیل شده بودند . بدنبال همین حادثه بود که نویسنده که آنزمان در مقام عضو شورای مرکزی و دبیر سیاسی اتحادیه دانشجویان حزب الله فعالیت می نمودم در اعتراض به این اقدام ضمن اعلام استعفاء خویش که در خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا مورخه 21/4/1378 اعلام گردید با حضور در میان دانشجویان مجروح و آسیب دیده در داخل کوی دانشگاه اقدام به افشاگری وبا بیان آنچه در پشت این حمله از پیش سازماندهی شده بود ، پرده از هفت سال فعالیت حزب الله برداشته ، بدنبال همین افشاگری بود که متعاقبا پنج روز بعد بازداشت شده و هیچ نهاد و ارگانی نیز مسئولیت بازداشت را برعهده نمیگرفت اما در بعد از گذشت هشت ماه و بدنبال پیگیری شورایعالی امنیت ملی مشخص شد که نهاد بازداشت کننده اطلاعات نیروی انتظامی بوده ودر بازداشتگاهی در اختیار سپاه حفاظت ولی الامر "یگان امنیتی سپاه مستقر در دفتر رهبری" نگهداری می شدم . دستور کتبی خاتمی مبنی بر آزادی نویسنده البته به جایی نرسید و تنها به اعزام من به زندان اوین و مرخصی یک هفته ای انجامید ، در همین مرخصی بود که در دیداری که با شیرین عبادی و محسن رهامی داشتم درخواست قبول وکالتم را نموده و از آنجا که خود نیز در آنزمان دانشجوی دانشگاه تهران بودم بهمراه دیگر دانشجویان آسیب دیده این حادثه اقدام به شکایت نمودم . تمام پیگیری ها منتج به این مسئله شد از آنجا که خود دادسرای نظامی تهران اعلام نموده بود هر مدرک و سندی در این رابطه باید به دادسرا ارسال شود و همچنین شورایعالی امنیت ملی نیز بنا به دستور مستقیم خاتمی جویای کم و کیف آنچه که در این بازداشت و عللش برمن رفته بود ، بوده از اظهاراتم در دفتر خانم شیرین عبادی نواری تنظیم و فورا از طریق دکتر رهامی که آنزمان مشاور رئیس جمهور بود برای مبادی فوق ارسال شد ، بدنبال همین اقدام بود که مهمترین جنجال مربوط به این گروهها در طول سالیان گذشته شکل گرفت و از سوی جناح محافظه کارسریعا پرونده قضایی آغاز شد و مشهور گشت به"نوارسازان" ( امری که به هیچ وجه صحت نداشت ). درواقع پس از انتشاراین نوار است که شکافهای اساسی در این جریان نمودار میگردد در این نوار مواردی به طور دقیق و با نشانه هایی آشکار مطرح گردید که به سرعتجنجال آفرید. به این ترتیب زمینة جنجالی بزرگ فراهم گردید. مجلس با تحقیق و تفحص گسترده ای در صدد روشن شدن ماجرا شد و از دیگر سو نیز دامنه بازداشت ها تا نزدیکان رئیس جمهور کشیده شد شیرین عبادی و محسن رهامی نیز هر دو برای مدت دوهفته در بازداشت بسر بردند، گرچه هیچ وقت رسیدگی دقیقی به آن اظهارات که بنا به قول شفاهی خاتمی: " تا خشکاندن ریشه های خشونت جلو خواهیم رفت " وعده بود صورت بگیرد انجام نشد . و صرفا به بازداشت و زندان نویسنده انجامید اما بزرگترین شکاف در بدنه حزب الله را ایجاد نمود و هر دو گروه را برای مدتها از انجام هر گونه فعالیتی در جامعه باز داشته ، خاصه آنکه پس از گذشت سه سال و آزادی نویسنده از زندان مجددا بر تمام آنچه که در آن نوار بازگو نموده بوده صحه گذاشته و از مجلس ششم نیز درخواست رسیدگی به آنچه قوه قضائیه در نظر نداشته و ندارد را نموده . با گذشت چهار سال از این ماجرا در حالیکه انصار حزب الله و اتحادیه دانشجویان حزب الله مجددا در نظر داشتند فعالیتهای خویش را از سر بگیرند باز اختلافات داخلی شان آشکار شد و اینبار حمید استاد که دبیر حزب الله مشهد بود پرده از فعالیتهای در پشت پرده قوه قضائیه و جناح محافظه کار در جهت بهره گیری از حزب الله برداشت در این جریان، حمید استاد که،در دادگاه انقلاب مشهد حاضر شده بود تا توسط قاضی شمس گیلانی به علت به هم ریختن مراسم جنگ شادی که در تالار شهید بهشتی تربیت بدنی مشهد برگزار شده بود، محاکمه گردد. خبر از سهم خواهی انصارحزب الله به حمایت قوه قضائیه از اتحادیه دانشجویان حزب الله داد ، نکتة قابل توجه آن بود که خبر این محاکمهدر نشریات منتسب به جناح محافظه کار به گونهای خاص منعکس شده است. از جمله روزنامههای قدس و سیاست روز در تنظیمخبرهای خود، حمید استاد را از اعضای «گروه موسوم به انصار حزب الله مشهد» معرفی میکنند. با توجه به گزارشی که روزنامه قدساز این دادگاه ارائه کرد، استاد دادگاه را صالح برای رسیدگی به پرونده ندانست. ولی در دفاعیاتش حرکت مذکور را در راستای اجرایبند «م» وصیتنامه امام خمینی (ره) قلمداد کرد. از مباحث قابل توجه دادگاه آن بود که قاضی، «استاد» را مسئول انصار حزب الله مشهد نمیدانست، اما وی خود را فصلالخطاب این گروه در مشهد دانسته و از قول اللهکرم گفت: «ایشان گفتهاند که حمید استاد نیازی بهحمایت اللهکرم ندارد، زیرا استاد خودش یک اللهکرم است» و قاضی پاسخ داد: «شما بگویید، اما از نظر دادگاه، شما مسئول انصار حزبالله مشهد نیستید»! حمید استاد در جریان دفاعیاتش چند بار تأکید کرد که صحبتهای دیگری نیز هستند که نمیتوانم آن را بازگو کنم.در واکنش به این سخنان قاضی پاسخ داد: آقای استاد! شفاف سخن بگوئید. آیا مواردی که نمیتوانید بگوئید مربوط به اینجانبمیشود؟ همگان سوابق کاری ما را میدانند و شما نیز اینگونه دوپهلو سخن نگوئید. البته اگر منظور شما اشخاص دیگری است، آنحساب جداگانهای دارد! البته گزارش برخی روزنامههای دیگر کمی متفاوتتر بود. به نوشته روزنامه نوروز قاضی در ابتدای دادگاه از قول اللهکرم انتساب حمیداستاد و مجموعهاش به انصار حزب الله تهران را رد کرد، سپس نامة محتشم (مدیر مسئول نشریه یالثارات و دبیر انصار حزب الله ) در اینباره را خواند که وینیز انتساب وی به انصار حزب الله را رد کرده بود. حمید استاد در دفاعیاتش با تأکید بر اینکه اصولاً محتشم را قبول ندارد و با وی درطول چند سال گذشته مشکل داشته، اللهکرم را محور انصار حزب الله کشور معرفی کرد. قاضی پاسخ داد که اللهکرم آنها را محکومکرده، لیکن استاد تأکید کرد که وی کار انصار حزب الله مشهد را تأیید کرده است. چند روز بعد حکم دادگاه اعلام شد. بنابراین حکم، حمید استاد به تحمل 150 روز حبس و 25 ضربه تازیانه و علیرضا رضایی (متهمردیف دوم) به تحمل 92 روز حبس و 15 ضربه شلاق محکوم شد، البته حکم متهم دوم، به مدت 25 ماه به حالت تعلیق درآمده بود. به دنبال صدور این حکم استاد طی گفتگویی با ایسنا سخنانی گفت که شگفتیآفرین شد. وی تأکید کرد که محاکمة وی به علت به همریختن مراسم جشن مزبور، بهانهای بود تا وی را حذف کنند. استاد گفت: «چند سالی است که مشهد، بحث حزب الله را راه میبرد و بهجریانات راست هم تا به حال باج نداده مستقل بوده است» وی مدعی شد: «مدتی است که آقای شمس گیلانی (قاضی دادگاه) به همراهفردی به نام نیازمند از طرف جامعه اسلامی اصناف بازار مشهد و آقای تشکری، مسئول ستاد اجرائیات امر به معروف و تعدادی افراد که به خاطراعمالشان از انصار حزب الله رانده شدهاند، جلسه تشکیل میدهند و با جذب نیرو قصد دارند انصار حزب الله بزرگ مشهد را تشکیلدهند. آقای شمس گیلانی هم میخواهد مسئول آن شود، از روز اول هم تأکید داشتند که رسانهها نام مرا به عنوان مسئول انصار حزبالله به کار نبرند» وی هرگونه درگیری در مراسم مزبور را رد کرده و آن را تلهای برای خود دانست. حمید استاد، درباره عبدالحمیدمحتشم نیز گفت: «چند سالی است که با آقای محتشم مشکل داریم، چون وی ما را به عنوان اپوزیسیون حزب الله کشور میداند. مامحور انصار حزب الله کشور را آقای اللهکرم میدانیم و خیلی از شهرهای دیگر مثل خرمآباد، کرج، اصفهان هم با هم هماهنگ هستند. مامستقل عمل کردیم ولی اینها میخواستند در هر شهری زیر نظر آنها باشیم، وی حتی مدعی شد که «محتشم از سخنگوی انصار تهران ودبیری انصار حزب الله عزل شده و فقط مسئول یالثارات است» وی همچنین گفت: «از چندین سال پیش جریاناتی به دنبال ما بودند وحتی میخواستند با کمک مالی، ما را به نحوی هماهنگ کنند، ولی ما با هیچ کس هماهنگ نشدیم» استاد مدعی شد: «قبل از انتخاباتریاست جمهوری از ما خواسته بودند بعد از نماز جمعه، شعار مرگ بر خاتمی سر بدهیم، که من گفتم ما این کار را هیچ وقت نمیکنیم. گفتند این یک جام بلوری است که باید شکسته شود و حرفهای این جوری، یکی دو مطلب دیگر هم مطرح کردند که گفتیم ما انجام نمیدهیم.» وی در پایان نیز تهدید کرده بود که بعضی چیزهای دیگر را هم افشا کند. اظهارات استاد، واکنش وسیعی یافت. قاضی گیلانی در گفتگوی کوتاهی با ایسنا سخنان استاد را تکذیب کرد. عبدالحمید محتشم نیزتأکید کرد که هیچ تغییر و تحولی در انصار حزب الله رخ نداده و شکاف در انصار حزب الله نادرست است. اما مهمترین واکنش از جانبسردبیر هفتهنامه صبح بود، که در آنزمان ارگان مطبوعاتی اتحادیه دانشجویان حزب الله به شمار می رفت ، مسعود دهنمکی در گفتگویی با همبستگی تأکید کرد: «زمان را برای طرح مسایل داخلی این گروهها مناسبنمیدانم، اما در یک کلام خودم اعتقادی به اینکه حزب الله را به گروهی خاص منحصر کنیم، نداشتم». وی گفت: «فکر میکنم آقای استادسکوت کند، به نفع او باشد». دهنمکی انصار حزب الله را تنها یک گروه خاص دانست که با تشکیلات فعلی تنها نشریه یالثارات را دارد. وی افزود: «من در موردآقایان محتشم، استاد یا کاوه و اللهکرم حرف نمیزنم، در مورد ماهیت یک جریان حرف میزنم که شاهد بودم خالصانه در مسیر انقلابحرکت کردند، ولی خطوط و باندهای سیاسی چپ و راست را دستکم گرفته بودند». مسعود دهنمکی به نکته دیگری هم اشاره میکند: «استاد باید میفهمید که نوع بازی عوض شده است. دوستان باید حواس خود راجمع کنند که بهانه به دست کسی ندهند» و اینکه «اگر انصار حزب الله به بازنگری نپردازند و شرایط موجود جامعه، نیازها و اولویتها رانشناسد، آینده چندانی نخواهد داشت و از متن به حاشیه رانده خواهد شد». دهنمکی در این گفتگو تأکید کرده بود که از قبل هم انفکاکیدر میان این جریان وجود داشته لیکن ادبیات سیاسی جامعه این بوده که همه جریان را انصار حزب الله تصور میکرده اند. تمامی اینها دال بر آن بود که نه تنها اختلافات اتحادیه دانشجویان حزب الله با انصار حزب الله ادامه داشته و حل نشده است بلکه در خود انصار حزب الله نیز اختلافات و انشعاباتی در حال شکل گیری است چرا که بدنبال همین اختلافات بود که ، انتشار نامه «حزب الله اصفهان، انصار ولایت» نیز بر این اختلافات مهر تائید زد . این گروه در نامهای کهروزنامه همبستگی آن را منتشر کرد،تأکید نمود که محتشم به جز مدیرمسئولی نشریه یالثارات، دیگر هیچگونه مسئولیتی نداشته و دبیر و سخنگوی انصار حزب الله سراسر کشوریا تهران نیست. جالب آنکه در این نامه دامنزدن به اختلاقات انصار حزب الله، «برای سرپوش گذاشتن اختلافات فراگیر و سرریز شدهدفتر تحکیم وحدت و هیأت تحریریة همبستگی» معرفی شده بود . بدنبال همین نامه بود که حجت الاسلام کاوه، مسئول انصار حزب الله اصفهان نیز چندی بعدش در دادگاه محاکمه و محکوم شد! . به هر حال، گروههایی که بهعنوان انصار حزب الله در سراسر کشور شناخته میشدند، پس از اختلاقاتی که در میان آنها بروز کرد، و پس از آنکه به تعبیر دهنمکی«نوع بازی عوض شد»، به سرعت در حاشیه قرار گرفتند و عملا هیچ گونه خبری از آنها نبود جز انتشار همان نشریه یا لثارات الحسین .
نهمین رئیس جمهوری و حزب الله با روی کار آمدن احمدی نژاد در انتخاباتی که هیچ احتمالی برای پیروزی ایشان نمی رفت چراکه نه اقبال چندانی با وی همراه بود و نه شهرت آنچنانی داشته ، بهر روی احمدی نژاد به عنوان نهمین رئیس جمهوری بر سر کار آمد، وی که از وابستگان جناح راست و از اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی است و ارتباطاتی نیز در حد شرکت در جلسات داخلی هر دو جریان حزب الله با این گروه دارد با آمدنش نوید فضای یک دست شدن در حکونت را برای محافظه کاران داد و همین مسئله باعث شد تا نیروهای حزب الله احساس وسعت میدان عمل در عرصه سیاسی و ... کشور نمایند ، با آمدن احمدی نژاد اتحاد عمل حمایت هر دو جریان حزب الله کشور در مبارزات انتخاباتی وی و روی کار آمدنش احساس می شد که اختلافات فراموش شده و اینک هر د و جریان در کنار رئیس جمهور برای تحقق امیال خویش خواهند کوشید ، اما واقعی نشان داد نه تنها اختلافات فراموش نشده و به کنار گذاشته نشده بلکه شدت یافته و منازعاتی که در خفا مطرح بوده اینک رسما وبه عیان نیز در بیانیه ها و مصاحبه های هر د و جریان مطرح می شود . تمام این منازعات از زمانی آغاز شد که انصار حزب الله در بیانیه ای تحت عنوان «دوران جدید مسوولیتهای ما» اعتقادات خود را در دو زمینهی عزت اسلام و مسلمین و ذلت نفاق و منافقان و دولت هاشمی و خاتمی بیان کرد. در این بیانیه دولت به مقابله با روزنامه نگاران، عناصر فرهنگی و سیاسی و اصلاح وزارت اطلاعات تشویق شده و اعلام کرده از این پس به مسئولیت خود عمل خواهد کرد، انصار حزب الله در آن بیانیه ، دوران خاتمی را فرصتی توصیف کرده که در پناه آن نقاب از چهره جریان نفاق برگرفته شده و اکنون به گفته این هفته نامه "وقت آن رسیده تا در پناه هوشیاری مردم و با دستان پرتوان حزب الله، شرنگ تلخ ذلت و رسوایی به کام نفاق ریخته شود تا از کجراهه ستیز با خدا و مومنان باز ایستند." به نوشته این بیانیه، قوه قضائیه باید "ژورنالیسم منافق" را که مانند "علف هرز ریشه کرده و با پنهان شدن پشت نقاب فریبنده مردم گرایی علیه ارزش های انقلاب و حامیان راستین آن فعالیت می کند" از ریشه برکند ولی این حرکت "رافع مسئولیت امت حزب الله در عمل به تکلیف نخواهد بود." انصار حزب الله از اصلاحاتی که بعد از وقوع قتل های زنجیره ای پائیز ۷۷ که در آن نیروهای وزارت اطلاعات دست داشتند، انتقاد کرده و نوشته: "طی هشت سال گذشته تاکنون شبکه مخفی و مرموز نفاق با نابودی شاکله مدیریت انقلابی در وزارت اطلاعات، عملا راه را بر اجرای توطئه های براندازی جریان نفاق جدید هموار ساخته است." به عقیده این گروه در دوره آقای خاتمی "گستاخی مستقیم و بی پرده به ارکان نظام اسلامی و خطوط قرمز اسلام و امت حزب الله و قانون اساسی"، بدعتی فراگیر شده و "وادادگی در مقابل دهان های شکسته و حیاهای دریده" رذیلتی زشت است. در این بیانیه تاکید شده است که در پی حاکمیت دولت و موقعیت جدید، حجت بر همگان تمام شده است و "گذشت، آن زمانی که فدائیان ولایت و جانبازان دفاع از اسلام و انقلاب، خار در چشم و استخوان درگلو، کاسه صبر تلخی و مرارت بنوشند و هتاکان بی پروا در وسط میدان به رقص پایکوبی بپردازند." انصار حزب الله از وزارت اطلاعات دولت جدید خواسته جلوی این روند "شوم و شرم آور" را بگیرد: "اگرچه عناصر و نیروهای حزب الله در تهران و شهرهای سراسر کشور از این پس نظاره گر بی تفاوت و خاموش این خیانت عظیم نبوده و به اقتضای مسئولیت و تکلیف عمل می کنند." ایشان در بیانیه خود ضمن وارد آوردن شدیدترین حملات به دولت خاتمی از "امت حزب الله" خواستند به شناسایی دقیق آنچه "عوامل و عناصر نفاق و معاندانی" نامید، بپردازند که به باورشان "تاکنون با گفتار و رفتار خود به عنوان شریک جرم توطئه ها بوده اند". بیانیه در حالی پایان می یابد که خاطر نشان ساخته شده "طوفان خشم و انتقام الهی با مباشرت حزب خدا در قلع و قمع گسترده شاخ و برگ و رگ و ریشه منافقان عظیم تر خواهد بود. البته این طوفان قبل از آنکه دامن هر کس دیگری را بگیرد دامان خود حزب الله را گرفت ! چراکه بدنبال صدور این بیانیه بود که موجی از انتقاد از همه جریانهای سیاسی کشور بر علیه ایشان بر خواست البته آنچه که این انتقاد ها را پر رنگتر نمود اظهارات افرادی بود که بسیاری بر آن باور بودند هنوز از حامیان و یا موثران آن گروه می باشند ، افرادی همچون سلیمی نمین . از معاونان سعید امامی در وزارت اطلاعات و فعالان جریان محافظه کار . سلیمی در واکنشی نسبت به این بیانیه اظهار داشت:ممکن است این تصور غلط در بعضیها ایجاد شود که با رای دادن مردم به آقای احمدی نژاد دوران آنها مجددا آغاز شده است در حالی که فکر میکنم رای مردم به احمدینژاد به منظور فراهم شدن زمینه خدمتگزاری بیشتر به آحاد جامعه بوده است. وی افزود:برخی گروهها که نوع مواجههاشان با مسایل سیاسی از طریق بحرانزایی است،قطعا فضای جامعه را آلوده خواهند کرد و مستمسکی به دست افرادی خواهند داد تا اذهان را از مسایل اساسی جامعه منحرف و فرعیات را جایگزین کنند. این فعال سیاسی خاطرنشان کرد:کارنامه گذشته نیروهای انصار حزب الله،موید این واقعیت است که در گذشته از وجود آنها برای ایجاد بحرانهای سیاسی در کشور بهره گرفته شده است،قطعا اگر این نیروها به تجارب گذشته عنایت کنند،نباید چنین تصوری داشته باشند که اکنون فضا مجددا برای آنها فراهم شده است. به باور سلیمی نمین،نیروهای انصار حزب الله در عرصه مسایل سیاسی از قدرت و تدبیر بسیار کمی برخوردارند و چنین جریاناتی میتوانند مجددا زمینه به روی کار آمدن نیروهای التقاطی و تجدید نظر طلب را فراهم کنند،کما اینکه شاهد بودیم در دوران مجلس چهارم و پنجم نیروهای انصار حزب الله وارد دانشگاه و محیط های فرهنگی میشدند و ورود آنها به مسائل سیاسی و فرهنگی بهانههای موثری را در اختیار نیروهای تندرو جناح مقابل قرار میداد. وی که هم اکنون مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران می باشد تصریح کرد:دقیقا علت به روی کار آمدن جناح تندرو مقابل در گذشته،ایرادات کاری انصار حزب الله بوده است. این فعال سیاسی ابراز امیدواری کرد،نیروهای انصار حزب الله متوجه این واقعیت باشند که دیگر یک مقوله تجربه شده را نباید تکرار کنند. سلیمی نمین یادآور شد:علی القاعده امروزه خیلی از عناصر معاند به دین و نظام جمهوری اسلامی مترصدند تا برخی بهانهها را کسب کنند و البته متاسفانه ناپختگی انصار حزب الله در گذشته این بهانه را به حد وفور در اختیار این جریانات میگذاشت. سلیمی نمین، نیروهای انصار حزب الله را در حوزه مسائل سیاسی ناپخته خواند و افزود:این نیروها همچنین در مسائل فرهنگی دارای توانمندی لازم نبوده و به لحاظ تشکیلاتی غیر منسجم هستند به گونهای که نفوذ به درون آنان بسیار سهل است و در گذشته عواملی به درون آنها رخنه کرده و توانسته با بهرهبرداری از آنها برای لطمه زدن به وجهه نظام و مخدوش کردن چهره نظام در صحنه بینالملل به اهداف خود نزدیک شوند. مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با یادآوری حادثه تلخ و تاسف بار کوی دانشگاه تهران گفت:ما خاطرات تقابل دو جریان تندرو و افراطی در کوی دانشگاه تهران را فراموش نکردهایم،این موضوع حیثیت نظام را برای مدت طولانی واقعا مخدوش کرد و این نشانگر ضعف این جریانات و بیانگر امکان بازی خوردن این جریانات است،اگر مجددا وارد عرصه سیاسی مسائل حاد شوند همین مسائل تکرار خواهد شد. سلیمی نمین به نیروهای انصار حزب الله توصیه کرد، به جای ورود به عرصهای که درآن تخصص لازم را ندارند،به مطالعه،خودسازی و ارتقای بینش سیاسی بپردازند و گروههای مطالعاتی تشکیل دهند. بدنبال این مصاحبه بود که البته انصار حزب الله در واکنشی سریع در مقام تذکری به این معاون سعید امامی برآمده و محتاتانه بدون آنکه از اعمال امنیتی دولت هاشمی نامی ببرد به سلیمی نمین گفت : به اعتقاد ما شاید یکی از علل عمده روی کار آمدن دولت مدعی اصلاحات در هشت سال گذشته تنگنظریها و انحصار طلبیهای بیشمار افراد و جریاناتی بود که عرصه را بر مردم تنگ و تاریک کرده و زمینه شعارهای آزادی بیان و توسعه سیاسی و زنده باد مخالف من و غیره را فراهم کردند. همان تئوری شکست خوردهای که متاسفانه این برادر محترم با گفتار اخیر خود در این مصاحبه مجددا قصد آزمودن آن را دارد. انصار حزب الله در آن جوابیه که سلیمی نمین را روشنفکر زده افراطی با ژست مصلحانه و ادا و اطوار روشنفکر مآبانه و تبختر ناشی از خود مطلقپنداری مفرط نام نهاده با دفاع از آنچه در آن بیانیه آورده اند بار دیگر اعلام نمودند که ؛ به اعتقاد ما، در فرایند کارآمدی یک انقلاب دینی و مردمی آنچه بیش از تحلیلهای بیرمق در پشت درهای بسته کارساز است، حضور آگاهانه و مسوولیت پذیر، کارآیی و فرجام مثبت دارد و ایدههایی که مدافع سینهچاک و معتقدان پایمرد ندارند بیشتر لایق روشنفکران کافهنشین هستند تا امت متدین حزبالله. اما دامنه اعتراض از این هم فرا رفت و به حسین الله کرم هم رسید ، الله کرم ضمن اینکه اساس آن بیانیه را از آنجا که دچار اشتباه شکلی و زمانی شده است را رد کرد اظهار داشت جریانات حزباللهی وظایف خود را بر اساس بیانات و اوامر مطروحه مقام معظم رهبری در سخنرانیهای عمومی و علنی اتخاذ و تنظیم میکنند و از آن جایی که فضای فوقالذکر در بیانات مقام معظم رهبری دیده نمیشود، تحلیل اخیر «انصار» نمیتواند مورد توجه نیروهای حزباللهی قرار گیرد. عملکرد ناصحیح ناشی از تحلیلهای اشتباه، در گذشته نیز از «انصار تهران» دیده شده است. الله کرم آشکارا در این مصاحبه حمله به خوابگاه دانشجویان دانشگاه علامه در طرشت را به انصار حزب الله نسبت داده و گفت :به عنوان نمونه انصار در خرداد 82 مرتکب اشتباه در تحلیل از وضعیت موجود شد و با عملکردی نادرست در مقابل بخشی از نیروهای اراذل و اوباش در اطراف کوی تهران وارد درگیری شد. در حالی که مقام معظم رهبری در سخنرانی چند روز قبل از این ماجرا، در ورامین نیروهای حزباللهی و جوانان متدین را از حضور در آن صحنههای منع کرده بودند . وی بیانیه فوق را نوعی تکلیف معلوم کردن برای مردم دانست و اشاره داشت که : اگر چه شناسایی منافقین داخلی باید صورت گیرد، لکن باید دانست مردم زودتر از گروههایی مانند «انصار تهران» آنها را شناسایی کرده و با رای خود میخ آخر را به تابوت منافقین داخلی زدند. الله کرم بار دیگر بر ضعف سازمانی انصار حزب الله اشاره نمود
مناظره صادق اشک تلخ عضو شورای مرکزی انصار حزب الله و عباس سلیمینمین محقق و مدیر دفتر مطالعات تاریخ معاصر ایران پیرامون بیانیه جدید این تشکل در محل خبرگزاری فارس برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری فارس در این مناظره که با حضور خبرنگاران رسانههای مختلف خبری برگزار و به صورت زنده از شبکه جهانی اینترنت نیز پخش شد، دو طرف به تشریح دیدگاههای خود پیرامون بیانیه جدید انصار حزب الله و عملکرد این گروه پرداختند.
* اشک تلخ: بیانیه انصار حزب الله براساس مبانی اعتقادی ما تنظیم شده است
صادق اشک تلخ در ابتدای این جلسه با تشریح علت صدور بیانیه و تحلیل انصار حزب الله راجع به ضرورت انتشار آن گفت: صدور این بیانیه موضع جدید و تازهای از سوی انصار حزب الله نبود، بلکه ما در مقاطع مختلف هشت سال گذشته به اقتضای شرایط کشور همواره اعلام موضع داشتیم که در شمارههای 63 و 72 و غیره نشریه یالثارات به عنوان ارگان انصار به چاپ رسیده است. وی با تاکید بر این که بیانیه انصار حزب الله براساس مبانی اعتقادی که ریشه در مفاهیم قرآنی و سیره اهل بیت (ع) دارد، تنظیم شده است، خاطرنشان کرد: اینجانب قاطعانه از قلم عاشورایی که این بیانیه را تنظیم کرده است، تشکر میکنم. نماینده انصار حزب الله با اظهار تاسف از بزرگنمایی در خصوص این بیانیه یادآور شد: به اعتقاد ما این بزرگ نمایی در راستای تحقق سناریوی تخریبی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری به ویژه در مورد شخص آقای احمدینژاد و دولت عدالتخواه ایشان مطرح شد، بود. اشک تلخ اضافه کرد: در مقطعی که به ویژه اوج این تخریبها حد فاصله مرحله اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری بود، شاهد یک فضای سنگین مبنی بر این که آغاز دوران اختناق، سر نیزه و تیر خلاص بر اصلاحات و... رسیده است، بودیم. وی افزود: در بزرگ نمایی که در خصوص این بیانیه انجام شد، در حقیقت همان جریان میخواستند این مطلب را به این شکل تداعی کنند که این مسائل در حال شروع شدن است، این در حالی است که متن بیانیه کاملاً با این بزرگ نمایی متفاوت است و اصلاً حساب جریان نفاق را از حساب تودههای مردم جدا کرده است. عضو شورای مرکزی انصار حزبالله با بیان این که هیچ نقد عاقلانه و منطقی بر بیانیه اخیر انصار حزب الله صورت نگرفته است، ادامه داد: بلکه یک طرفه، اقدامات تخریب گرانه و هشدار گونه شروع شد، که اینها میخواهند بیایند و چه کار بکنند و چه شود و یا به عبارتی فریادهای وای مردم و وای جامعه را، علم کردند. اشک تلخ، یکی از کارکردهای موثر انصار حزب الله در سالهای اخیر را در دو حوزه جریانسازی و جریان شناسی دانست و تصریح کرد: انصار حزب الله در حوزه جریانسازی، با توجه به مطالبات بخش عمدهای از دینداران و غیرتمداران جامعه اسلامی در حوزههای مختلف عدالت خواهی،مبارزه با فقر،فساد و تبعیض فعالیت میکرد. وی افزود: در حوزه جریان شناسی نیز به تبیین و ایجاد شناخت در خصوص جریانهای لیبرالها، سکولارها و مخصوصاً جریان نفاق فعالیت میکردیم و یک چیز تازهای نبود. نماینده انصار حزب الله تصریح کرد: بحث تبیین جریان نفاق را که در این بیانیه مفصلاً توضیح دادیم در راستای همان جریان شناسی بوده که قبلاً نیز چنین رویکردی داشتیم که در نشریات یالثارات به چاپ رسیده است. اشک تلخ در ادامه سخنان خود، عمود و اساس فکری انصار حزب الله را تکیه و پافشاری بر احیای امر به معروف و نهی از منکر به عنوان دو پدیده اساسی و اصلی دانست و یادآور شد: این بیانیه نیز در همین راستا بوده و این رویهای بوده که ما از قبل آنرا دنبال میکردیم. وی با اشاره به نکته بعدی در این بیانیه با یادآوری استقلال فکری انصار حزب الله در تحلیل مسائل و اتخاذ رویکردهای لازم در مقاطع مختلف، تصریح کرد: شاید جبهه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری خیلی خوشحال نبودند که مجموعه بچههای حزباللهی در سراسر کشور و از جمله انصار در انتخاب آقای احمدینژاد، حمایت از ایشان و در مسند ریاست جمهوری قرار گرفتن وی اهتمام جدی داشته باشد. عضو شورای مرکزی انصار حزبالله با بیان اینکه ما در تصمیمگیری مستقل هستیم و هرگز دنبالهرو جریانهای دیگر حتی آنها که در درون جبهه اصولگرایان قرار داشتند نبودیم، خاطرنشان کرد: بخشی از موضعگیریهایی که در درون جبهه اصولگرایان علیه انصار و بیانیه گرفته میشود، در راستای همین استقلال انصار است که تلاش میشود تا جریان انصار را از صحنههای مختلف سیاسی، اجتماعی خارج کنند که این خوابی بوده که تعبیر نشده و انشاءالله از این به بعد هم نخواهد شد. اشک تلخ تصریح کرد: جریان انصار حزب الله بیش از آنکه تشکیلات باشد یک فکر و اندیشه است که سطوح مختلف جامعه و نیروهای درون حاکمیت این فکر و اندیشه را دارند. وی با اشاره به بخش ترسیم دوران جدید در بیانیه انصار حزب الله تصریح کرد: معتقدیم که دوران جدید دورانی است که مطالبات بر حق مردم در حال عملیاتی و کاربردی شدن است. یعنی آب زلال مطالبات مردم که در سالهای قبل به شوره زارها هدایت شده بود، انشاء الله از این دولت عدالتخواه و دولت اسلامی مجددا به سمت مزارع مستعد هدایت خواهد شد. عضو شورای مرکزی انصار حزبالله افزود: ما دوران جدید را یک دوران نقد از درون و درمان آسیبها و زخمهایی که در درون حاکمیت متوجه شدیم میدانیم و از طرفی ما در دوران جدید، جریان نفاق را یک جریان که در یک رویکرد با چهره عوض کردن خواهد بود و درصدد حفظ عناصر خود در درون حاکمیت و حتی در حد عناصر پایین میباشد، میبینیم و معتقدیم که در دوران جدید جریان نفاق یک سیر نزولی و قهقرایی را طی میکنند.
* سلیمی نمین: از ابتدای انقلاب تاکنون تندروی موجب سوء استفاده مغرضان شده است
عباس سلیمی نمین نیز در ادامه این مناظره با بیان اینکه بیانیه انصار حزب الله بیشتر در بین نیروهای حامی دولت جدید دغدغه ایجاد کرده است، گفت: صرف نظر از این که این دغدغه تا چه حد بجاست یا بجا نیست، نوع مواجهه با این قضیه خیلی مهم است. وی با بیان این که از مناظره در خصوص بیانیه انصار حزب الله استقبال کرده است، گفت: معتقدم این بحث میتواند از تکرار تجربیات تلخ تاریخ جلوگیری کند و موجب میشود تا ما دقت عمل بیشتری داشته باشیم تا هزینههایی که در گذشته پرداخت میکردیم و بسیار هم سنگین بود، تکرار نشود. این محقق و پژوهشگر با تاکید بر اینکه ما برای نقد آمادگی داریم، تصریح کرد: این فضا وجود دارد که ما خودمان را نقد کنیم و این نگرانی که دیگران از این قضیه سوء استفاده کنند چندان اهمیت ندارد چرا که اگر نقدپذیر باشیم و اجازه نقد به دیگران را بدهیم باعث جلوگیری از لغزشها و سقوطها خواهد شد. سلیمی نمین اضافه کرد: اگر شورای اول شهر تهران مورد نقد روزنامههای دوم خردادی قرار میگرفت، سقوط این جریان سیاسی از آن مقطع آغاز نمیشد. وی افزود: اگر به اصلاحات معتقدیم، باید از درون خودمان شروع کنیم. این محقق و پژوهشگر با اشاره به سوء استفاده یک روزنامه در این زمینه گفت: این روزنامه نقدها را درگیریهای داخلی نامید، بنابراین ما نباید از این فضاسازی نگران باشیم بلکه باید به وظیفه خود آگاه باشیم و این بهترین راه برای نشان دادن این است که به اصلاحات واقعاً اعتقاد داریم؛ چرا که اگر من فقط از مخالف خود انتقاد کنم، این اصلاحگری نیست. سلیمی نمین در ادامه سخنان خود با بیان این که تاریخ همیشه تکرار میشود، تصریح کرد: از ابتدای انقلاب تاکنون برخی از جریانات بسیار حسابگر به خصوص آنهایی که بقای خودشان را از طرق مختلف تضمین میکنند از تندروی استفاده وافر میبرند و سعی میکنند تا یک چرخه تندروی در کشور ایجاد شود که در پناه آن، بقای آنها تضمین شود. وی افزود: این جریانها فقط در یک زمینه کار نمیکردند، بلکه به لحاظ روانی هم فعالیت میکردند و اینگونه القا میکردند که آنها بهترین افراد، آزاد اندیشترین افراد و بهترین مدافع حقوق انسانها و آزادی بودند. این محقق و پژوهشگر تصریح کرد: برای ایجاد چنین تصوری باید یکسری عناصر تندرو در جامعه وجود میداشتند که در جامعه از آنها تلقی سلب عوامل آزادی میشد، بنابراین آنها در برابر این عناصر تندرو میایستادند و یک چهره مناسب برای خودشان انتخاب میکردند و این وجهه، ضامن بقای آنها میشد. سلیمی نمین با بیان اینکه این مصادیق را به صورت روشن در جامعه میبینیم، تصریح کرد: فکر میکنم اگر جامعه در این زمینه تجربه لازم را کسب کند در خصوص این مسئله خواهد اندیشید و در پی کنترل تندرویها خواهد بود به ویژه تندرویهایی که به صورت حسابگرانه و هدایت شده وجود داشته باشد. وی با بیان اینکه حساسیت من به عنوان یک برادر نسبت به بیانیه انصار حزب الله از این ناحیه بوده است، تصریح کرد: اگر چه دوستان برخورد بسیار ناسنجیده نسبت به من داشتند و تهمتهای بسیار ناروایی بعد از انتقاد من نسبت به بیانیه بر من وارد کردند، ولی این امر مانع از انتقاد من نمیشود. وی افزود: حضور من در این جلسه با علم به این است که در آینده از سوی این دوستان مورد هتک بیشتری قرار بگیرم. سلیمی نمین با اشاره به بخشی از سخنان اشک تلخ گفت: ما نباید بحث خودمان را منتسب به ارزشها کنیم و بگوییم که این بیانیه دقیقاً براساس مبانی دینی صادر شد،این اصلاً پسندیده نیست. وی گفت: ما میتوانیم بگوییم این بیانیه زاییده ذهن ماست. اما این که بگوییم بیانیه استخراج شده از متون دینی است، یک ادعای بزرگ است. این محقق و پژوهشگر افزود: نباید با پیوند زدن به مقدسات زمینه انتقاد از بحث را ببندیم و بگوییم هر کسی که به آن انتقاد کرد، باید به او هر اتهامی زد چرا که مباح است. سلیمی نمین تاکید کرد: نباید برداشتهای خود را به دین و مقدسات نسبت دهیم. وی با انتقاد از بخش دیگری از اظهارات اشک تلخ مبنی بر این که انتقاد از بیانیه در ارتباط با هجمه به دولت احمدینژاد است، تصریح کرد: این هم که یک ادعای بزرگ است. در واقع این بیانیه یکی از مصادیق بارز در تایید حملات به دولت احمدینژاد است و صدور آن تمام تبلیغات سوء علیه آقای احمدینژاد را تایید میکند. این محقق و پژوهشگر با بیان این که مخالفان احمدینژاد میگفتند بعد از روی کار آمدن احمدینژاد شاهد حملات بیمنطق و فراقانونی خواهیم بود، تصریح کرد: بر این بیانیه جز تایید چنین ادعایی نمیتوانیم نام دیگری بگذاریم. سلیمی نمین اضافه کرد: باید سعی کنیم از تفکر و ذهن خودمان دفاع کنیم بدون این که چیزی را از جایی عاریت بگیریم و خود را به جایی اتصال دهیم و برای خودمان مصونیت ایجاد کنیم. وی با اشاره به مطلب دیگر اشک تلخ مبنی بر اینکه این بیانیه در راستای امر به معروف و نهی از منکر است، با رد آن تصریح کرد: این بیانیه هیچ وجه اشتراکی با امر معروف و نهی از منکر در نظام اسلامی ندارد و بخشی از بیانیه واقعاً مشمئز کننده است. مدیر دفتر مالعات تاریخ معاصر ایران افزود: امر به معروف و نهی از منکر کننده باید لحن لین داشته باشد. امر به معروف در نظام اسلامی تعاریفی دارد. سلیمی نمین با بیان اینکه تعابیری مثل استفراغ مسموم با امر به معروف چه سازگاری دارد، تاکید کرد: هدف امر به معروف و نهی از منکر تاثیرگذاری است و باید با این امر افراد را از راه غلط به راه راست هدایت کرد، حال آیا لحن پرخاشگرانه موجب جلب کسی خواهد شد. وی افزود: پس نباید گفت که این بیانیه در راستای امر به معروف و نهی از منکر است.
*اشک تلخ: مخاطب ما در بیانیه مردم نیست، جریان نفاق است
صادق اشکتلخ عضو شورای مرکزی انصار حزب الله در ادامه این مناظره در بخش دوم سخنان خود گفت: این که آقای سلیمی نمین گفت؛ بعد از نقد ایشان، نشریه برخورد نسنجیده کرد، ایشان خود فتح باب نمود و 15 مورد هتک را در مصاحبه خود مطرح کرد. وی افزود: اگر موارد خلاف و کاذبی بوده میتوانند اعاده حیثیت کنند و دادگاه مطبوعات نیز برخورد میکند. اشکتلخ تصریح کرد: اگر میخواستیم بگوئیم که باید زمینه انتقاد را ببندیم، در این مناظره شرکت نمیکردیم، اما ما نقد عالمانه ندیدیم هر چه بود، هتک بود. عضو شورای مرکزی انصار حزب الله همچنین با دفاع از بیانیه انصار حزب الله گفت: ادبیات قرآنی و نهجالبلاغه ما درباره جریان نفاق همین است که وقتی برای حضرت علی هدیه میآورند او میگوید «قی مار» است. آن چیزی است که در متون دینی آمده است. منظور ما جریان اصول گرا نبود، زیرا کسی از این جریان در انتخابات به احمدی نژاد هجمه نکرد، جریانهای مقابل این کار را کردند. وی تاکید کرد: ما آمادهایم بندبند بیانیه را مرور کنیم و ببینیم کجا گفتهایم میخواهیم حملات به مردم را آغاز کنیم. اشک تلخ با بیان اینکه جریان نفاق با شعار مردمسالاری خود را پشت مردم پنهان میکند، افزود: کجای این بیانیه خطابش به مردم است. مخاطب ما جریان نفاق است. وی افزود: نهی از منکر، یعنی اقداماتی که موجب بازدارندگی شود، این چه نهیای است که ما خواهش و تمنا کنیم. اگر این گونه بگوئیم هرگز جریان نفاق از ما اثر نخواهد گرفت که بگوییم که در امر به معروف نهی از منکر باید اثر گذاری کرد. عضو شورای مرکزی انصار حزب الله ادامه داد: تعریف ما از جریان نفاق برگرفته از تعالیم اسلامی و اندیشه شهید مطهری(ره) است. شهید مطهری میگوید: «نفاق به گونهای است که فرد جور دیگری است اما خود را گونهای دیگر ارایه میدهد.» اشک تلخ با بیان نمونه عینی از این وضعیت گفت: دم از مطالبات مردم میرنند، اما حقیقتاً دنبال آن نیستند که در هشت سال گذشته ما آن را دیدیم. به اسم این که ما مدافع مردم و رای آنان هستیم، پشت خاکریز مردمسالاری پنهان میشدند، اما حقیقت حرکت آنها دنبال حاکمیت خود بودند و به تعبیر خودشان دنبال فتح سنگر به سنگر حاکمیت بودند. اما شعار ظاهری آنها مطالبات مردم بود. عضو شورای مرکزی انصار حزب الله تاکید کرد: حرف ما این است که جریان نفاق الان دیگر با چه نقابی میخواهد حرکت کند. زیرا مردم در انتخاب خود مطالبات خود را تبلور دادند. وی افزود: جریان نفاق از انتخابات اینگونه نتیجهگیری کرد که 5/17 میلیون نفر در اعتراض به نظام رای دادند، ارتباط این با اپوزیسیون خارج از کشور چه بود، که بوش میگفت در انتخابات شرکت نکنید. به نظر ما حاکمیت جریان نفاق امروز این است و بخشی از جریان دوم خرداد امروز اطراف حاکمیت پرسه میزنند که بتوانند با یک نقاب جدید حضور خود را مشروعیت ببخشند. سلیمی نمین در این هنگام خطاب به اشک تلخ اظهار داشت: تعریف خودتان از نفاق چیست؟ اشک تلخ در پاسخ گفت: روح بیانیه برگرفته از اندیشههای دینی است که شهید مطهری آن را تبیین کرده است. سلیمینمین در پاسخ گفت: شهید مطهری را به خودتان نچسبانید. اشک تلخ گفت: ما شهید مطهری را اسلام شناس برتر میدانیم و تعریف جامع ایشان از نفاق را دنبال میکنیم.
*سلیمی نمین: این بیانیه به دولتی که موضع خود را مهرورزی میداند، نمیچسبد
در ادامه این مناظره سلیمینمین در پاسخ به اظهارات اشک تلخ گفت: این که گفته شد نقد عاقلانه نسبت به بیانیه نشد، کم لطفی است که هرچه را برای آنان خوش نمیآید و نمیپسندند، عاقلانه ندانند. کاش مشخص میشد که میگویند بنده پانزده مورد اتهام زدم در کجا بوده است. خوب است انصار مروری بر آنچه در بیانیه مطرح کردهاند، بنمایند. وی گفت: من و آقای باهنر را با رضاخان مقایسه کردند، که اگر اینها سرکار بیایند بدتر از رضاخان خواهند بود، حتماً از نظر ایشان این یک برخورد عقلایی است که نسبتهای ناروا به منتقدین بدهند. سلیمی نمین تصریح کرد: این تعریفی که شما نسبت به منافق دارید، دامن بسیاری از عزیزان را خواهد گرفت. با آنچه در این بیانیه برای کشف منافقین جدید آمده باید هر آنچه در شهر هست را بگیرند. بسیاری از دوستان انصار آنچه که گفتند عمل نکردند آیا این نیز مصداق نفاق خواهد بود. وی با طرح این پرسش که تهمت زدن رفتار منافقانه نیست، افزود: آقایان در مورد دیگری که به بنده نسبت دادند، نوشتند که داماد خودم را بدون این که دو ماه هم کار روزنامهنگاری کرده باشد به حج فرستادهام تا در نشریه زائر فعالیت کند، داماد بنده لیسانس روزنامهنگاری دارد و سالها در کار اطلاعرسانی است و قبل از وصلت با خانواده ما در کار روزنامهنگاری بوده است. سلیمی نمین در ادامه خطاب به اشک تلخ اظهار داشت: این راه که میروید به ترکستان است، نه به انقلاب اسلامی. وی همچنین در بخش دیگری از این مناظره با اشاره به اظهارات اشک تلخ درباره برگرفتن عبارات این بیانیه از متون دینی، گفت: باید شان خطبه را در نظر بگیریم که علی (ع) کجا و به چه کسی گفته است. چون علی(ع) گفته و ما براساس تشخیص خودمان منافق را شناسایی کردیم و بگوییم اینها کسانی هستند که استفراغ مسموم را خوردند. باید به بار معنای ادعای خودمان توجه کنیم. وی تاکید کرد: اگر ما اینگونه فکر کنیم لیست منافقین را جمع کنیم و شمشیر عریان را برآنها بکشیم، این تشخیص ماست، نه تشخیص جامعهای که باید بر آن قانون، اصول و آرامش حاکم باشد. وی تاکید کرد: اگر جریانی اجتماعی در جامعه بر علیه دولت گذشته شکل گرفت خود مردم بر آن تشخیص رسیدند، نه براساس عملکرد انصار حزب الله. سلیمی نمین در ادامه گفت: اگر مردم بر نوع رفتار انصار میخواستند عمل کنند، به جمعبندی که در دوم خرداد رسیدند، میرسیدند. وی افزود: در نشریه اخیر، دوستان بنده راکه به خودم جرات دادم یک انتقاد جزئی کنم از رضاخان بدتر معرفی شدم. این با کدام فرهنگ اسلامی که میگویند از متن اسلامی در میآوریم سازگار است. اگر این دین است ما بسیاری را نسبت به آن بری میسازیم. یک دین شناس بیاورید تا آن را تبیین کند. مدیر دفتر مطالعات تاریخ معاصر ایران تاکید کرد: بگویید برداشت انصار حزب الله این است و آن را منسوب به شهید مطهری و ائمه نکنیم. وی همچنین یادآور شد: اگر تفاوت اندیشه شهید مطهری با اندیشه دوستان را بررسی کنیم، میبینیم، شهید مطهری با کسانی ارتباط داشت که دوستان،آنها را کافر مطلق میدانند. او بسیار بازتر عمل میکرد و مشی او بسیار گسترده بود. محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه سخنان خود تاکید کرد: باید خطاهایمان را بپذیریم. اگر ما نظرات خود را منسوب به دین کردیم، آن وقت پدر کسی که از ما انتقاد کرد را در میآوریم و اگر کسی به لثارات انتقاد کرد، گویی به قرآن توهین میکند. سلیمی نمین همچنین با اشاره به تعریف اشک تلخ از نفاق گفت: تعریف برادرمان از نفاق دارای اشکال است. برادران انصار حزب الله معتقدند پیرو سخت ولایت هستند. من میتوانم اثبات کنم که در برخی جاها منویات صریح ولایت با عملکرد آنها تطبیق نداشته است. آیا اجازه میدهند که من هم به آنها منافق بگویم و لیست منافق شناسی ارایه کنم. وی اضافه کرد: اجازه بدهید بستری ارایه شود که مردم خود بدانند چه کردهاند و در این بیانیه از اول تا آخر تاکید نشده که کار فرهنگی و فکری شود تا مردم منافقین را بشناسند، بلکه بحث تخاصم و درگیری آمده است. سلیمی نمین با بیان اینکه برادران، خود را منسوب به احمدینژاد میکنند، گفت: رئیس جمهوری مهرورزی را مطرح کرده و نگفته فقط به برادران انصار مهر میورزم. او گفته خدمتگزاری، به هر آنکه نام خلق خدا بر او میتوان گذاشت، نگفته به یک گرایش فکری خاص باید خدمت کرد. وی تاکید کرد: به دولت جدید این موضع گیریهای حاد و خصمانه را نسبت ندهیم. این محقق و پژوهشگر گفت: این اظهارات با فرمایشات مقام معظم رهبری که امسال را سال همبستگی ملی اعلام کردند نیز سازگاری ندارد. اینطوری هر کسی میتواند همسایه خود را به عنوان منافق شناسایی کند. البته نمیگویم، عناصر منافق در جامعه وجود ندارند که هیچ اقدامی نمیکنند، اما دولت بیشتر از ما دقت و حساسیت دارد و نهادهایی هستند که اگر منافقی منافع ملی را به خطر اندازد آنها وارد میشوند و این دیگر نیازی به بیانیه صادر کردن ندارد.
*اشک تلخ: انصار انذار و هشدار داده است، اقدام غیرقانونی نمیکند
در ادامه این مناظره صادق اشک تلخ عضو شورای مرکزی انصار حزب الله در پی اظهارات سلیمی نمین در خصوص مطالبی که در مورد وی گفته شده بود،گفت: متاسفم که در جلسهای که برای تبیین مسائل بیانیه تشکیل شده است، آقای سلیمی نمین آن را به ارائه دفاع از خود و دامادش و نظرات شخصی خود تخصیص دادند. وی افزود: یک ساعت و اندی از جلسه میگذرد ولی هنوز ندیدیم که آقای سلیمی نمین با استدلال مسائل نفیی در مورد یک فراز از این بیانیه را بیان کند؛ در کجای بیانیه گفتهایم شما رضاخان هستید، این در بخشی از نشریه لثارات در ستون طنز هم ولایتی بوده است. اشک تلخ با بیان اینکه این جلسه به منظور نقد طنز هم ولایتی نشریه انصار حزب الله نیست،خاطرنشان کرد:بحث در اینجا قضیه بیانیه بود و به اعتقاد من در تبیین بیانیه نباید فرافکنی کرد. عضو شورای مرکزی انصار حزب الله اضافه کرد: بحث عملکرد انصار در این جا مطرح نیست، البته ما از تبیین عملکرد انصار گریزان نیستیم ولی دوستانی که در این جلسه دعوت شدهاند برای تبیین بیانیه آمدهاند. وی افزود: ای کاش آقای سلیمی نمین اگر با آمادگی در این جلسه تشریف آوردهاند، فرازهایی از بیانیه را قرائت کنند و بعد بگویند نفیاً بنده در اینجا این اشکالات را دارم. اشک تلخ با طرح این پرسش که ما در کجا در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر به شیوهها اشاره کردیم؟ خاطرنشان کرد: ما به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر اشاره کردیم که مشروعیت حاکمیت صالحان این است که این دو فریضه محقق شود. وی با بیان اینکه فریضه امر به معروف و نهی از منکر را باید حاکمان محقق کنند، بیان داشت: ما در حقیقت یادآور شدیم و این کارکرد ماست؛ ما کجا گفتیم برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر انصار اینگونه عمل خواهد کرد؟ که ایشان عنوان کردند شمشیر را از رو بستهاید. این عضو شورای مرکزی انصار حزب الله اظهار داشت: وقتی میگویند جریان نفاق را بشناسید یعنی جریان شناسی است. وی افزود: اگر صحبتها پیرامون بخش بخش بیانیه بود در خصوص هر بخش آمادگی بود ولی متاسفانه بحثها رفته روی خود ایشان؛ من معتقدم شان جلسه و وقت عزیزان باید فارغ از این باشد که شما دفاع از شخص خود کنید. اشک تلخ خطاب به سلیمی نمین گفت: بنده به عنوان مدافع بیانیه و حضرتعالی به عنوان منتقد آن؛ شما باید دیدگاههای انتقادی را در فرازهای مختلف بیانیه بیان کنید و بنده دیدگاههای اثباتی را. عضو شورای مرکزی انصار حزب الله اضافه کرد: آقای سلیمی نمین نفی فرازها را داشته باشند و نسبت به این قضیه فرافکنی نکنیم. وی در مورد اظهارات محمود احمدی نژاد در خصوص حوزه مردم و جامعه، تصریح کرد: هیچ جای این بیانیه نسبت به مردم بزرگوار ما بحثی از خصومت و درگیری خیابانی نیامده است و این را برخورد غیرمنصفانه با جریان انصار میبینیم. اشک تلخ در خصوص بحث جریان نفاق هم گفت: اگر بخواهیم به بخشهای مختلف آن بپردازیم برای هر مورد آن موارد و مصادیق داریم و انتظارم این است که آقای سلیمی نمین که منتقد این بیانیه هستند بگویند مثلاً در صفحه چهار در این پارگراف این مطلب را بیان کردهاید که این اشکالات جدی متوجه آن است تا من از آن دفاع کنم. وی اضافه کرد: این آمادگی را دارم که از پاراگراف اول تا آخرین سطر را بخوانم و توضیح دهم.
*سلیمی نمین: بیانیه انصار حزب الله بسیار هتاکانه و حتی بعضاً مشمئزآمیز است
عباس سلیمی نمین در پاسخ به اظهارات عضو شورای مرکزی انصار حرب الله گفت: شاید اشک تلخ از نوع برخوردهای لثارات الحسین که نمایندگی آن را در این جلسه دارند، ابراز تاسف میکردند. وی افزود: ناگزیر هستم بگویم در مورد من که یک امر به معروف نسبت به شما کردهام، امر به معروف شما نسبت به من چگونه است، نوع لحن و بیان شما در آخرین شماره نشریه شما درج شده و اگر ناپسند است چیزی است که من از نشریه شما خواندم و بنابراین نامربوط نیست. سلیمی نمین خاطرنشان کرد:نگویید ما امر به معروف اسلامی را دنبال میکنیم. زمانی که شما اینگونه میگویید، من نیز میگویم این نوع عملکرد شما با امر به معروف اسلامی سازگاری ندارد. وی افزود: میگویید دفاع از خود است؛ خیر. دفاع از خود نیست؛ در نشریه شما درج شده است، من نیامدم مسائل خانوادگی نامربوط را بیان کنم چیزی که شما در نشریه خود اتهام زدهاید. من برای اینکه مشخص شود تمسک جستن شما به ارزشهای دینی چه حد واقعی است، مجبورم مصداق بیاورم و جز این راهی نیست. این محقق و پژوهشگر راجع به بیانیه گفت: اولین نکتهای که در مورد بیانیه به ذهن میرسد این است که آیا فردی که ادعای مسلمان بودن دارد، با چنین ادبیاتی سخن میگوید؟ وی با بیان اینکه ما در کشور شاخصهای دینی داریم، افزود: اگر میخواهیم خود را پیرو ولایت و دین بدانیم امروز یکسری شاخصهای دینی در کشور داریم؛ شخصیتهای دینی که خودمان مدعی پیروی از آنها هستیم در بیان خود در برخورد با آفتها، مشکلات و حتی در مورد جریان نفاق چگونه برخورد میکنند و چه ادبیاتی را به کار میگیرند؟ آیا این ادبیات با ادبیات شاخصهای دینی ما تطبیق دارد یا خیر؟ سلیمی نمین اضافه کرد: این بیانیه بسیار هتاکانه، پرده درانه، توهین آمیز و حتی بعضاً مشمئزآمیز است که هیچ سنخیتی با نوع بیان شاخصهای دینی امروز ما در جامعه ندارد. این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه ما یک تربیت دینی در جامعه داریم که شاخصهای آن مشخص است، خاطرنشان کرد:این لحن ادبیات، لحنی نیست که امروز به ما آموخته میشود. وی به بند «ب» بیانیه انصار حزب الله با عنوان «ذلت نفاق و منافقان» اشاره کرد و با مشمئز کننده خواندن برخی مطالب آن به قرائت برخی از این فرازها پرداخت. سلیمی نمین با اشاره به تعابیری چون «مبارزه با عوامل معاند و مزاحم و علفهای هرز در اجتماع، یگانه راه بقای عزت و شرافت جامعه است وگرنه هیچ دستاوردی، از دستبرد کفار بینشان و منافقان دغل باز در امان نیست» و «اکنون به جاست تا پردههایی از جریان نفاق منافقان، به لحاظ سابقه و لاحقه آن» و «اینک وقت آن رسیده تا در پناه هوشیاری مردم و با دستان پرتوان حزبالله، شرنگ تلخی ذلت و رسوایی به کام نفاق ریخته شود تا از کج راهه ستیز با خدا و مومنان باز ایستند و یا به سرنوشت محتوم خود گرفتار آیند.» و «ژورنالیسم منافق» و «حقیرترین سرکردگان مزدور و بی آبرو، میدان داری کردند و بلعیدن استفراغ مسموم سازمانهای جاسوسی و رادیوهای بیگانه، هنر روشنفکران در عصر دولت خاتمی شد تا حدی که وی را نیز به ستوه آورد،»، اظهار داشت:بیانیه تعابیری از این گونه فراوان دارد که تعابیری این چنینی به اندازه کافی مشمئز کننده است.
*سلیمی نمین: بیانیه هیچ سنخیتی با خط مشی سیاسی رهبری در این مقطع ندارد
سلیمی نمین دومین نکته را در خصوص بیانیه آن دانست که به لحاظ سیاسی هیچ سنخیتی با خط مشی رهبری در این مقطع ندارد و بیان داشت: رهبری،جامعهای آرام و همبسته ترسیم کردهاند که هیچ سنخیتی با این بیانیه ندارد. وی با بیان اینکه این بیانیه جامعه را به شدت قطبی میکند، اظهار داشت: برخی اوقات قطبی کردن در فضای سیاسی و یا فرهنگی است و یا اینکه بسیاری از تضادها را در جامعه تشدید میکند و به نوعی غیرقابل حل است. این محقق و پژوهشگر اضافه کرد:زمانی میگوییم در جامعه تضادی وجود دارد و باید کار فرهنگی کرد که تضاد برطرف شود به عنوان مثال بین نسلها فاصله افتاده است که باید کار فرهنگی کرد. وی افزود: در این قطب بندی کردن، این بیانیه به هیچ وجه راه حلی جز ازدیاد تخاصم و درگیری برای این تضادها قائل نیست. سلیمی نمین با بیان اینکه خیلی از نیروهای مخالف دولت جدید این گونه تبلیغ میکردند که صدای پای فاشیست و صدای پای اعمال غیرقانونی میآید و برخوردها از این به بعد برخوردهای طالبانی در جامعه است، اظهار داشت: حتی تا جایی که برخی از دوستان طرفدار آقایهاشمی که خود به بسیاری از شیوههای تندروانه معتقد بودند؛ و بسیاری دیدگاههای تندروانه در برخورد با مخالفان خود داشتند، دو روز قبل از انتخابات گفتند: «مراقب جریان طالبان در کشور باشید.» و در این حد به صورت گسترده تبلیغات کردند که اگر به آقای احمدی نژاد رای داده شود، طالبان خواهد آمد. وی افزود: این بیانیه بعد از روی کار آمدن آقای احمدی نژاد صادر شد در حالی که همه معتقدند باید فرصت داد تا دولت جدید نشان دهد که اظهارات مخالفین آنها درست یا خلاف بود؛ و باید این مسئله را برای افکار عمومی روشن کند. این محقق و پژوهشگر با طرح این پرسش که آیا دولت آقای احمدی نژاد در یک فضای آرام میتواند این واقعیت را روشن کند یا در یک فضای ملتهب؟، خاطرنشان کرد: قطعاً اگر آرامش در کشور حاکم باشد آقای احمدی نژاد میتواند بگوید که من خدوم ملت هستم یا آدمی هستم که با شیوههای طالبان میخواهم در جامعه خفقان و محدودیت ایجاد کنم. سلیمی نمین این بیانیه را دقیقاً تاییدی بر تبلیغات عناصری که میخواستند بگویند با آمدن آقای احمدی نژاد بگیر، ببند و دستگیری و فشار و خفقان ایجاد خواهد شد، دانست و با قرائت بخشهای دیگری از این بیانیه چون «در فضای جدید پس از انتخابات به نظر میرسد جریان زخم خورده نفاق داخل و حامیان مزدورپرور آنان، چنان دچار عقدههای فروخفته خشم و حقارت شدهاند که بعید نیست در صورت عدم توان ایجاد انحراف در نهضت و مسیر اصلی ملت، به فکر انتقام شکست ننگین خود از خدمتگزاران اصلی دولت و نظام باشند.» و «توصیه موکد ما به تمامی برادران و خواهران به ویژه پیشتازان امت و انصار و یاران حزب الله در سراسر کشور شناسایی دقیق عوامل و عناصر نفاق و معاندانی است که تاکنون با گفتار و رفتار خود عملاً بعنوان شریک جرم این توطئهها محسوب شدهاند.»، «گرچه ممکن است تیر اول از چله کمان نفاق گذر کند، اما قطعاً طوفان خشم و انتقام الهی با مباشرت حزب خدا در قلع و قمع گسترده شاخ و برگ و ریشه منافقان عظیمتر خواهد بود.» این ادبیات را در راستای اثبات اتهامات علیه دولت جدید بیان کرد.
*اشک تلخ: هشدارهای انصار جلوی بسیاری از هتاکیها علیه مقدسات را گرفته است
در ادامه این مناظره در که در خبرگزاری فارس برگزار شد، اشک تلخ به مطالبی که سلیمی نمین در خصوص ادبیات و لحن بیانیه انصار حزب الله و نظراتی که برخی صاحبنظران سیاسی در خصوص شائبه برخورد طالبانی فاشیست مطرح کرده بود پاسخ گفت. وی اظهار داشت: ما لحن ادبیاتی که در این بیانیه برگزیدیم با الهام از دعای افتتاح و دستور العمل حضرت ولی عصر(عج) است و ویژگیهای دولت کریمه و تعبیر نفاق و منافقین در این دعا بیان شده است. وی افزود: بیانات امام راحل(ره) مبنی بر این که تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین حاکم شوند و فرموده مقام معظم رهبری در جریان کوی دانشگاه که به فرزندان انقلابی خود توصیه میکردند جریان نفاق را هر کجا دیدید منکوب کنید، کاملاً سرمشق ماست. عضو شورای مرکزی انصار حزب الله با طرح این سؤال از سلیمی نمین که آیا شما قبول دارید که اساساً در کشور جریان نفاق داریم یا خیر؟ ادامه داد: وقتی مقام معظم رهبری صریحاً در سخنان خودشان از برخی از مطبوعات به عنوان پایگاه دشمن نام میبرند، نشان دهنده وجود جریان نفاق است. اشک تلخ بیان این که انصار حزب الله قصد سهمخواهی از دولت احمدینژاد را ندارند،گفت: ما بدون هیچ گونه سهم خواهی تنها با تفکر رئیس جمهور در آرمانگرایی مشترک هستیم. عضو انصار حزب الله تاکید کرد: اگر کسی معتقد باشد که بیانیه ما به معنی ترویج جریان طالبانی است،یقیناً نشان از کج فهمی او دارد. اشک تلخ در مورد بند شش بیانیه که به اعتقاد برخی میل به برخورد درآن دیده میشود، گفت: منافقین از سال 58 هم با مطبوعات شروع کردند و این قضیه در 8 شهریور و به شهادت رساندن شهید رجایی به اوج خود نزدیک شد و در نهایت کارکرد خود را در جریان 30 خرداد 1360 نشان داد. وی افزود:ما با توجه به این که یکی از وظایفمان طرح مسئله است در خصوص جریان نفاق در مقاطع مختلف هشدارهای لازم را به مراجع ذیصلاح میدادیم از جمله در سال 78 به وزارت اطلاعات به خاطر طرح برخی موضوعات شبههانگیز در مورد قتلهای مشکوک و...هشدار دادیم. اشک تلخ تاکید کرد: ما همواره سعی کردهایم که جایی اگر دیدیم که احتمال هتک حرمت به مقدسات و عبور از خط قرمزها در تبلیغات، مقالات و سخنرانیهایی در نقطهای از کشور وجود داشت با انتشار بیانیه و نامه به شورای تامین استانها، هشدار داده و خواستار تضمین برای عدم هتک حرمت مقدسات شدیم و بسیاری از مواقع هشدارهای انصار سبب میشد که جلوی این تحریفات گرفته شود. اشک تلخ با اشاره به بند م وصیت نامه امام(ره) که بر اقدامات و جوانان حزب اللهی توصیه شده بود در صورت مراجعه به مسئولان و خودداری آنان در مقابله با جریانات منحرف، جلوی تحریفات خلاف اسلام را بگیرند گفت: ما همواره در پی آن بودیم که از سوی هر یک از کارگزاران قوای سه گانه تفسیر روشنی از این مسئله بشود که متاسفانه تاکنون چنین اقدامی صورت نگرفته است.
*سلیمی نمین: تعریف انصار از نفاق فاجعه آمیز است
سلیمی نمین در ادامه این مناظره گفت: تعریفی که آقای اشک تلخ از نفاق ارایه کردند بسیار فاجعهآمیز است و با این تعریف هر کس را میتوان منافق نامید. وی خطاب به اشک تلخ گفت: آیا در این بیانیه از طرفدارانتان دعوت به عمل کردید یا نکردید؟ چرا الان دعوت به عمل میکنید. با فرمایش امام(ره) یک تناقص جدی در عملکرد آقایان میبینیم. وی اضافه کرد: به رغم برداشت آقایان، اوج حضور منافقین در دوره آقای خاتمی بوده است بر پایه فرمایش امام(ره) و برداشتشان پس باید در دوره خاتمی وارد عمل میشدید، چطور آنجا خار در چشم و استخوان در گلو ساکت نشستید و حالا که دولتی آمده که میگوید بساط منافقین را جمع میکنم. میگوئید دیگر سکوت نمیکنیم. سلیمی نمین سوال کرد: آیا دولت احمدینژاد را آزمودید و به او تذکر دادهاید و گفتهاید که عمل نکرده است و این تناقض جدی با نظرات خود شما دارد ولی در بیانیه دعوت به عمل کردید نه هشدار. وی تصریح کرد: این که در سراسر کشور اگر کسانی حرفی زدند، شناسایی کنید این راه عمل است. آنهم در دولتی که میگویید خوب است و میخواهد براساس اصول عمل کند. نظر شما را برخلاف نظر رهبری و امام میدانم زیرا حکم کلی دادن سخت است. آیا این پیروی از خط امام و رهبری است؟ محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر تاکید کرد: سلسله مراتب نظام اداری و سیاسی باید جلوی ایرادات را بگیرد و اگر این مراتب عمل نکردند وارد عمل شوید و این درصورتی است که اگر تعبیر شما از امام را بپذیریم و البته خوشحالم که زمان خاتمی عمل نکردید، چرا که عمل نکردن شما باعث شناخت مردم شد و اگر عمل میکردید همان مظلوم تراشی که در دوم خرداد صورت گرفت تکرار میشد. وی گفت: رشد آگاهیهای مردم در میحط آرام و به دور از تشنج راه منطقی برای رشد جامعه است و رهنمود شما تذکر نیست، عملکرد است. وی گفت: همه دلسوزان نظام برداشت کردند که این مصداق بازرسی است برای کسانی که اتهام زدند که احمدینژاد میخواهد شیوههای طالبانی را پیاده کند. سلیمی نمین در ادامه افزود: من نمیگویم که منافق در کشور نیست، منافق در کشور وجود دارد اما تعریفی که شما ارائه میدهید فاجعه است، تناقض در این بیانیه، فراوان دیده میشود و در واقع شاخصهای بیانیه با فرمایشات رهبر انقلای در تعارض قرار دارد. اشک تلخ در پاسخ گفت: در بیانیه اعلام نکرده ایم که سکوت را خواهیم شکست، اما همانطور که رهبری نیز گفتند در این سالها فضای تسامح و تسامح بر وزارت اطلاعات غالب بود که ما در بیانیه اشاره داشتیم به اینکه در موقعیت سیاسی دولت جدید، دولت انقلابی شکل خواهد گرفت. یعنی آن چتر حمایتی که در وزارت اطلاعات حس میشد باید از بین برود. وی تاکید کرد: ما در بیانیه این نوید را دادهایم که در دوران جدید، دیگر رقص و پایکوبی دشمن نخواهد بود که نمونه آن مجلس هفتم است که شاهد بودیم با روی کار آمدن مجلس هفتم رقص و پایکوبی دشمن در مورد عملکرد مجلس ششم جمع شد. اشک تلخ در ادامه گفت: امیدواریم که وزارت اطلاعات به این مسئله توجه کند، چون وزارت اطلاعات طی 8 سال گذشته از درون تهی شده است، اما این عنوان کردن به معنای اتخاذ خط مشی به دوستان نبوده و در واقع روح بیانیه هم این نیست، انصار فقط در اینجا مسیر را مشخص کرده است.
*سلیمی نمین: بیانیه توسط افراد مشکوک صادر شده است
سلیمی نمین در پاسخ به اظهارات عضو شورای مرکزی انصار حزب الله گفت: میخواهم بپرسم که چه خیانتی در وزارت اطلاعات صورت گرفته که آقایان از این به بعد نمیخواهند نظارهگر آن باشند، اینجا با بیانات امام(ره) در تعارض است. وی خطاب به اشک تلخ اظهار داشت: شما خود میگویید دولت جدید این کار را انجام دهد و تعابیر آن نیز کاملاً در بیانیه روشن است و از طرف دیگر تاکید میکنید که شاخ و برگ و ریشهها را قطع کنید، این در واقع دستور صریح به وزارت اطلاعات است. وی تصریح کرد: من معتقدم که انصار حزب الله عنصری دارد که نزدیک به کارگزاران است که اکنون و برای بار دیگر قصد دارند که وارد میدان شوند. این روزنامهنگار در ادامه بیانیه صادر شده را توسط عناصر مشکوک دانست و اضافه کرد: بیانیه صادر شده توسط عناصر مشکوکی است که قبلاً هم به انصار خط میدادند تا برخی جریانات سیاسی از این قضیه بهره بگیرند و این مسئله امروز و در شرایط جدید بروز پیدا کرده است. در این هنگام اشک تلخ خطاب به سلیمی نمین گفت: ما از نقد عملکرد گریزان نیستیم و حاضرم که جلسه مجزایی برای نقد عملکرد آقای سلیمی نمین و نقد عملکرد انصار گذاشته شود، اما الان بحث ما بیانیه انصار حزب الله است، نه اعضای انصار. سلیمی نمین در ادامه خاطرنشان کرد: این که در گذشته، افرادی به این جریان خط میدادند مشخص است چون در گذشته نیز این عملکرد باعث شد که آقای مهاجرانی قهرمان ملی شود و الان نیز باید مشخص شود که چه کسی بیانیه صادر میکند و باید بگویم که این همان طالبان است. مدیر دفتر مطالعات تاریخ معاصر ایران با بیان اینکه بسیار اهمیت دارد که بدانیم چه کسی بیانیه را نوشته است، افزود: به من تهمت هم بزنید سکوت نمیکنم، تهمت زدن مسئله جدیدی برای من نیست و افرادی که در جناح مقابل بودند، تهمتهای فراوان به من زدند و حال شما نیز این اتهامات را به من میزنید. سلیمی نمین گفت: جواب نامههای من به رهبری مشخص است من با توان قلمی خود جلوی بسیاری مسائل ایستادهام و امروز هم با علم به این قضیه که عناصر نفوذی مشخص شوند حاضرم اتهاماتی را بپذیرم. وی تاکید کرد: اگر این عناصر نفوذی شناسایی نشوند ملت ایران ضررهای زیادی را پرداخت خواهند کرد و نتیجه،از آن این افراد میشود. وی با اشاره به کتاب انتشار یافته مجاهدین خلق در خارج از کشور، یادآور شد: عملکردهایی که مجاهدین خلق برای مظلوم نشان دادن خود انجام دادند در این کتاب آمده است، حال چه چهره مخوفی است که پشت این بیانیه نشسته، این بیانیه متعلق به اشخاصی نیست که پیرو خط امام و رهبری هستند، من باید بگویم که پشت بیانیه چه کسی است که جایگاهی ندارد و تنها با پرداخت پول خود را بالا میبرد. وی تاکید کرد: این مسئله باید روشن شود و من نیز حاضرم با هزینه اتهام به خود، قضیه را روشن کنم و باید بگویم که عضو شورای مرکزی شما عامل کارگزاران است. سلیمی نمین افزود: اگر این کار را انجام دهم حتماً تجربه گرانسنگی را به ملت خودم داده ام و قطعاً پیچیدگیهای سیاسی جامعه ارتقا خواهد یافت.
*اشک تلخ: سلیمی نمین باید ادعای وجود نفوذی در انصار را اثبات کند
در ادامه این مناظره اشک تلخ از سلیمینمین خواست که به صورت اثباتی مشخص کند که چه کسی به عنوان نفوذی کارگزاران بیانیه جریان انصار حزب الله را نوشته است و مدارک خود را ارائه کند. وی اضافه کرد: حال فرض کنیم که شورای مرکزی انصار حزب الله نفوذی کارگزاران را پذیرفته و غفلت کرده است و از آنجا که فرد مورد نظر شما عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران هم هست، آیا این توهین به این جمعیت نیست؟ سلیمی نمین در پاسخ به اشک تلخ گفت: شما که ادعا دارید من عامل وزارت اطلاعات در کار مطبوعات بودم چه استدلال و مدارکی در این زمینه دارید؟ وی با بیان این که آقای اشک تلخ به من توهین کرده و مرا کج فهم میداند، گفت: در بیانیه شما الفاظی همچون «انتقام و قلع و قمع» بکار رفته است شما در بیانیه میگویید «شناسایی کنید و عمل کنید» این الفاظ در بیانیه چه معنایی دارد؟ آیا برداشت عملکرد غیرقانونی از آن، نشانه کج فهمی من است؟. این محقق و پژوهشگر خطاب به اشک تلخ و با بیان این که شما حاضر نیستید کمترین اشتباه خود را بپذیرید، تصریح کرد: شما در حال به وجود آوردن آنارشیسم در جامعه هستید و این فاجعه است. سلیمی نمین با بیان اینکه من سند دارم و حاضر هستم که ثابت کنم که شخصی که نزدیک به کارگزاران است به شما کمک مالی میدهد، افزود: حاضرم در جلسات طولانی ثابت کنم که چه کسانی در گذشته چه شیوههای پیچیدهای را دنبال میکردند و متاسفانه از برادران خوب ما که آثار زخم جبهه بر بدن آنها مشاهده میشود، سوء استفاده شد. وی تاکید کرد: اگر میخواهیم دولت احمدینژاد دولت موفقی باشد و بستر روی کار آمدن عناصر منافق دوباره فراهم نشود، باید تحمل و بردباری داشته باشیم اما بیانیه شما میگوید «ما در گذشته سکوت کردیم و این سکوت را میشکنیم و وارد میدان میشویم».
در ادامه این جلسه به سوالات حاضرین پاسخ داده شد.
* اشک تلخ: با صدور این بیانیه صدای شکستن استخوان جریان نفاق را شنیدیم
اشک تلخ در پاسخ به سؤال یکی از حاضرین مبنی بر این که چرا در بیانیه انصار حزبالله صرفاً به مسائل فرهنگی توجه شده و به مسائل اقتصادی و مفاسد اقتصادی توجهی نشده است، با بیان این که نگاه ما به بحث عدالت با دیگر مکاتب فرق دارد،گفت: ما عدالت را یک فضیلت، یک اصل دین و فریضه الهی و جزو وظیفه ذاتی دولت میدانیم و تحقق عدالت را به عنوان یک مبنا و رشد جامعه تصور میکنیم. وی با تاکید بر اینکه معیشت مردم جزو وظیفه ذاتی دولت است، تصریح کرد: به همین دلیل به آن نپرداختیم. وی با بیان این که وقتی میگوییم مبارزه با فساد منظور فساد در حوزه اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی است، تصریح کرد: عزت اسلام و ذلت نفاق دو ویژگی دولت کریمه است که بر این اساس ما وارد قضیه فرهنگی شدیم. عضو شورای مرکزی انصار حزبالله در پایان تصریح کرد: ما با صدور این بیانیه صدای شکستن استخوان جریان نفاق را شنیدیم و این بزرگتررین دستاوردی بود که ما از این بیانیه به دست آوردیم. سلیمی نمین در
سلام ... اعیاد شعبانیه رو بهت تبریک میگم ... در این مورد من یه روایت یادم افتاد ... که مضمون روایت رو میگم ... موقع جنگها که مردها برای جنگ می رفتند وزنها تنها میموندند ... زنی خواب میبینه که لباس سیاه پوشیده ... صبح که از خواب بیدار میشه میره پیش پیامبر و خوابشو میگه ... پیامبر هم میگه خیره و چیزی نیست شوهرت به سلامت بر میگرده ... که بعد از چند روز شوهرش بر میگرده ... دفعه بعد که شوهرش میره جنگ ... زنه بازهم این خوابو میبینه ... بازهم میره پیش پیامبر و مثل دفعه قبل جواب میشنوه و شوهرش به سلامت بر میگرده ... سومین بار که زنه خواب میبینه ... برای تعبیر خوابش میره پیش یه یهودی و یهودی بهش میگه که شوهرت میمیره و سالم از جنگ بر نمیگرده ... و همینطور هم میشه ... پیامبر هم در این مورد میگه برای مشورت از کسانی کمک بگیرید که خیر داشته باشند .. اگر آن زن پیش یهودی نمیرفت اینطور نمیشد ... خلاصه که اینطوریاست ... تقریبا اینا یادم مونده از روایت ... در ضمن تو سعی کن به این مسئله حساس نشی ... چون هرچی خودت بخوای همون میشه .... تمام دنیا هم جمع بشن نمیتونن کاری که میخوای انجام بدی جلوشو بگیرن ... به خدا توکل کن ... ان شاء الله درست میشه ... یه چیز دیگه ... خیلی وقته به من سر نمیزنی ... مثل اینه از این به بعد باید بیآم تو نظر خواهیت خبرهای تازه بخونم ... آره ؟ ... موفق باشی ... زندگی در گذر است و خاطره ها ماندنی
صدقه بذار کنار....
حتما بخوان
یک ماه پس از شهادت سید مرتضی آوینی و جو فرهنگی ای که با شهادت ایشان و حضور رهبر انقلاب در تشعیع پیکر این فیلمساز و روزنامه نگار ایجاد شده بود ، انگیزه تشکیل گروه متشکل حزب الله جدی تر شد پیشتر نیز بودند گروههایی که با نام حزب الله و یا هیات رزمندگان در دسته ها و نامهای مختلفی فعالیتهای جسته و گریخته انجام می دادند اما هیچگاه اینان ارتباط سازمانی و انداموار با هم نداشتند . و این انگیزه ای شده بود تا این نیروها سازماندهی و در قالب یک گروه هم در تهران و هم در بقیه استانها و شهرستانها فعالیت کنند . حسین الله کرم پیشتر در یک جلسه خصوصی در دیداری که در پائیز سال 1371 به عنوان نماینده هیات رزمندگان تهران طومار اعتراض رزمندگان به وضعیت فرهنگی جامعه را برای علی خامنه ای برده بود پیشنهادی مبنی بر ایجاد یک گروه منسجم حزب الله را به رهبر داده و خامنه ای نیز در همان جلسه گفته بود که : « بروید کادر تشکیل بدهید » و اکنون پس از گذشت ماهها و فرازو نشیبهای فراوان شورایی هفت نفره که بعدها به هیجده نفر افزایش یافت آماده بودند تا رهبری " انصار حزب الله" را بر عهده بگیرند .
حسین الله کرم – مسعود ده نمکی – فرج الله مرادیان – گودرزی (عبدالحمید محتشم ) – نویسنده – حسین سازور – حجت السلام پروازی افرادی بودند که در اولین دیدار با رهبری نظام برنامه های خویش را برای ایجاد انصار حزب الله اعلام داشتند و اضافه نمودند که در صورتیکه فرمانده کل قوا اجازه بدهند با توجه به اینکه همگی از اعضای سپاه پاسداران نیز هستند از ابتدای امر با اعزام نیرو به لبنان در کنار حزب الله لبنان قرار گیرند و فعالیت خود را بصورت سیاسی – نظامی از سر بگیرند ، امری که با مخالفت رهبر مواجه شد و مقرر گردید تا در عین حالی که پاسدار هم می باشید به سازماندهی حزب الله و فعالیت در داخل مشغول گردید . " همین فراز از کلام رهبری گرچه که بطور آشکارا مخالف نص صریح قانون اساسی کشور مبنی بر منع فعالیت سیاسی برای نظامیان بود اما همواره راهگشایی بود برای ادامه فعالیت و حتی اخذ مجوز از وزارت کشور و ..."
از اصلی ترین فعالیتهای انصار حزب الله در سالهای بین 1372 تا 1374 برگزاری تجمعات در اعتراض به سیاستهای دولت و وضعیت فرهنگی جامعه که به عنوان تجمع امربه معروف و نهی از منکر در میادین و مقابل وزارتخانه ها شکل می گرفت و انتشار نشریه ای با نام " یالثارات الحسین" که به عنوان ارگان رسمی این گروه تلقی می شد و در نمازجمعه و دیگر تجمع ها از جمله هیاتهای عزاداری رزمندگان پخش می گردید . اولین حضور رسمی و توام با تشنج این گروه در عرصه سیاسی و دانشگاهی کشور در اسفند سال 1374 بود. دکتر عبدالکریم سروش که تئوری قبض و بسط تئوریک شریعت وی موجب بحث ها و تنشهایی در حوزه های علمیه و محافل روشنفکری و دینی کشور شده بود به دعوت انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران در مقام دفاع از اندیشه های پلوراریسمی خویش می خواست برآید که انصار حزب الله با یورش به سالن سخنرانی ضمن برهم زدن مراسم و ضرب و جرح حاضرین مانع از این دفاع گردید . گرچه لیدر مهاجمین "مسعود ده نمکی" در همانجا اعلام کرد حاضر است امنیت را به سالن برگرداند ! اما دکتر سروش باید به سئوالات « ما » پاسخ بدهد، که دیگر دیر شده بود دکتر سروش مراسم را ترک گفته بود و دانشجویان نیز مضروب . این حادثه نقطه عطف ورود خشونتهای رسمی انصار حزب الله به جامعه بود .
دامنه اعتراضات و ایرادات به این عمل که در جامعه و جریانهای دانشجویی کشور شدت یافته بود البته به داخل انصار حزب الله نیز کشیده شد ، انتخابات ریاست جمهوری پیش رو بود و جریان انصار حزب الله نیز گرچه از ابتدا قرار بود به هیچ وجه در مسیر هیچ جریان سیاسی دیگری قرار نگیرد اما از آنجا که با اشتباه ؟ و یا تعمد رهبری ! تمام کمکهای مالی به این گروه از جانب افرادی همچون معزی" عضو دفتر و معاونت فرهنگی دفتر رهبری" و یا احمد جنتی به عنوان دبیر ستاد امربه معروف و نهی از منکر صورت می گرفت و همچنین در همان جلسه اول دیدار با رهبری مقرر شده بود تمام ارتباطات با دفتر از طریق معزی و میر حجازی معاون امنیتی باشد و ایشان نیز تماما از اعضای برجسته جریان راست بوده رفته رفته این گروه با نمک گیر شدن از دیگرانی همچون سعید امانی " دبیرکل جامعه اسلامی بازار" و عسگراولادی "دبیرکل هیات موتلفه"در مسیر و همسو با این جریان شده ، حال عده ای موافق با حمایت از کاندیدای جناح راست بودند و عده ای نیز مخالف . حجت السلام پروازی که از اعضای شاخص هیات رزمندگان نیز بود مدتها البته با بعضی از حرکات انصار حزب الله؛ ( عبدالحمید محتشم و عده ای از نیروهای پیرامونش مدتها بود که در میادین تهران از جمله میدان محسنی با ایجاد چادر حزب الله به امربه معروف و نهی از منکر و تذکر به جوانان و افراد بد حجاب مشغول بوده در همین میدان بود که گروهی موتور سوار اقدام به پاشیدن اسید بروی دختران بدحجاب نموده بودند .) مخالف بوده و همچنین در جلسات داخلی بارها و بارها خطر استبداد نظر در جریانی را که قرار بود شورایی عمل کند را هشدار داده بود ، پروازی از فرصت بوجود آمده استفاده نمود و خواستار پوزش از دانشجویان شد و اینکه بهتر است بجای ورود به عرصه سیاسی با گسترش همان هیاتها دامنه دینی نیروها را تقویت نموده ، پیشنهادی که توفیقی نیافت و ایشان با ایراد سخنرانی ای در منزل آیه الله نجفی در هیات رزمندگان مخالفتش را علنی کرد و رسما خروج خود را از این گروه اعلام نمود . پروازی که تنها روحانی این گروه بود و در افواه به عنوان نماینده غیر رسمی رهبری در انصار حزب الله مطرح بودند خود در آن سخنرانی شان از اختلافات کهنه پرده بر داشته و عنوان نمودند :
« . من مدتها با اینها بودم. چندسال قبل مسائل امر به معروف و نهی از منکر را مطرح میکردند. «عبداللهی» که یک چشمش را در جنگ از دست داده اصرار میکرد که مرا هم به دنبال خودشان بکشاند، اما من وقتی فهمیدم او به زنها اسید پاشیده، بسیار ناراحت شدم و او خودش موضوع را فهمید و دررفت. در سال 1372 ما «انصار» را کامل کردیم، تعداد مؤسسان انصار 18نفر بودند که به سه گروه تقسیم میشدند. گروه وابسته به «ذوالقدر» که تعدادشان 7 نفر بود. هفت نفر هم با«عبداللهی» بودند و چهار نفر هم با «اللّه کرم» بچه ها همگی، من و مرحوم نجفی را قبول داشتند، کار ما با سخنرانیهای نجفی شروع شد و بعد از رحلت ایشان از من خواستند کار او را ادامه دهم. اسم انصار در آن تاریخ اصلاً مطرح نبود. میگفتند بروبچه های هیئت رزمندگان، به مرور اسم انصار به میان آمد و با قوی شدن حضور وابستگان «ذوالقدر» و «الّله کرم»، حضور رزمندگان کمرنگ شد. با من هم که ملای رزمندگان بودم و عضو موسس انصار با تردید برخورد میشد. بچه های مسجد شهدا مثل «حسین پورصالح» و «امیر نوجوان» مرا از جریانات پشت پرده باخبر میکردند. تدریجاً معلوم شد که به هر حال تشکیلاتی شکل گرفته و قرار شده در گروه ما نفوذ کند. یکروز «اللّه کرم» نزد من آمد و گفت چون نمیخواهم به شما پشت پا بزنم دلم میخواهد «راسته حسینی» مسئله ای را به من بگوئید و سعی کنید دروغ هم نگوئید. گفتم موضوع چیست؟ گفت «آیا شما در جائی به آقای خامنه ای فحش داده اید؟ چهارده نفر از بچه های انصار موضوع را فهمیده اند و آشوبی برپا شده است.» گفتم امکان ندارد.اگر کسی جلوی من هم حرفی به آقای خامنه ای بزند دهانش را خرد میکنم. آنچه گفته ام این بوده که من و امثال من از «امام خمینی» شخصیت حقوقی ولایت را داریم. در واقع امام متکای مردم بوده است. اما امروز مردم متکای آقای خامنه ای هستند. به هر حال «حسین اللّه کرم» برای انتخابات، انصار را بسیج کرد. در قم و در تهران، وجوهات هم میرسید و پشت پرده نیز معاملاتی صورت میگرفت.
در این میان «اللّه کرم» اصرار داشت مرا هم وارد بازی کند. روزی مرا نزد «سلطانپور» برد که در وزارت صنایع مشغول بود. او را قبلاً در بیت آقای خامنه ای دیده بودم. از من دعوت کرد سرپرستی امور تبلیغات و مطبوعات رادر انصار بر عهده بگیرم. من زیر بار نرفتم «اللّه کرم» به «سلطانپور» گفت این همان آقائی است که به آقای خامنه ای فحش داده. بعد به بیت آقای خامنه ای رفتیم. من با «معزی» و «محمدی گلپایگانی» دو رکن دفتررهبر قبلاً دعوا کرده بودم. یکبار «معزی» در «دو کوهه» گفت: حکایت روی مین رفتن بچه ها در جبهه را ما خودمان ساخته ایم حالا شما قضیه را جدی گرفته اید؟ این گفته خیلی سنگین بود. گریبانش را گرفتم که مردک این چه حرفی است که میزنی؟ ما را 45 دقیقه معطل کرد بعد به دیدن آقای «خامنه ای» رفتیم. ایشان به «اللّه کرم» گفت: «آقای اللّه کرم شما مسئول حزب اللّه هستی» واقعاً تکان خوردم. ایشان نپرسید «اللّه کرم» آیا تو مسئول انصار حزب اللّه هستی؟ بلکه طوری گفت که یعنی بنده رهبر، تو را به عنوان مسئول حزب اللّه قبول دارم. در آن لحظه متوجه شدم«اللّه کرم» مرا آورده است تا به چشم خود ببینم آقای «خامنه ای» او را تأیید میکند. وقتی بیرون آمدیم آقای«میرحجاری» نظر دیگری داد که عکس حرف آقای «خامنه ای» بود. ایشان گفت تعیین مسئول انصار باید با رأی اکثریت انجام گیرد (موردی که در اولین دیدار نیز خامنه ای خود مطرح کرده بود !). در شورای سرپرستی پنج تن از رزمندگان حضور داشتند. حسین الله کرم و محمد ژولیده، فرج مرادیان و مسعود ده نمکی و امیرفرشاد ابراهیمی ، بقیه [ که بعدها اضافه شدند و شدیم 18 نفر] از عوامل جامعه روحانیت و سرسپردگان «جنتی» و «ذوالقدر» بودند. بعد ازبرپائی مجلس پنجم افتراق «حسین اللّه کرم» با انصار حزب اللّه آغاز شد.بچه های مخلص در انصار میخواستند با ما کار فرهنگی بکنند. در دانشگاه برنامه گذاشتند و من و «حداد عادل»و «شریعتمداری» سخنران بودیم ، اما چون حسین شریعتمداری دید نمیتواند در صحنه گفتگو حریف ما بشود کار را به آتش زدن «سینما قدس» و«انتشارات مرغ آمین» کشاند. در این مرحله «میرحجاری» مجبور شد به ظاهر جلوی «اللّه کرم» را بگیرد با این توجیه که او با چپ ها رفیق است «اللّه کرم» هم در چنبر «مهدی نصیری»، «حسین شریعتمداری»، «ذوالقدر»، و«یوسفعلی میرشکاک» افتاد. «حسین اللّه کرم» در این مرحله به تبلیغ علیه رزمندگان پرداخت و سرانجام هیات درسال 75 منحل شد، تمام تلاش «اللّه کرم» این بود که من در وسط نباشم...»
در بعد از خروج پروازی بود که اختلافات جدی شد و نهایتا با توجه به دو قطبی شدن انصار ادامه فعالیت عملا مقدور نبود و دو جریان در دل یک جریان فعالیت می نمودند در بهار سال 1375 بود که به رسم همه ساله که رزمندگان به پادگان دوکوهه می رفتند ، همانجا با پیشنهاد معزی که طبعا پیشنهاد علی خامنه ای و همچنین جناح راست نیز قلمداد می شد این دو قطب از هم جدا شدند یک گروه با سرپرستی محتشم با همان نام انصارالله فعالیت خود را پی گرفتند و گروه دیگر با نام اتحادیه دانشجویان حزب الله زیر نظر حسین الله کرم وارد عمل شدند .و نشریه شلمچه نیز مشخصا ارگان مطبوعاتی این گروه شد . این انشعاب گرچه انشعاب دوستانه و برای تقسیم کار نام گرفت اما در عمل باعث اصلی ترین اشتباه استراتژیک حزب الله شد ، اتحادیه دانشجویان حزب الله گرچه مانند انصار حزب الله که دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه تهران را در اختیار داشت هیچ گاه فاقد پایگاهی فیزیکی در دانشگاه نبود اما با تمرکز بروی دانشگاهها و هیات های رزمندگان که عمدتا با مداحی حاج منصور ارضی همراه بود توانست با استفاده از پتانسیل وجودی حسین الله کرم نفوذ خود را در بین نیروهای حزب اللهی اعم از نیروهای دانشجو ویا بسیجی و همچنین خانواده های شهدا و جانبازان و همچنین جوانان و نوجوانانی که هیچ گاه به لحاظ سنی دوران جنگ را تجربه نکرده بودند اما بشدت متاثر از آن حال و هوا بودند (که قسمت اعظم نیروهای این گروه را هم تشکیل می دادند ) و هر جمعه در برنامه ای نا نوشته در نماز جمعه تهران گرد هم می آمدند ، حفظ نماید اما انصارحزب الله هر چه که در پس این انشعاب پیاده نظامش کم می شد سواره نظام خود را افزایش می داد در همین اوضاع و احوال بود که افرادی همچون حسین شریعتمداری که از ابتدا وظیفه انتشار نشریه یالثارات الحسین به موسسه زیر نظر وی از سوی رهبری موکول شده بود ودیگر افراد شناخته شده ای از جریان راست همچون مرتضی نبوی و محمدرضا باهنر و اسدالله بادامچیان و... عملا به عنوان تئوریسنها و صاحبان فکری و سازمانی انصار حزب الله عمل می نمودند و از طریق نشریه یالثارات الحسین که اکنون در حد وسیعی منتشر و به تمام نمازجمعه ها و تجمعات رزمندگان و حزب الله سراسر کشور ارسال می شد توانستند مستقیما سازماندهی فکری و تئوریک نیروهای شهرستانها رانیز برعهده گیرند ، امری که در تهران به علت وجود افراد شناخته شده ای همچون الله کرم و ده نمکی در جریان حزب الله مقابل و گرد آمدن غالب نیروهای حزب اللهی پیرامون آنها فاقد توانایی آن بودند ، اتحادیه دانشجویان حزب الله نیز گرچه ارتباط خود را با جناح راست رفته رفته تقویت میکرد اما بیشتر تبدیل به جریانی شده بود که سر نداشت . سر در اختیار انصار حزب الله بود و بدنه در اختیار اتحادیه دانشجویان حزب الله .
انتخابات ریاست جمهوری سال 1376
گرچه هر دو گروه انصار حزب الله و اتحادیه دانشجویان حزب الله در انتخابات ریاست جمهوری عملا از کاندیدای جناح راست " ناطق نوری " حمایت می کردند و حتی با انتشار ویژه نامه های مطبوعاتی خود شدیدترین حملات را بر علیه خاتمی انجام دادند ، اما نوع عملشان از این حمایت متفاوت بود انصارحزب الله مشخصا از ناطق نوری به عنوان کاندیدای جامعه روحانیت مبارز حمایت میکرد اما اتحادیه دانشجویان حزب الله بدون آوردن نامی از ناطق نوری صرفا تخریب خاتمی را برعهده داشت ، این حرکت بخاطر آن بود که در بدنه حزب الله( چیزی که انصار حزب الله فاقد آن بود ) اختلاف نظرهای زیادی بر سر ری شهری و ناطق نوری بود و اتحادیه دانشجویان حزب الله با این ترفند هم نیروهای میدانی و پیاده نظام خویش را حفظ کرد و هم خواست دفتر رهبری و جریان محافظه کار را اجابت نمود ، به عنوان مثال اتحادیه دانشجویان حزب الله که از مدتها پیش نشست هایی در تهران و شهرستانها با عنوان " نوسازی دینی" برگزار میکرد ، بارها در آن جلسات که عمدتا با سخنرانی الله کرم و یا دیگر شخصیتهای این گروه همراه بود و در پایان حاج منصور ارضی( که تنها مداحی بود که " افتخار " مداحی در حضور رهبری را داشت) نوحه سرایی مینمود، بطور علنی اعلام میکرد که نظر رهبری هرچه که باشد مطمئنا خاتمی نیست !
هر چه که بود انتخابات با پیروزی ناباورانه محمد خاتمی پایان گرفت . جناح راست که اکنون به عنوان منتقد دولت در ظاهر عمل می نمود ، ارتباط خود را بیش از پیش با هر دو گروه حزب الله تقویت نمود و از هر دو جریان حزب الله به فراخور نقش و توانی که داشتند کمال استفاده را در سنگ اندازی برای اصلاحات و یا عملکرد دولت خاتمی ، برده .
از آنجا که از اصلی ترین برنامه ها و وعده های خاتمی و دولتش آزادیهای سیاسی و مطبوعاتی بود و این امر در ید دو وزیر قدرتمند وی یعنی نوری به عنوان وزیر کشور و ومهاجرانی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد بود ، اولین حملات به خاتمی از همین وزرا شروع شد .
مطبوعات تازه که نوید فضای باز و جامعه مدنی را می دادند یا توسط نیروهای مشخص حزب اللهی در مقام مدعی العموم به دادگاه کشیده می شدند و یا توسط نیروهایی که شناخته نمی شدند مورد حمله و تهاجم فیزیکی قرار می گرفتند ، کتابفروشی های شاخص همچون مرغ آمین و یا نشر نقره و...به آتش کشیده شده و در غالب نمازجمعه ها و یا دیگر تجمعات حزب الله همواره طومارهایی خطاب به رهبری و یا مسئولان قضایی در عتاب به فضای فرهنگی کشور تنظیم گشته که همین طومارها همواره مستمسکی برای برخورد با مطبوعات در دادگاه مطبوعات می گشت این رویه در آخر حتی بصورت پیمانی هماهنگ نیز انجام میگرفت ، یعنی مسئولان قضایی کشور و یا رئیس دادگاه مطبوعات از نیروهای حزب الله می خواست تا برای برخورد با نشریه و یا روزنامه ای خاص طوماری تنظیم گردد .
وزارت کشور نیز در وضعیتی مشابه بود ، تقریباً در هر تجمعی که وزارت کشور مجوزی بر آن صادر کرده بود گروههایی بودند که ایجاد آشوب و درگیریمیکردند .
همه نظر جریان محافظه کار برآن بود تا ناکارآمدی دولت را تامین امنیت و استقرار آزادیهای مورد نظرش اثبات و نموده و نیروهای حزب الله نیز با ایجاد آشوب و نا آرامی ها خواست آنها را به مثابه پیاده نظام و نیروهای میدانی این جریان عملی می نموده ، اوج این حملات در زمانی بود که در شهریور 78 هر دوی این وزرا " عبدالله نوری و عطا الله مهاجرانی " هنگامیکه درپایان نماز جمعه تهران خود را برای شرکت در مراسم تشییع پیکر شهدا آماده می نمودند و ناگریز می بایست از ابتدای خیابان طالقانی عبور نموده ( جائیکه سالها محل تجمع نیروهای حزب اللهی و معروف به چهارراه لشگر گشته) با توجه به اطلاع حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی که مسئولیت حفاظت از عبدالله نوری بر عهده ایشان بوده در برنامه ای از پیش تعیین شده مورد حمله و سوء قصد قرار گرفته . گرچه عبدالله نوری و مهاجرانی هر دو به صورت معجزه آسا از این مهلکه جان سالم بدر برده اما تبعات این حادثه برای هر دو طرف ماجرا بسیار بود ، چندی بعد مهاجرانی در استیضاحی سخت و طاقت فرسا توانش گرفته شد و بعدها خود راهی به جز استعفاء نیافت و عبدالله نوری نیز در سرنوشتی مشابه استیضاح شده و با رای عدم کفایت مجلس برکنار شد . در بعد از این ماجرا بود که با فشار مطبوعات و دستور صریح خاتمی بسیاری از مطلعین و آمرین و عاملین این حادثه بازداشت شدند ، بازداشت شدگان که از هر دو گروه انصارحزب الله و اتحادیه دانشجویان حزب الله بودند، گرچه مدت بازداشتشان بیش از بیست روز هم نگردید و دادگستری تهران با در اختیار گرفن پرونده از وزارت اطلاعات علیرغم دستور اکید خاتمی مبنی بر شناسایی کامل ضاربین برخوردی جدی با ایشان نکرد اما همین حادثه، شکاف بعدیرا در میان جریان مزبور ایجاد کرد. چهار ماه بعد از این حمله در حالی که محاکمه و نام متهمان این پرونده به اتهام ضرب و جرح وزیران کابینه خاتمی هنوز در هاله ای از ابهام بود، روزنامه صبح امروز گفتگویی را با یکی از متهمان ( کیانوش مظفری) منتشر کرد. این گفتگو که روز سهشنبه، پانزدهم دیماه 1377 منتشر شد، اولین کالبد شکافی و افشای چگونگی تشکیل انصار حزب الله در زمان خویش بود . کیانوش مظفری که از هواداران اتحادیه دانشجویان حزب الله بود در یک حرکت تلافی جویانه و بمنظور نجات جان خویش، از آنجا که آگاه شده بود مقرر بوده تا مسئولیت قتل عبدالله نوری در حرکتی هماهنگ بر عهده وی گذاشته شود تا دیگران از آن حادثه و اتهام خلاصی یابند ، دست به افشای هر آنچه که از این جریان میدانست زد، گرچه اطلاعات وی با توجه به اینکه هیچ گاه در تصمیم گیریهای کلان نبوده و همواره از وی به عنوان عامل و مهره استفاده می شده اما همانچه که میدانست نیز برای مطبوعات ملتهب و تشنه آنزمان کافی بود تا اینک بطور مستند و گویا اثبات نمایند نیروهای حزب اللهی در آشوبها و تشنجهای بوجود آمده برای دولت نقش مهم و کلیدی دارند ، در بخشهایی از آن مصاحبه ، مظفری با تاکید بر اینکه دیگر به این تشکیلات باز نخواهد گشت سوء استفاده ازافرادی همچون خودش را در غالب نیروهای حزب الله برای برهم زدن تجمعات بر شمرده و با توجه به اینکه خود نیز درغالب آنها شرکت داشته به صورت مشروح آنها را فاش کرده .( کیانوش مظفری ا گرچه پس از این مصاحبه مورد تهدید حزب الله قرار گرفت اما در آنزمان برخوردی با وی نشد تا که در حادثه حمله به کوی دانشگاه تهران وی که در میان دانشجویان بود از سوی ضاربانی ناشناس !! ترور گردید و مورد اصابت هفت گلوله قرار گرفت).
اکنون دیگر ، انصار حزب الله و اتحادیه دانشجویان حزب الله که مدتها بود از میان نیروهای خود متفقا و با کسب موافقت دفتر رهبری و قرارگاه ثارالله تهران که امنیت تهران بر عهده آن می باشد اقدام به تشکیل گروهی شبه نظامی با نام نیروهای ویژه پاسدار ولایت " نوپو " نموده بودند و نیروی انتظامی به کرات در جهت در ظاهر آرام نمودن و برقراری امنیت و اما در اصل به عنوان عامل برهم زدن تجمعات و راهپیمائئ ها از آن استفاده می نمود ، عملا به عنوان آلت دست و عامل جریان محافظه کاران تبدیل شده بودند . بدنبال همین حادثه بود که نویسنده که آنزمان در مقام عضو شورای مرکزی و دبیر سیاسی اتحادیه دانشجویان حزب الله فعالیت می نمودم در اعتراض به این اقدام ضمن اعلام استعفاء خویش که در خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا مورخه 21/4/1378 اعلام گردید با حضور در میان دانشجویان مجروح و آسیب دیده در داخل کوی دانشگاه اقدام به افشاگری وبا بیان آنچه در پشت این حمله از پیش سازماندهی شده بود ، پرده از هفت سال فعالیت حزب الله برداشته ، بدنبال همین افشاگری بود که متعاقبا پنج روز بعد بازداشت شده و هیچ نهاد و ارگانی نیز مسئولیت بازداشت را برعهده نمیگرفت اما در بعد از گذشت هشت ماه و بدنبال پیگیری شورایعالی امنیت ملی مشخص شد که نهاد بازداشت کننده اطلاعات نیروی انتظامی بوده ودر بازداشتگاهی در اختیار سپاه حفاظت ولی الامر "یگان امنیتی سپاه مستقر در دفتر رهبری" نگهداری می شدم . دستور کتبی خاتمی مبنی بر آزادی نویسنده البته به جایی نرسید و تنها به اعزام من به زندان اوین و مرخصی یک هفته ای انجامید ، در همین مرخصی بود که در دیداری که با شیرین عبادی و محسن رهامی داشتم درخواست قبول وکالتم را نموده و از آنجا که خود نیز در آنزمان دانشجوی دانشگاه تهران بودم بهمراه دیگر دانشجویان آسیب دیده این حادثه اقدام به شکایت نمودم . تمام پیگیری ها منتج به این مسئله شد از آنجا که خود دادسرای نظامی تهران اعلام نموده بود هر مدرک و سندی در این رابطه باید به دادسرا ارسال شود و همچنین شورایعالی امنیت ملی نیز بنا به دستور مستقیم خاتمی جویای کم و کیف آنچه که در این بازداشت و عللش برمن رفته بود ، بوده از اظهاراتم در دفتر خانم شیرین عبادی نواری تنظیم و فورا از طریق دکتر رهامی که آنزمان مشاور رئیس جمهور بود برای مبادی فوق ارسال شد ، بدنبال همین اقدام بود که مهمترین جنجال مربوط به این گروهها در طول سالیان گذشته شکل گرفت و از سوی جناح محافظه کارسریعا پرونده قضایی آغاز شد و مشهور گشت به"نوارسازان" ( امری که به هیچ وجه صحت نداشت ). درواقع پس از انتشاراین نوار است که شکافهای اساسی در این جریان نمودار میگردد در این نوار مواردی به طور دقیق و با نشانه هایی آشکار مطرح گردید که به سرعتجنجال آفرید. به این ترتیب زمینة جنجالی بزرگ فراهم گردید. مجلس با تحقیق و تفحص گسترده ای در صدد روشن شدن ماجرا شد و از دیگر سو نیز دامنه بازداشت ها تا نزدیکان رئیس جمهور کشیده شد شیرین عبادی و محسن رهامی نیز هر دو برای مدت دوهفته در بازداشت بسر بردند، گرچه هیچ وقت رسیدگی دقیقی به آن اظهارات که بنا به قول شفاهی خاتمی: " تا خشکاندن ریشه های خشونت جلو خواهیم رفت " وعده بود صورت بگیرد انجام نشد . و صرفا به بازداشت و زندان نویسنده انجامید اما بزرگترین شکاف در بدنه حزب الله را ایجاد نمود و هر دو گروه را برای مدتها از انجام هر گونه فعالیتی در جامعه باز داشته ، خاصه آنکه پس از گذشت سه سال و آزادی نویسنده از زندان مجددا بر تمام آنچه که در آن نوار بازگو نموده بوده صحه گذاشته و از مجلس ششم نیز درخواست رسیدگی به آنچه قوه قضائیه در نظر نداشته و ندارد را نموده .
با گذشت چهار سال از این ماجرا در حالیکه انصار حزب الله و اتحادیه دانشجویان حزب الله مجددا در نظر داشتند فعالیتهای خویش را از سر بگیرند باز اختلافات داخلی شان آشکار شد و اینبار حمید استاد که دبیر حزب الله مشهد بود پرده از فعالیتهای در پشت پرده قوه قضائیه و جناح محافظه کار در جهت بهره گیری از حزب الله برداشت در این جریان، حمید استاد که،در دادگاه انقلاب مشهد حاضر شده بود تا توسط قاضی شمس گیلانی به علت به هم ریختن مراسم جنگ شادی که در تالار شهید بهشتی تربیت بدنی مشهد برگزار شده بود، محاکمه گردد. خبر از سهم خواهی انصارحزب الله به حمایت قوه قضائیه از اتحادیه دانشجویان حزب الله داد ، نکتة قابل توجه آن بود که خبر این محاکمهدر نشریات منتسب به جناح محافظه کار به گونهای خاص منعکس شده است. از جمله روزنامههای قدس و سیاست روز در تنظیمخبرهای خود، حمید استاد را از اعضای «گروه موسوم به انصار حزب الله مشهد» معرفی میکنند. با توجه به گزارشی که روزنامه قدساز این دادگاه ارائه کرد، استاد دادگاه را صالح برای رسیدگی به پرونده ندانست. ولی در دفاعیاتش حرکت مذکور را در راستای اجرایبند «م» وصیتنامه امام خمینی (ره) قلمداد کرد. از مباحث قابل توجه دادگاه آن بود که قاضی، «استاد» را مسئول انصار حزب الله مشهد نمیدانست، اما وی خود را فصلالخطاب این گروه در مشهد دانسته و از قول اللهکرم گفت: «ایشان گفتهاند که حمید استاد نیازی بهحمایت اللهکرم ندارد، زیرا استاد خودش یک اللهکرم است» و قاضی پاسخ داد: «شما بگویید، اما از نظر دادگاه، شما مسئول انصار حزبالله مشهد نیستید»! حمید استاد در جریان دفاعیاتش چند بار تأکید کرد که صحبتهای دیگری نیز هستند که نمیتوانم آن را بازگو کنم.در واکنش به این سخنان قاضی پاسخ داد: آقای استاد! شفاف سخن بگوئید. آیا مواردی که نمیتوانید بگوئید مربوط به اینجانبمیشود؟ همگان سوابق کاری ما را میدانند و شما نیز اینگونه دوپهلو سخن نگوئید. البته اگر منظور شما اشخاص دیگری است، آنحساب جداگانهای دارد!
البته گزارش برخی روزنامههای دیگر کمی متفاوتتر بود. به نوشته روزنامه نوروز قاضی در ابتدای دادگاه از قول اللهکرم انتساب حمیداستاد و مجموعهاش به انصار حزب الله تهران را رد کرد، سپس نامة محتشم (مدیر مسئول نشریه یالثارات و دبیر انصار حزب الله ) در اینباره را خواند که وینیز انتساب وی به انصار حزب الله را رد کرده بود. حمید استاد در دفاعیاتش با تأکید بر اینکه اصولاً محتشم را قبول ندارد و با وی درطول چند سال گذشته مشکل داشته، اللهکرم را محور انصار حزب الله کشور معرفی کرد. قاضی پاسخ داد که اللهکرم آنها را محکومکرده، لیکن استاد تأکید کرد که وی کار انصار حزب الله مشهد را تأیید کرده است.
چند روز بعد حکم دادگاه اعلام شد. بنابراین حکم، حمید استاد به تحمل 150 روز حبس و 25 ضربه تازیانه و علیرضا رضایی (متهمردیف دوم) به تحمل 92 روز حبس و 15 ضربه شلاق محکوم شد، البته حکم متهم دوم، به مدت 25 ماه به حالت تعلیق درآمده بود.
به دنبال صدور این حکم استاد طی گفتگویی با ایسنا سخنانی گفت که شگفتیآفرین شد. وی تأکید کرد که محاکمة وی به علت به همریختن مراسم جشن مزبور، بهانهای بود تا وی را حذف کنند. استاد گفت: «چند سالی است که مشهد، بحث حزب الله را راه میبرد و بهجریانات راست هم تا به حال باج نداده مستقل بوده است» وی مدعی شد: «مدتی است که آقای شمس گیلانی (قاضی دادگاه) به همراهفردی به نام نیازمند از طرف جامعه اسلامی اصناف بازار مشهد و آقای تشکری، مسئول ستاد اجرائیات امر به معروف و تعدادی افراد که به خاطراعمالشان از انصار حزب الله رانده شدهاند، جلسه تشکیل میدهند و با جذب نیرو قصد دارند انصار حزب الله بزرگ مشهد را تشکیلدهند. آقای شمس گیلانی هم میخواهد مسئول آن شود، از روز اول هم تأکید داشتند که رسانهها نام مرا به عنوان مسئول انصار حزبالله به کار نبرند» وی هرگونه درگیری در مراسم مزبور را رد کرده و آن را تلهای برای خود دانست. حمید استاد، درباره عبدالحمیدمحتشم نیز گفت: «چند سالی است که با آقای محتشم مشکل داریم، چون وی ما را به عنوان اپوزیسیون حزب الله کشور میداند. مامحور انصار حزب الله کشور را آقای اللهکرم میدانیم و خیلی از شهرهای دیگر مثل خرمآباد، کرج، اصفهان هم با هم هماهنگ هستند. مامستقل عمل کردیم ولی اینها میخواستند در هر شهری زیر نظر آنها باشیم، وی حتی مدعی شد که «محتشم از سخنگوی انصار تهران ودبیری انصار حزب الله عزل شده و فقط مسئول یالثارات است» وی همچنین گفت: «از چندین سال پیش جریاناتی به دنبال ما بودند وحتی میخواستند با کمک مالی، ما را به نحوی هماهنگ کنند، ولی ما با هیچ کس هماهنگ نشدیم» استاد مدعی شد: «قبل از انتخاباتریاست جمهوری از ما خواسته بودند بعد از نماز جمعه، شعار مرگ بر خاتمی سر بدهیم، که من گفتم ما این کار را هیچ وقت نمیکنیم. گفتند این یک جام بلوری است که باید شکسته شود و حرفهای این جوری، یکی دو مطلب دیگر هم مطرح کردند که گفتیم ما انجام نمیدهیم.» وی در پایان نیز تهدید کرده بود که بعضی چیزهای دیگر را هم افشا کند.
اظهارات استاد، واکنش وسیعی یافت. قاضی گیلانی در گفتگوی کوتاهی با ایسنا سخنان استاد را تکذیب کرد. عبدالحمید محتشم نیزتأکید کرد که هیچ تغییر و تحولی در انصار حزب الله رخ نداده و شکاف در انصار حزب الله نادرست است. اما مهمترین واکنش از جانبسردبیر هفتهنامه صبح بود، که در آنزمان ارگان مطبوعاتی اتحادیه دانشجویان حزب الله به شمار می رفت ، مسعود دهنمکی در گفتگویی با همبستگی تأکید کرد: «زمان را برای طرح مسایل داخلی این گروهها مناسبنمیدانم، اما در یک کلام خودم اعتقادی به اینکه حزب الله را به گروهی خاص منحصر کنیم، نداشتم». وی گفت: «فکر میکنم آقای استادسکوت کند، به نفع او باشد».
دهنمکی انصار حزب الله را تنها یک گروه خاص دانست که با تشکیلات فعلی تنها نشریه یالثارات را دارد. وی افزود: «من در موردآقایان محتشم، استاد یا کاوه و اللهکرم حرف نمیزنم، در مورد ماهیت یک جریان حرف میزنم که شاهد بودم خالصانه در مسیر انقلابحرکت کردند، ولی خطوط و باندهای سیاسی چپ و راست را دستکم گرفته بودند».
مسعود دهنمکی به نکته دیگری هم اشاره میکند: «استاد باید میفهمید که نوع بازی عوض شده است. دوستان باید حواس خود راجمع کنند که بهانه به دست کسی ندهند» و اینکه «اگر انصار حزب الله به بازنگری نپردازند و شرایط موجود جامعه، نیازها و اولویتها رانشناسد، آینده چندانی نخواهد داشت و از متن به حاشیه رانده خواهد شد». دهنمکی در این گفتگو تأکید کرده بود که از قبل هم انفکاکیدر میان این جریان وجود داشته لیکن ادبیات سیاسی جامعه این بوده که همه جریان را انصار حزب الله تصور میکرده اند.
تمامی اینها دال بر آن بود که نه تنها اختلافات اتحادیه دانشجویان حزب الله با انصار حزب الله ادامه داشته و حل نشده است بلکه در خود انصار حزب الله نیز اختلافات و انشعاباتی در حال شکل گیری است چرا که بدنبال همین اختلافات بود که ، انتشار نامه «حزب الله اصفهان، انصار ولایت» نیز بر این اختلافات مهر تائید زد . این گروه در نامهای کهروزنامه همبستگی آن را منتشر کرد،تأکید نمود که محتشم به جز مدیرمسئولی نشریه یالثارات، دیگر هیچگونه مسئولیتی نداشته و دبیر و سخنگوی انصار حزب الله سراسر کشوریا تهران نیست. جالب آنکه در این نامه دامنزدن به اختلاقات انصار حزب الله، «برای سرپوش گذاشتن اختلافات فراگیر و سرریز شدهدفتر تحکیم وحدت و هیأت تحریریة همبستگی» معرفی شده بود . بدنبال همین نامه بود که حجت الاسلام کاوه، مسئول انصار حزب الله اصفهان نیز چندی بعدش در دادگاه محاکمه و محکوم شد! . به هر حال، گروههایی که بهعنوان انصار حزب الله در سراسر کشور شناخته میشدند، پس از اختلاقاتی که در میان آنها بروز کرد، و پس از آنکه به تعبیر دهنمکی«نوع بازی عوض شد»، به سرعت در حاشیه قرار گرفتند و عملا هیچ گونه خبری از آنها نبود جز انتشار همان نشریه یا لثارات الحسین .
نهمین رئیس جمهوری و حزب الله
با روی کار آمدن احمدی نژاد در انتخاباتی که هیچ احتمالی برای پیروزی ایشان نمی رفت چراکه نه اقبال چندانی با وی همراه بود و نه شهرت آنچنانی داشته ، بهر روی احمدی نژاد به عنوان نهمین رئیس جمهوری بر سر کار آمد، وی که از وابستگان جناح راست و از اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی است و ارتباطاتی نیز در حد شرکت در جلسات داخلی هر دو جریان حزب الله با این گروه دارد با آمدنش نوید فضای یک دست شدن در حکونت را برای محافظه کاران داد و همین مسئله باعث شد تا نیروهای حزب الله احساس وسعت میدان عمل در عرصه سیاسی و ... کشور نمایند ، با آمدن احمدی نژاد اتحاد عمل حمایت هر دو جریان حزب الله کشور در مبارزات انتخاباتی وی و روی کار آمدنش احساس می شد که اختلافات فراموش شده و اینک هر د و جریان در کنار رئیس جمهور برای تحقق امیال خویش خواهند کوشید ، اما واقعی نشان داد نه تنها اختلافات فراموش نشده و به کنار گذاشته نشده بلکه شدت یافته و منازعاتی که در خفا مطرح بوده اینک رسما وبه عیان نیز در بیانیه ها و مصاحبه های هر د و جریان مطرح می شود .
تمام این منازعات از زمانی آغاز شد که انصار حزب الله در بیانیه ای تحت عنوان «دوران جدید مسوولیتهای ما» اعتقادات خود را در دو زمینهی عزت اسلام و مسلمین و ذلت نفاق و منافقان و دولت هاشمی و خاتمی بیان کرد. در این بیانیه دولت به مقابله با روزنامه نگاران، عناصر فرهنگی و سیاسی و اصلاح وزارت اطلاعات تشویق شده و اعلام کرده از این پس به مسئولیت خود عمل خواهد کرد، انصار حزب الله در آن بیانیه ، دوران خاتمی را فرصتی توصیف کرده که در پناه آن نقاب از چهره جریان نفاق برگرفته شده و اکنون به گفته این هفته نامه "وقت آن رسیده تا در پناه هوشیاری مردم و با دستان پرتوان حزب الله، شرنگ تلخ ذلت و رسوایی به کام نفاق ریخته شود تا از کجراهه ستیز با خدا و مومنان باز ایستند."
به نوشته این بیانیه، قوه قضائیه باید "ژورنالیسم منافق" را که مانند "علف هرز ریشه کرده و با پنهان شدن پشت نقاب فریبنده مردم گرایی علیه ارزش های انقلاب و حامیان راستین آن فعالیت می کند" از ریشه برکند ولی این حرکت "رافع مسئولیت امت حزب الله در عمل به تکلیف نخواهد بود."
انصار حزب الله از اصلاحاتی که بعد از وقوع قتل های زنجیره ای پائیز ۷۷ که در آن نیروهای وزارت اطلاعات دست داشتند، انتقاد کرده و نوشته: "طی هشت سال گذشته تاکنون شبکه مخفی و مرموز نفاق با نابودی شاکله مدیریت انقلابی در وزارت اطلاعات، عملا راه را بر اجرای توطئه های براندازی جریان نفاق جدید هموار ساخته است."
به عقیده این گروه در دوره آقای خاتمی "گستاخی مستقیم و بی پرده به ارکان نظام اسلامی و خطوط قرمز اسلام و امت حزب الله و قانون اساسی"، بدعتی فراگیر شده و "وادادگی در مقابل دهان های شکسته و حیاهای دریده" رذیلتی زشت است.
در این بیانیه تاکید شده است که در پی حاکمیت دولت و موقعیت جدید، حجت بر همگان تمام شده است و "گذشت، آن زمانی که فدائیان ولایت و جانبازان دفاع از اسلام و انقلاب، خار در چشم و استخوان درگلو، کاسه صبر تلخی و مرارت بنوشند و هتاکان بی پروا در وسط میدان به رقص پایکوبی بپردازند."
انصار حزب الله از وزارت اطلاعات دولت جدید خواسته جلوی این روند "شوم و شرم آور" را بگیرد: "اگرچه عناصر و نیروهای حزب الله در تهران و شهرهای سراسر کشور از این پس نظاره گر بی تفاوت و خاموش این خیانت عظیم نبوده و به اقتضای مسئولیت و تکلیف عمل می کنند." ایشان در بیانیه خود ضمن وارد آوردن شدیدترین حملات به دولت خاتمی از "امت حزب الله" خواستند به شناسایی دقیق آنچه "عوامل و عناصر نفاق و معاندانی" نامید، بپردازند که به باورشان "تاکنون با گفتار و رفتار خود به عنوان شریک جرم توطئه ها بوده اند". بیانیه در حالی پایان می یابد که خاطر نشان ساخته شده "طوفان خشم و انتقام الهی با مباشرت حزب خدا در قلع و قمع گسترده شاخ و برگ و رگ و ریشه منافقان عظیم تر خواهد بود.
البته این طوفان قبل از آنکه دامن هر کس دیگری را بگیرد دامان خود حزب الله را گرفت ! چراکه بدنبال صدور این بیانیه بود که موجی از انتقاد از همه جریانهای سیاسی کشور بر علیه ایشان بر خواست البته آنچه که این انتقاد ها را پر رنگتر نمود اظهارات افرادی بود که بسیاری بر آن باور بودند هنوز از حامیان و یا موثران آن گروه می باشند ، افرادی همچون سلیمی نمین . از معاونان سعید امامی در وزارت اطلاعات و فعالان جریان محافظه کار . سلیمی در واکنشی نسبت به این بیانیه اظهار داشت:ممکن است این تصور غلط در بعضیها ایجاد شود که با رای دادن مردم به آقای احمدی نژاد دوران آنها مجددا آغاز شده است در حالی که فکر میکنم رای مردم به احمدینژاد به منظور فراهم شدن زمینه خدمتگزاری بیشتر به آحاد جامعه بوده است. وی افزود:برخی گروهها که نوع مواجههاشان با مسایل سیاسی از طریق بحرانزایی است،قطعا فضای جامعه را آلوده خواهند کرد و مستمسکی به دست افرادی خواهند داد تا اذهان را از مسایل اساسی جامعه منحرف و فرعیات را جایگزین کنند. این فعال سیاسی خاطرنشان کرد:کارنامه گذشته نیروهای انصار حزب الله،موید این واقعیت است که در گذشته از وجود آنها برای ایجاد بحرانهای سیاسی در کشور بهره گرفته شده است،قطعا اگر این نیروها به تجارب گذشته عنایت کنند،نباید چنین تصوری داشته باشند که اکنون فضا مجددا برای آنها فراهم شده است.
به باور سلیمی نمین،نیروهای انصار حزب الله در عرصه مسایل سیاسی از قدرت و تدبیر بسیار کمی برخوردارند و چنین جریاناتی میتوانند مجددا زمینه به روی کار آمدن نیروهای التقاطی و تجدید نظر طلب را فراهم کنند،کما اینکه شاهد بودیم در دوران مجلس چهارم و پنجم نیروهای انصار حزب الله وارد دانشگاه و محیط های فرهنگی میشدند و ورود آنها به مسائل سیاسی و فرهنگی بهانههای موثری را در اختیار نیروهای تندرو جناح مقابل قرار میداد.
وی که هم اکنون مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران می باشد تصریح کرد:دقیقا علت به روی کار آمدن جناح تندرو مقابل در گذشته،ایرادات کاری انصار حزب الله بوده است.
این فعال سیاسی ابراز امیدواری کرد،نیروهای انصار حزب الله متوجه این واقعیت باشند که دیگر یک مقوله تجربه شده را نباید تکرار کنند.
سلیمی نمین یادآور شد:علی القاعده امروزه خیلی از عناصر معاند به دین و نظام جمهوری اسلامی مترصدند تا برخی بهانهها را کسب کنند و البته متاسفانه ناپختگی انصار حزب الله در گذشته این بهانه را به حد وفور در اختیار این جریانات میگذاشت. سلیمی نمین، نیروهای انصار حزب الله را در حوزه مسائل سیاسی ناپخته خواند و افزود:این نیروها همچنین در مسائل فرهنگی دارای توانمندی لازم نبوده و به لحاظ تشکیلاتی غیر منسجم هستند به گونهای که نفوذ به درون آنان بسیار سهل است و در گذشته عواملی به درون آنها رخنه کرده و توانسته با بهرهبرداری از آنها برای لطمه زدن به وجهه نظام و مخدوش کردن چهره نظام در صحنه بینالملل به اهداف خود نزدیک شوند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با یادآوری حادثه تلخ و تاسف بار کوی دانشگاه تهران گفت:ما خاطرات تقابل دو جریان تندرو و افراطی در کوی دانشگاه تهران را فراموش نکردهایم،این موضوع حیثیت نظام را برای مدت طولانی واقعا مخدوش کرد و این نشانگر ضعف این جریانات و بیانگر امکان بازی خوردن این جریانات است،اگر مجددا وارد عرصه سیاسی مسائل حاد شوند همین مسائل تکرار خواهد شد.
سلیمی نمین به نیروهای انصار حزب الله توصیه کرد، به جای ورود به عرصهای که درآن تخصص لازم را ندارند،به مطالعه،خودسازی و ارتقای بینش سیاسی بپردازند و گروههای مطالعاتی تشکیل دهند.
بدنبال این مصاحبه بود که البته انصار حزب الله در واکنشی سریع در مقام تذکری به این معاون سعید امامی برآمده و محتاتانه بدون آنکه از اعمال امنیتی دولت هاشمی نامی ببرد به سلیمی نمین گفت : به اعتقاد ما شاید یکی از علل عمده روی کار آمدن دولت مدعی اصلاحات در هشت سال گذشته تنگنظریها و انحصار طلبیهای بیشمار افراد و جریاناتی بود که عرصه را بر مردم تنگ و تاریک کرده و زمینه شعارهای آزادی بیان و توسعه سیاسی و زنده باد مخالف من و غیره را فراهم کردند. همان تئوری شکست خوردهای که متاسفانه این برادر محترم با گفتار اخیر خود در این مصاحبه مجددا قصد آزمودن آن را دارد.
انصار حزب الله در آن جوابیه که سلیمی نمین را روشنفکر زده افراطی با ژست مصلحانه و ادا و اطوار روشنفکر مآبانه و تبختر ناشی از خود مطلقپنداری مفرط نام نهاده با دفاع از آنچه در آن بیانیه آورده اند بار دیگر اعلام نمودند که ؛ به اعتقاد ما، در فرایند کارآمدی یک انقلاب دینی و مردمی آنچه بیش از تحلیلهای بیرمق در پشت درهای بسته کارساز است، حضور آگاهانه و مسوولیت پذیر، کارآیی و فرجام مثبت دارد و ایدههایی که مدافع سینهچاک و معتقدان پایمرد ندارند بیشتر لایق روشنفکران کافهنشین هستند تا امت متدین حزبالله.
اما دامنه اعتراض از این هم فرا رفت و به حسین الله کرم هم رسید ، الله کرم ضمن اینکه اساس آن بیانیه را از آنجا که دچار اشتباه شکلی و زمانی شده است را رد کرد اظهار داشت جریانات حزباللهی وظایف خود را بر اساس بیانات و اوامر مطروحه مقام معظم رهبری در سخنرانیهای عمومی و علنی اتخاذ و تنظیم میکنند و از آن جایی که فضای فوقالذکر در بیانات مقام معظم رهبری دیده نمیشود، تحلیل اخیر «انصار» نمیتواند مورد توجه نیروهای حزباللهی قرار گیرد. عملکرد ناصحیح ناشی از تحلیلهای اشتباه، در گذشته نیز از «انصار تهران» دیده شده است. الله کرم آشکارا در این مصاحبه حمله به خوابگاه دانشجویان دانشگاه علامه در طرشت را به انصار حزب الله نسبت داده و گفت :به عنوان نمونه انصار در خرداد 82 مرتکب اشتباه در تحلیل از وضعیت موجود شد و با عملکردی نادرست در مقابل بخشی از نیروهای اراذل و اوباش در اطراف کوی تهران وارد درگیری شد. در حالی که مقام معظم رهبری در سخنرانی چند روز قبل از این ماجرا، در ورامین نیروهای حزباللهی و جوانان متدین را از حضور در آن صحنههای منع کرده بودند . وی بیانیه فوق را نوعی تکلیف معلوم کردن برای مردم دانست و اشاره داشت که : اگر چه شناسایی منافقین داخلی باید صورت گیرد، لکن باید دانست مردم زودتر از گروههایی مانند «انصار تهران» آنها را شناسایی کرده و با رای خود میخ آخر را به تابوت منافقین داخلی زدند. الله کرم بار دیگر بر ضعف سازمانی انصار حزب الله اشاره نمود
این خبر را خوندی:
مناظره صادق اشک تلخ عضو شورای مرکزی انصار حزب الله و عباس سلیمینمین محقق و مدیر دفتر مطالعات تاریخ معاصر ایران پیرامون بیانیه جدید این تشکل در محل خبرگزاری فارس برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری فارس در این مناظره که با حضور خبرنگاران رسانههای مختلف خبری برگزار و به صورت زنده از شبکه جهانی اینترنت نیز پخش شد، دو طرف به تشریح دیدگاههای خود پیرامون بیانیه جدید انصار حزب الله و عملکرد این گروه پرداختند.
* اشک تلخ: بیانیه انصار حزب الله براساس مبانی اعتقادی ما تنظیم شده است
صادق اشک تلخ در ابتدای این جلسه با تشریح علت صدور بیانیه و تحلیل انصار حزب الله راجع به ضرورت انتشار آن گفت: صدور این بیانیه موضع جدید و تازهای از سوی انصار حزب الله نبود، بلکه ما در مقاطع مختلف هشت سال گذشته به اقتضای شرایط کشور همواره اعلام موضع داشتیم که در شمارههای 63 و 72 و غیره نشریه یالثارات به عنوان ارگان انصار به چاپ رسیده است.
وی با تاکید بر این که بیانیه انصار حزب الله براساس مبانی اعتقادی که ریشه در مفاهیم قرآنی و سیره اهل بیت (ع) دارد، تنظیم شده است، خاطرنشان کرد: اینجانب قاطعانه از قلم عاشورایی که این بیانیه را تنظیم کرده است، تشکر میکنم.
نماینده انصار حزب الله با اظهار تاسف از بزرگنمایی در خصوص این بیانیه یادآور شد: به اعتقاد ما این بزرگ نمایی در راستای تحقق سناریوی تخریبی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری به ویژه در مورد شخص آقای احمدینژاد و دولت عدالتخواه ایشان مطرح شد، بود.
اشک تلخ اضافه کرد: در مقطعی که به ویژه اوج این تخریبها حد فاصله مرحله اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری بود، شاهد یک فضای سنگین مبنی بر این که آغاز دوران اختناق، سر نیزه و تیر خلاص بر اصلاحات و... رسیده است، بودیم.
وی افزود: در بزرگ نمایی که در خصوص این بیانیه انجام شد، در حقیقت همان جریان میخواستند این مطلب را به این شکل تداعی کنند که این مسائل در حال شروع شدن است، این در حالی است که متن بیانیه کاملاً با این بزرگ نمایی متفاوت است و اصلاً حساب جریان نفاق را از حساب تودههای مردم جدا کرده است.
عضو شورای مرکزی انصار حزبالله با بیان این که هیچ نقد عاقلانه و منطقی بر بیانیه اخیر انصار حزب الله صورت نگرفته است، ادامه داد: بلکه یک طرفه، اقدامات تخریب گرانه و هشدار گونه شروع شد، که اینها میخواهند بیایند و چه کار بکنند و چه شود و یا به عبارتی فریادهای وای مردم و وای جامعه را، علم کردند.
اشک تلخ، یکی از کارکردهای موثر انصار حزب الله در سالهای اخیر را در دو حوزه جریانسازی و جریان شناسی دانست و تصریح کرد: انصار حزب الله در حوزه جریانسازی، با توجه به مطالبات بخش عمدهای از دینداران و غیرتمداران جامعه اسلامی در حوزههای مختلف عدالت خواهی،مبارزه با فقر،فساد و تبعیض فعالیت میکرد.
وی افزود: در حوزه جریان شناسی نیز به تبیین و ایجاد شناخت در خصوص جریانهای لیبرالها، سکولارها و مخصوصاً جریان نفاق فعالیت میکردیم و یک چیز تازهای نبود.
نماینده انصار حزب الله تصریح کرد: بحث تبیین جریان نفاق را که در این بیانیه مفصلاً توضیح دادیم در راستای همان جریان شناسی بوده که قبلاً نیز چنین رویکردی داشتیم که در نشریات یالثارات به چاپ رسیده است.
اشک تلخ در ادامه سخنان خود، عمود و اساس فکری انصار حزب الله را تکیه و پافشاری بر احیای امر به معروف و نهی از منکر به عنوان دو پدیده اساسی و اصلی دانست و یادآور شد: این بیانیه نیز در همین راستا بوده و این رویهای بوده که ما از قبل آنرا دنبال میکردیم.
وی با اشاره به نکته بعدی در این بیانیه با یادآوری استقلال فکری انصار حزب الله در تحلیل مسائل و اتخاذ رویکردهای لازم در مقاطع مختلف، تصریح کرد: شاید جبهه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری خیلی خوشحال نبودند که مجموعه بچههای حزباللهی در سراسر کشور و از جمله انصار در انتخاب آقای احمدینژاد، حمایت از ایشان و در مسند ریاست جمهوری قرار گرفتن وی اهتمام جدی داشته باشد.
عضو شورای مرکزی انصار حزبالله با بیان اینکه ما در تصمیمگیری مستقل هستیم و هرگز دنبالهرو جریانهای دیگر حتی آنها که در درون جبهه اصولگرایان قرار داشتند نبودیم، خاطرنشان کرد: بخشی از موضعگیریهایی که در درون جبهه اصولگرایان علیه انصار و بیانیه گرفته میشود، در راستای همین استقلال انصار است که تلاش میشود تا جریان انصار را از صحنههای مختلف سیاسی، اجتماعی خارج کنند که این خوابی بوده که تعبیر نشده و انشاءالله از این به بعد هم نخواهد شد.
اشک تلخ تصریح کرد: جریان انصار حزب الله بیش از آنکه تشکیلات باشد یک فکر و اندیشه است که سطوح مختلف جامعه و نیروهای درون حاکمیت این فکر و اندیشه را دارند.
وی با اشاره به بخش ترسیم دوران جدید در بیانیه انصار حزب الله تصریح کرد: معتقدیم که دوران جدید دورانی است که مطالبات بر حق مردم در حال عملیاتی و کاربردی شدن است. یعنی آب زلال مطالبات مردم که در سالهای قبل به شوره زارها هدایت شده بود، انشاء الله از این دولت عدالتخواه و دولت اسلامی مجددا به سمت مزارع مستعد هدایت خواهد شد.
عضو شورای مرکزی انصار حزبالله افزود: ما دوران جدید را یک دوران نقد از درون و درمان آسیبها و زخمهایی که در درون حاکمیت متوجه شدیم میدانیم و از طرفی ما در دوران جدید، جریان نفاق را یک جریان که در یک رویکرد با چهره عوض کردن خواهد بود و درصدد حفظ عناصر خود در درون حاکمیت و حتی در حد عناصر پایین میباشد، میبینیم و معتقدیم که در دوران جدید جریان نفاق یک سیر نزولی و قهقرایی را طی میکنند.
* سلیمی نمین: از ابتدای انقلاب تاکنون تندروی موجب سوء استفاده مغرضان شده است
عباس سلیمی نمین نیز در ادامه این مناظره با بیان اینکه بیانیه انصار حزب الله بیشتر در بین نیروهای حامی دولت جدید دغدغه ایجاد کرده است، گفت: صرف نظر از این که این دغدغه تا چه حد بجاست یا بجا نیست، نوع مواجهه با این قضیه خیلی مهم است.
وی با بیان این که از مناظره در خصوص بیانیه انصار حزب الله استقبال کرده است، گفت: معتقدم این بحث میتواند از تکرار تجربیات تلخ تاریخ جلوگیری کند و موجب میشود تا ما دقت عمل بیشتری داشته باشیم تا هزینههایی که در گذشته پرداخت میکردیم و بسیار هم سنگین بود، تکرار نشود.
این محقق و پژوهشگر با تاکید بر اینکه ما برای نقد آمادگی داریم، تصریح کرد: این فضا وجود دارد که ما خودمان را نقد کنیم و این نگرانی که دیگران از این قضیه سوء استفاده کنند چندان اهمیت ندارد چرا که اگر نقدپذیر باشیم و اجازه نقد به دیگران را بدهیم باعث جلوگیری از لغزشها و سقوطها خواهد شد.
سلیمی نمین اضافه کرد: اگر شورای اول شهر تهران مورد نقد روزنامههای دوم خردادی قرار میگرفت، سقوط این جریان سیاسی از آن مقطع آغاز نمیشد.
وی افزود: اگر به اصلاحات معتقدیم، باید از درون خودمان شروع کنیم.
این محقق و پژوهشگر با اشاره به سوء استفاده یک روزنامه در این زمینه گفت: این روزنامه نقدها را درگیریهای داخلی نامید، بنابراین ما نباید از این فضاسازی نگران باشیم بلکه باید به وظیفه خود آگاه باشیم و این بهترین راه برای نشان دادن این است که به اصلاحات واقعاً اعتقاد داریم؛ چرا که اگر من فقط از مخالف خود انتقاد کنم، این اصلاحگری نیست.
سلیمی نمین در ادامه سخنان خود با بیان این که تاریخ همیشه تکرار میشود، تصریح کرد: از ابتدای انقلاب تاکنون برخی از جریانات بسیار حسابگر به خصوص آنهایی که بقای خودشان را از طرق مختلف تضمین میکنند از تندروی استفاده وافر میبرند و سعی میکنند تا یک چرخه تندروی در کشور ایجاد شود که در پناه آن، بقای آنها تضمین شود.
وی افزود: این جریانها فقط در یک زمینه کار نمیکردند، بلکه به لحاظ روانی هم فعالیت میکردند و اینگونه القا میکردند که آنها بهترین افراد، آزاد اندیشترین افراد و بهترین مدافع حقوق انسانها و آزادی بودند.
این محقق و پژوهشگر تصریح کرد: برای ایجاد چنین تصوری باید یکسری عناصر تندرو در جامعه وجود میداشتند که در جامعه از آنها تلقی سلب عوامل آزادی میشد، بنابراین آنها در برابر این عناصر تندرو میایستادند و یک چهره مناسب برای خودشان انتخاب میکردند و این وجهه، ضامن بقای آنها میشد.
سلیمی نمین با بیان اینکه این مصادیق را به صورت روشن در جامعه میبینیم، تصریح کرد: فکر میکنم اگر جامعه در این زمینه تجربه لازم را کسب کند در خصوص این مسئله خواهد اندیشید و در پی کنترل تندرویها خواهد بود به ویژه تندرویهایی که به صورت حسابگرانه و هدایت شده وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه حساسیت من به عنوان یک برادر نسبت به بیانیه انصار حزب الله از این ناحیه بوده است، تصریح کرد: اگر چه دوستان برخورد بسیار ناسنجیده نسبت به من داشتند و تهمتهای بسیار ناروایی بعد از انتقاد من نسبت به بیانیه بر من وارد کردند، ولی این امر مانع از انتقاد من نمیشود.
وی افزود: حضور من در این جلسه با علم به این است که در آینده از سوی این دوستان مورد هتک بیشتری قرار بگیرم.
سلیمی نمین با اشاره به بخشی از سخنان اشک تلخ گفت: ما نباید بحث خودمان را منتسب به ارزشها کنیم و بگوییم که این بیانیه دقیقاً براساس مبانی دینی صادر شد،این اصلاً پسندیده نیست.
وی گفت: ما میتوانیم بگوییم این بیانیه زاییده ذهن ماست. اما این که بگوییم بیانیه استخراج شده از متون دینی است، یک ادعای بزرگ است.
این محقق و پژوهشگر افزود: نباید با پیوند زدن به مقدسات زمینه انتقاد از بحث را ببندیم و بگوییم هر کسی که به آن انتقاد کرد، باید به او هر اتهامی زد چرا که مباح است.
سلیمی نمین تاکید کرد: نباید برداشتهای خود را به دین و مقدسات نسبت دهیم.
وی با انتقاد از بخش دیگری از اظهارات اشک تلخ مبنی بر این که انتقاد از بیانیه در ارتباط با هجمه به دولت احمدینژاد است، تصریح کرد: این هم که یک ادعای بزرگ است. در واقع این بیانیه یکی از مصادیق بارز در تایید حملات به دولت احمدینژاد است و صدور آن تمام تبلیغات سوء علیه آقای احمدینژاد را تایید میکند.
این محقق و پژوهشگر با بیان این که مخالفان احمدینژاد میگفتند بعد از روی کار آمدن احمدینژاد شاهد حملات بیمنطق و فراقانونی خواهیم بود، تصریح کرد: بر این بیانیه جز تایید چنین ادعایی نمیتوانیم نام دیگری بگذاریم.
سلیمی نمین اضافه کرد: باید سعی کنیم از تفکر و ذهن خودمان دفاع کنیم بدون این که چیزی را از جایی عاریت بگیریم و خود را به جایی اتصال دهیم و برای خودمان مصونیت ایجاد کنیم.
وی با اشاره به مطلب دیگر اشک تلخ مبنی بر اینکه این بیانیه در راستای امر به معروف و نهی از منکر است، با رد آن تصریح کرد: این بیانیه هیچ وجه اشتراکی با امر معروف و نهی از منکر در نظام اسلامی ندارد و بخشی از بیانیه واقعاً مشمئز کننده است.
مدیر دفتر مالعات تاریخ معاصر ایران افزود: امر به معروف و نهی از منکر کننده باید لحن لین داشته باشد. امر به معروف در نظام اسلامی تعاریفی دارد.
سلیمی نمین با بیان اینکه تعابیری مثل استفراغ مسموم با امر به معروف چه سازگاری دارد، تاکید کرد: هدف امر به معروف و نهی از منکر تاثیرگذاری است و باید با این امر افراد را از راه غلط به راه راست هدایت کرد، حال آیا لحن پرخاشگرانه موجب جلب کسی خواهد شد.
وی افزود: پس نباید گفت که این بیانیه در راستای امر به معروف و نهی از منکر است.
*اشک تلخ: مخاطب ما در بیانیه مردم نیست، جریان نفاق است
صادق اشکتلخ عضو شورای مرکزی انصار حزب الله در ادامه این مناظره در بخش دوم سخنان خود گفت: این که آقای سلیمی نمین گفت؛ بعد از نقد ایشان، نشریه برخورد نسنجیده کرد، ایشان خود فتح باب نمود و 15 مورد هتک را در مصاحبه خود مطرح کرد.
وی افزود: اگر موارد خلاف و کاذبی بوده میتوانند اعاده حیثیت کنند و دادگاه مطبوعات نیز برخورد میکند.
اشکتلخ تصریح کرد: اگر میخواستیم بگوئیم که باید زمینه انتقاد را ببندیم، در این مناظره شرکت نمیکردیم، اما ما نقد عالمانه ندیدیم هر چه بود، هتک بود.
عضو شورای مرکزی انصار حزب الله همچنین با دفاع از بیانیه انصار حزب الله گفت: ادبیات قرآنی و نهجالبلاغه ما درباره جریان نفاق همین است که وقتی برای حضرت علی هدیه میآورند او میگوید «قی مار» است. آن چیزی است که در متون دینی آمده است. منظور ما جریان اصول گرا نبود، زیرا کسی از این جریان در انتخابات به احمدی نژاد هجمه نکرد، جریانهای مقابل این کار را کردند.
وی تاکید کرد: ما آمادهایم بندبند بیانیه را مرور کنیم و ببینیم کجا گفتهایم میخواهیم حملات به مردم را آغاز کنیم.
اشک تلخ با بیان اینکه جریان نفاق با شعار مردمسالاری خود را پشت مردم پنهان میکند، افزود: کجای این بیانیه خطابش به مردم است. مخاطب ما جریان نفاق است.
وی افزود: نهی از منکر، یعنی اقداماتی که موجب بازدارندگی شود، این چه نهیای است که ما خواهش و تمنا کنیم. اگر این گونه بگوئیم هرگز جریان نفاق از ما اثر نخواهد گرفت که بگوییم که در امر به معروف نهی از منکر باید اثر گذاری کرد.
عضو شورای مرکزی انصار حزب الله ادامه داد: تعریف ما از جریان نفاق برگرفته از تعالیم اسلامی و اندیشه شهید مطهری(ره) است. شهید مطهری میگوید: «نفاق به گونهای است که فرد جور دیگری است اما خود را گونهای دیگر ارایه میدهد.»
اشک تلخ با بیان نمونه عینی از این وضعیت گفت: دم از مطالبات مردم میرنند، اما حقیقتاً دنبال آن نیستند که در هشت سال گذشته ما آن را دیدیم. به اسم این که ما مدافع مردم و رای آنان هستیم، پشت خاکریز مردمسالاری پنهان میشدند، اما حقیقت حرکت آنها دنبال حاکمیت خود بودند و به تعبیر خودشان دنبال فتح سنگر به سنگر حاکمیت بودند. اما شعار ظاهری آنها مطالبات مردم بود.
عضو شورای مرکزی انصار حزب الله تاکید کرد: حرف ما این است که جریان نفاق الان دیگر با چه نقابی میخواهد حرکت کند. زیرا مردم در انتخاب خود مطالبات خود را تبلور دادند.
وی افزود: جریان نفاق از انتخابات اینگونه نتیجهگیری کرد که 5/17 میلیون نفر در اعتراض به نظام رای دادند، ارتباط این با اپوزیسیون خارج از کشور چه بود، که بوش میگفت در انتخابات شرکت نکنید.
به نظر ما حاکمیت جریان نفاق امروز این است و بخشی از جریان دوم خرداد امروز اطراف حاکمیت پرسه میزنند که بتوانند با یک نقاب جدید حضور خود را مشروعیت ببخشند.
سلیمی نمین در این هنگام خطاب به اشک تلخ اظهار داشت: تعریف خودتان از نفاق چیست؟
اشک تلخ در پاسخ گفت: روح بیانیه برگرفته از اندیشههای دینی است که شهید مطهری آن را تبیین کرده است.
سلیمینمین در پاسخ گفت: شهید مطهری را به خودتان نچسبانید.
اشک تلخ گفت: ما شهید مطهری را اسلام شناس برتر میدانیم و تعریف جامع ایشان از نفاق را دنبال میکنیم.
*سلیمی نمین: این بیانیه به دولتی که موضع خود را مهرورزی میداند، نمیچسبد
در ادامه این مناظره سلیمینمین در پاسخ به اظهارات اشک تلخ گفت: این که گفته شد نقد عاقلانه نسبت به بیانیه نشد، کم لطفی است که هرچه را برای آنان خوش نمیآید و نمیپسندند، عاقلانه ندانند. کاش مشخص میشد که میگویند بنده پانزده مورد اتهام زدم در کجا بوده است. خوب است انصار مروری بر آنچه در بیانیه مطرح کردهاند، بنمایند.
وی گفت: من و آقای باهنر را با رضاخان مقایسه کردند، که اگر اینها سرکار بیایند بدتر از رضاخان خواهند بود، حتماً از نظر ایشان این یک برخورد عقلایی است که نسبتهای ناروا به منتقدین بدهند.
سلیمی نمین تصریح کرد: این تعریفی که شما نسبت به منافق دارید، دامن بسیاری از عزیزان را خواهد گرفت. با آنچه در این بیانیه برای کشف منافقین جدید آمده باید هر آنچه در شهر هست را بگیرند. بسیاری از دوستان انصار آنچه که گفتند عمل نکردند آیا این نیز مصداق نفاق خواهد بود.
وی با طرح این پرسش که تهمت زدن رفتار منافقانه نیست، افزود: آقایان در مورد دیگری که به بنده نسبت دادند، نوشتند که داماد خودم را بدون این که دو ماه هم کار روزنامهنگاری کرده باشد به حج فرستادهام تا در نشریه زائر فعالیت کند، داماد بنده لیسانس روزنامهنگاری دارد و سالها در کار اطلاعرسانی است و قبل از وصلت با خانواده ما در کار روزنامهنگاری بوده است.
سلیمی نمین در ادامه خطاب به اشک تلخ اظهار داشت: این راه که میروید به ترکستان است، نه به انقلاب اسلامی.
وی همچنین در بخش دیگری از این مناظره با اشاره به اظهارات اشک تلخ درباره برگرفتن عبارات این بیانیه از متون دینی، گفت: باید شان خطبه را در نظر بگیریم که علی (ع) کجا و به چه کسی گفته است. چون علی(ع) گفته و ما براساس تشخیص خودمان منافق را شناسایی کردیم و بگوییم اینها کسانی هستند که استفراغ مسموم را خوردند. باید به بار معنای ادعای خودمان توجه کنیم.
وی تاکید کرد: اگر ما اینگونه فکر کنیم لیست منافقین را جمع کنیم و شمشیر عریان را برآنها بکشیم، این تشخیص ماست، نه تشخیص جامعهای که باید بر آن قانون، اصول و آرامش حاکم باشد.
وی تاکید کرد: اگر جریانی اجتماعی در جامعه بر علیه دولت گذشته شکل گرفت خود مردم بر آن تشخیص رسیدند، نه براساس عملکرد انصار حزب الله.
سلیمی نمین در ادامه گفت: اگر مردم بر نوع رفتار انصار میخواستند عمل کنند، به جمعبندی که در دوم خرداد رسیدند، میرسیدند.
وی افزود: در نشریه اخیر، دوستان بنده راکه به خودم جرات دادم یک انتقاد جزئی کنم از رضاخان بدتر معرفی شدم. این با کدام فرهنگ اسلامی که میگویند از متن اسلامی در میآوریم سازگار است. اگر این دین است ما بسیاری را نسبت به آن بری میسازیم. یک دین شناس بیاورید تا آن را تبیین کند.
مدیر دفتر مطالعات تاریخ معاصر ایران تاکید کرد: بگویید برداشت انصار حزب الله این است و آن را منسوب به شهید مطهری و ائمه نکنیم.
وی همچنین یادآور شد: اگر تفاوت اندیشه شهید مطهری با اندیشه دوستان را بررسی کنیم، میبینیم، شهید مطهری با کسانی ارتباط داشت که دوستان،آنها را کافر مطلق میدانند. او بسیار بازتر عمل میکرد و مشی او بسیار گسترده بود.
محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه سخنان خود تاکید کرد: باید خطاهایمان را بپذیریم. اگر ما نظرات خود را منسوب به دین کردیم، آن وقت پدر کسی که از ما انتقاد کرد را در میآوریم و اگر کسی به لثارات انتقاد کرد، گویی به قرآن توهین میکند.
سلیمی نمین همچنین با اشاره به تعریف اشک تلخ از نفاق گفت: تعریف برادرمان از نفاق دارای اشکال است. برادران انصار حزب الله معتقدند پیرو سخت ولایت هستند. من میتوانم اثبات کنم که در برخی جاها منویات صریح ولایت با عملکرد آنها تطبیق نداشته است. آیا اجازه میدهند که من هم به آنها منافق بگویم و لیست منافق شناسی ارایه کنم.
وی اضافه کرد: اجازه بدهید بستری ارایه شود که مردم خود بدانند چه کردهاند و در این بیانیه از اول تا آخر تاکید نشده که کار فرهنگی و فکری شود تا مردم منافقین را بشناسند، بلکه بحث تخاصم و درگیری آمده است.
سلیمی نمین با بیان اینکه برادران، خود را منسوب به احمدینژاد میکنند، گفت: رئیس جمهوری مهرورزی را مطرح کرده و نگفته فقط به برادران انصار مهر میورزم. او گفته خدمتگزاری، به هر آنکه نام خلق خدا بر او میتوان گذاشت، نگفته به یک گرایش فکری خاص باید خدمت کرد.
وی تاکید کرد: به دولت جدید این موضع گیریهای حاد و خصمانه را نسبت ندهیم.
این محقق و پژوهشگر گفت: این اظهارات با فرمایشات مقام معظم رهبری که امسال را سال همبستگی ملی اعلام کردند نیز سازگاری ندارد. اینطوری هر کسی میتواند همسایه خود را به عنوان منافق شناسایی کند. البته نمیگویم، عناصر منافق در جامعه وجود ندارند که هیچ اقدامی نمیکنند، اما دولت بیشتر از ما دقت و حساسیت دارد و نهادهایی هستند که اگر منافقی منافع ملی را به خطر اندازد آنها وارد میشوند و این دیگر نیازی به بیانیه صادر کردن ندارد.
*اشک تلخ: انصار انذار و هشدار داده است، اقدام غیرقانونی نمیکند
در ادامه این مناظره صادق اشک تلخ عضو شورای مرکزی انصار حزب الله در پی اظهارات سلیمی نمین در خصوص مطالبی که در مورد وی گفته شده بود،گفت: متاسفم که در جلسهای که برای تبیین مسائل بیانیه تشکیل شده است، آقای سلیمی نمین آن را به ارائه دفاع از خود و دامادش و نظرات شخصی خود تخصیص دادند.
وی افزود: یک ساعت و اندی از جلسه میگذرد ولی هنوز ندیدیم که آقای سلیمی نمین با استدلال مسائل نفیی در مورد یک فراز از این بیانیه را بیان کند؛ در کجای بیانیه گفتهایم شما رضاخان هستید، این در بخشی از نشریه لثارات در ستون طنز هم ولایتی بوده است.
اشک تلخ با بیان اینکه این جلسه به منظور نقد طنز هم ولایتی نشریه انصار حزب الله نیست،خاطرنشان کرد:بحث در اینجا قضیه بیانیه بود و به اعتقاد من در تبیین بیانیه نباید فرافکنی کرد.
عضو شورای مرکزی انصار حزب الله اضافه کرد: بحث عملکرد انصار در این جا مطرح نیست، البته ما از تبیین عملکرد انصار گریزان نیستیم ولی دوستانی که در این جلسه دعوت شدهاند برای تبیین بیانیه آمدهاند.
وی افزود: ای کاش آقای سلیمی نمین اگر با آمادگی در این جلسه تشریف آوردهاند، فرازهایی از بیانیه را قرائت کنند و بعد بگویند نفیاً بنده در اینجا این اشکالات را دارم.
اشک تلخ با طرح این پرسش که ما در کجا در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر به شیوهها اشاره کردیم؟ خاطرنشان کرد: ما به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر اشاره کردیم که مشروعیت حاکمیت صالحان این است که این دو فریضه محقق شود.
وی با بیان اینکه فریضه امر به معروف و نهی از منکر را باید حاکمان محقق کنند، بیان داشت: ما در حقیقت یادآور شدیم و این کارکرد ماست؛ ما کجا گفتیم برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر انصار اینگونه عمل خواهد کرد؟ که ایشان عنوان کردند شمشیر را از رو بستهاید.
این عضو شورای مرکزی انصار حزب الله اظهار داشت: وقتی میگویند جریان نفاق را بشناسید یعنی جریان شناسی است.
وی افزود: اگر صحبتها پیرامون بخش بخش بیانیه بود در خصوص هر بخش آمادگی بود ولی متاسفانه بحثها رفته روی خود ایشان؛ من معتقدم شان جلسه و وقت عزیزان باید فارغ از این باشد که شما دفاع از شخص خود کنید.
اشک تلخ خطاب به سلیمی نمین گفت: بنده به عنوان مدافع بیانیه و حضرتعالی به عنوان منتقد آن؛ شما باید دیدگاههای انتقادی را در فرازهای مختلف بیانیه بیان کنید و بنده دیدگاههای اثباتی را.
عضو شورای مرکزی انصار حزب الله اضافه کرد: آقای سلیمی نمین نفی فرازها را داشته باشند و نسبت به این قضیه فرافکنی نکنیم.
وی در مورد اظهارات محمود احمدی نژاد در خصوص حوزه مردم و جامعه، تصریح کرد: هیچ جای این بیانیه نسبت به مردم بزرگوار ما بحثی از خصومت و درگیری خیابانی نیامده است و این را برخورد غیرمنصفانه با جریان انصار میبینیم.
اشک تلخ در خصوص بحث جریان نفاق هم گفت: اگر بخواهیم به بخشهای مختلف آن بپردازیم برای هر مورد آن موارد و مصادیق داریم و انتظارم این است که آقای سلیمی نمین که منتقد این بیانیه هستند بگویند مثلاً در صفحه چهار در این پارگراف این مطلب را بیان کردهاید که این اشکالات جدی متوجه آن است تا من از آن دفاع کنم.
وی اضافه کرد: این آمادگی را دارم که از پاراگراف اول تا آخرین سطر را بخوانم و توضیح دهم.
*سلیمی نمین: بیانیه انصار حزب الله بسیار هتاکانه و حتی بعضاً مشمئزآمیز است
عباس سلیمی نمین در پاسخ به اظهارات عضو شورای مرکزی انصار حرب الله گفت: شاید اشک تلخ از نوع برخوردهای لثارات الحسین که نمایندگی آن را در این جلسه دارند، ابراز تاسف میکردند.
وی افزود: ناگزیر هستم بگویم در مورد من که یک امر به معروف نسبت به شما کردهام، امر به معروف شما نسبت به من چگونه است، نوع لحن و بیان شما در آخرین شماره نشریه شما درج شده و اگر ناپسند است چیزی است که من از نشریه شما خواندم و بنابراین نامربوط نیست.
سلیمی نمین خاطرنشان کرد:نگویید ما امر به معروف اسلامی را دنبال میکنیم. زمانی که شما اینگونه میگویید، من نیز میگویم این نوع عملکرد شما با امر به معروف اسلامی سازگاری ندارد.
وی افزود: میگویید دفاع از خود است؛ خیر. دفاع از خود نیست؛ در نشریه شما درج شده است، من نیامدم مسائل خانوادگی نامربوط را بیان کنم چیزی که شما در نشریه خود اتهام زدهاید. من برای اینکه مشخص شود تمسک جستن شما به ارزشهای دینی چه حد واقعی است، مجبورم مصداق بیاورم و جز این راهی نیست.
این محقق و پژوهشگر راجع به بیانیه گفت: اولین نکتهای که در مورد بیانیه به ذهن میرسد این است که آیا فردی که ادعای مسلمان بودن دارد، با چنین ادبیاتی سخن میگوید؟
وی با بیان اینکه ما در کشور شاخصهای دینی داریم، افزود: اگر میخواهیم خود را پیرو ولایت و دین بدانیم امروز یکسری شاخصهای دینی در کشور داریم؛ شخصیتهای دینی که خودمان مدعی پیروی از آنها هستیم در بیان خود در برخورد با آفتها، مشکلات و حتی در مورد جریان نفاق چگونه برخورد میکنند و چه ادبیاتی را به کار میگیرند؟ آیا این ادبیات با ادبیات شاخصهای دینی ما تطبیق دارد یا خیر؟
سلیمی نمین اضافه کرد: این بیانیه بسیار هتاکانه، پرده درانه، توهین آمیز و حتی بعضاً مشمئزآمیز است که هیچ سنخیتی با نوع بیان شاخصهای دینی امروز ما در جامعه ندارد.
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه ما یک تربیت دینی در جامعه داریم که شاخصهای آن مشخص است، خاطرنشان کرد:این لحن ادبیات، لحنی نیست که امروز به ما آموخته میشود.
وی به بند «ب» بیانیه انصار حزب الله با عنوان «ذلت نفاق و منافقان» اشاره کرد و با مشمئز کننده خواندن برخی مطالب آن به قرائت برخی از این فرازها پرداخت.
سلیمی نمین با اشاره به تعابیری چون «مبارزه با عوامل معاند و مزاحم و علفهای هرز در اجتماع، یگانه راه بقای عزت و شرافت جامعه است وگرنه هیچ دستاوردی، از دستبرد کفار بینشان و منافقان دغل باز در امان نیست» و «اکنون به جاست تا پردههایی از جریان نفاق منافقان، به لحاظ سابقه و لاحقه آن» و «اینک وقت آن رسیده تا در پناه هوشیاری مردم و با دستان پرتوان حزبالله، شرنگ تلخی ذلت و رسوایی به کام نفاق ریخته شود تا از کج راهه ستیز با خدا و مومنان باز ایستند و یا به سرنوشت محتوم خود گرفتار آیند.» و «ژورنالیسم منافق» و «حقیرترین سرکردگان مزدور و بی آبرو، میدان داری کردند و بلعیدن استفراغ مسموم سازمانهای جاسوسی و رادیوهای بیگانه، هنر روشنفکران در عصر دولت خاتمی شد تا حدی که وی را نیز به ستوه آورد،»، اظهار داشت:بیانیه تعابیری از این گونه فراوان دارد که تعابیری این چنینی به اندازه کافی مشمئز کننده است.
*سلیمی نمین: بیانیه هیچ سنخیتی با خط مشی سیاسی رهبری در این مقطع ندارد
سلیمی نمین دومین نکته را در خصوص بیانیه آن دانست که به لحاظ سیاسی هیچ سنخیتی با خط مشی رهبری در این مقطع ندارد و بیان داشت: رهبری،جامعهای آرام و همبسته ترسیم کردهاند که هیچ سنخیتی با این بیانیه ندارد.
وی با بیان اینکه این بیانیه جامعه را به شدت قطبی میکند، اظهار داشت: برخی اوقات قطبی کردن در فضای سیاسی و یا فرهنگی است و یا اینکه بسیاری از تضادها را در جامعه تشدید میکند و به نوعی غیرقابل حل است.
این محقق و پژوهشگر اضافه کرد:زمانی میگوییم در جامعه تضادی وجود دارد و باید کار فرهنگی کرد که تضاد برطرف شود به عنوان مثال بین نسلها فاصله افتاده است که باید کار فرهنگی کرد.
وی افزود: در این قطب بندی کردن، این بیانیه به هیچ وجه راه حلی جز ازدیاد تخاصم و درگیری برای این تضادها قائل نیست.
سلیمی نمین با بیان اینکه خیلی از نیروهای مخالف دولت جدید این گونه تبلیغ میکردند که صدای پای فاشیست و صدای پای اعمال غیرقانونی میآید و برخوردها از این به بعد برخوردهای طالبانی در جامعه است، اظهار داشت: حتی تا جایی که برخی از دوستان طرفدار آقایهاشمی که خود به بسیاری از شیوههای تندروانه معتقد بودند؛ و بسیاری دیدگاههای تندروانه در برخورد با مخالفان خود داشتند، دو روز قبل از انتخابات گفتند: «مراقب جریان طالبان در کشور باشید.» و در این حد به صورت گسترده تبلیغات کردند که اگر به آقای احمدی نژاد رای داده شود، طالبان خواهد آمد.
وی افزود: این بیانیه بعد از روی کار آمدن آقای احمدی نژاد صادر شد در حالی که همه معتقدند باید فرصت داد تا دولت جدید نشان دهد که اظهارات مخالفین آنها درست یا خلاف بود؛ و باید این مسئله را برای افکار عمومی روشن کند.
این محقق و پژوهشگر با طرح این پرسش که آیا دولت آقای احمدی نژاد در یک فضای آرام میتواند این واقعیت را روشن کند یا در یک فضای ملتهب؟، خاطرنشان کرد: قطعاً اگر آرامش در کشور حاکم باشد آقای احمدی نژاد میتواند بگوید که من خدوم ملت هستم یا آدمی هستم که با شیوههای طالبان میخواهم در جامعه خفقان و محدودیت ایجاد کنم.
سلیمی نمین این بیانیه را دقیقاً تاییدی بر تبلیغات عناصری که میخواستند بگویند با آمدن آقای احمدی نژاد بگیر، ببند و دستگیری و فشار و خفقان ایجاد خواهد شد، دانست و با قرائت بخشهای دیگری از این بیانیه چون «در فضای جدید پس از انتخابات به نظر میرسد جریان زخم خورده نفاق داخل و حامیان مزدورپرور آنان، چنان دچار عقدههای فروخفته خشم و حقارت شدهاند که بعید نیست در صورت عدم توان ایجاد انحراف در نهضت و مسیر اصلی ملت، به فکر انتقام شکست ننگین خود از خدمتگزاران اصلی دولت و نظام باشند.» و «توصیه موکد ما به تمامی برادران و خواهران به ویژه پیشتازان امت و انصار و یاران حزب الله در سراسر کشور شناسایی دقیق عوامل و عناصر نفاق و معاندانی است که تاکنون با گفتار و رفتار خود عملاً بعنوان شریک جرم این توطئهها محسوب شدهاند.»، «گرچه ممکن است تیر اول از چله کمان نفاق گذر کند، اما قطعاً طوفان خشم و انتقام الهی با مباشرت حزب خدا در قلع و قمع گسترده شاخ و برگ و ریشه منافقان عظیمتر خواهد بود.» این ادبیات را در راستای اثبات اتهامات علیه دولت جدید بیان کرد.
*اشک تلخ: هشدارهای انصار جلوی بسیاری از هتاکیها علیه مقدسات را گرفته است
در ادامه این مناظره در که در خبرگزاری فارس برگزار شد، اشک تلخ به مطالبی که سلیمی نمین در خصوص ادبیات و لحن بیانیه انصار حزب الله و نظراتی که برخی صاحبنظران سیاسی در خصوص شائبه برخورد طالبانی فاشیست مطرح کرده بود پاسخ گفت.
وی اظهار داشت: ما لحن ادبیاتی که در این بیانیه برگزیدیم با الهام از دعای افتتاح و دستور العمل حضرت ولی عصر(عج) است و ویژگیهای دولت کریمه و تعبیر نفاق و منافقین در این دعا بیان شده است.
وی افزود: بیانات امام راحل(ره) مبنی بر این که تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین حاکم شوند و فرموده مقام معظم رهبری در جریان کوی دانشگاه که به فرزندان انقلابی خود توصیه میکردند جریان نفاق را هر کجا دیدید منکوب کنید، کاملاً سرمشق ماست.
عضو شورای مرکزی انصار حزب الله با طرح این سؤال از سلیمی نمین که آیا شما قبول دارید که اساساً در کشور جریان نفاق داریم یا خیر؟ ادامه داد: وقتی مقام معظم رهبری صریحاً در سخنان خودشان از برخی از مطبوعات به عنوان پایگاه دشمن نام میبرند، نشان دهنده وجود جریان نفاق است.
اشک تلخ بیان این که انصار حزب الله قصد سهمخواهی از دولت احمدینژاد را ندارند،گفت: ما بدون هیچ گونه سهم خواهی تنها با تفکر رئیس جمهور در آرمانگرایی مشترک هستیم.
عضو انصار حزب الله تاکید کرد: اگر کسی معتقد باشد که بیانیه ما به معنی ترویج جریان طالبانی است،یقیناً نشان از کج فهمی او دارد.
اشک تلخ در مورد بند شش بیانیه که به اعتقاد برخی میل به برخورد درآن دیده میشود، گفت: منافقین از سال 58 هم با مطبوعات شروع کردند و این قضیه در 8 شهریور و به شهادت رساندن شهید رجایی به اوج خود نزدیک شد و در نهایت کارکرد خود را در جریان 30 خرداد 1360 نشان داد.
وی افزود:ما با توجه به این که یکی از وظایفمان طرح مسئله است در خصوص جریان نفاق در مقاطع مختلف هشدارهای لازم را به مراجع ذیصلاح میدادیم از جمله در سال 78 به وزارت اطلاعات به خاطر طرح برخی موضوعات شبههانگیز در مورد قتلهای مشکوک و...هشدار دادیم.
اشک تلخ تاکید کرد: ما همواره سعی کردهایم که جایی اگر دیدیم که احتمال هتک حرمت به مقدسات و عبور از خط قرمزها در تبلیغات، مقالات و سخنرانیهایی در نقطهای از کشور وجود داشت با انتشار بیانیه و نامه به شورای تامین استانها، هشدار داده و خواستار تضمین برای عدم هتک حرمت مقدسات شدیم و بسیاری از مواقع هشدارهای انصار سبب میشد که جلوی این تحریفات گرفته شود.
اشک تلخ با اشاره به بند م وصیت نامه امام(ره) که بر اقدامات و جوانان حزب اللهی توصیه شده بود در صورت مراجعه به مسئولان و خودداری آنان در مقابله با جریانات منحرف، جلوی تحریفات خلاف اسلام را بگیرند گفت: ما همواره در پی آن بودیم که از سوی هر یک از کارگزاران قوای سه گانه تفسیر روشنی از این مسئله بشود که متاسفانه تاکنون چنین اقدامی صورت نگرفته است.
*سلیمی نمین: تعریف انصار از نفاق فاجعه آمیز است
سلیمی نمین در ادامه این مناظره گفت: تعریفی که آقای اشک تلخ از نفاق ارایه کردند بسیار فاجعهآمیز است و با این تعریف هر کس را میتوان منافق نامید.
وی خطاب به اشک تلخ گفت: آیا در این بیانیه از طرفدارانتان دعوت به عمل کردید یا نکردید؟ چرا الان دعوت به عمل میکنید. با فرمایش امام(ره) یک تناقص جدی در عملکرد آقایان میبینیم.
وی اضافه کرد: به رغم برداشت آقایان، اوج حضور منافقین در دوره آقای خاتمی بوده است بر پایه فرمایش امام(ره) و برداشتشان پس باید در دوره خاتمی وارد عمل میشدید، چطور آنجا خار در چشم و استخوان در گلو ساکت نشستید و حالا که دولتی آمده که میگوید بساط منافقین را جمع میکنم. میگوئید دیگر سکوت نمیکنیم.
سلیمی نمین سوال کرد: آیا دولت احمدینژاد را آزمودید و به او تذکر دادهاید و گفتهاید که عمل نکرده است و این تناقض جدی با نظرات خود شما دارد ولی در بیانیه دعوت به عمل کردید نه هشدار.
وی تصریح کرد: این که در سراسر کشور اگر کسانی حرفی زدند، شناسایی کنید این راه عمل است. آنهم در دولتی که میگویید خوب است و میخواهد براساس اصول عمل کند. نظر شما را برخلاف نظر رهبری و امام میدانم زیرا حکم کلی دادن سخت است. آیا این پیروی از خط امام و رهبری است؟
محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر تاکید کرد: سلسله مراتب نظام اداری و سیاسی باید جلوی ایرادات را بگیرد و اگر این مراتب عمل نکردند وارد عمل شوید و این درصورتی است که اگر تعبیر شما از امام را بپذیریم و البته خوشحالم که زمان خاتمی عمل نکردید، چرا که عمل نکردن شما باعث شناخت مردم شد و اگر عمل میکردید همان مظلوم تراشی که در دوم خرداد صورت گرفت تکرار میشد.
وی گفت: رشد آگاهیهای مردم در میحط آرام و به دور از تشنج راه منطقی برای رشد جامعه است و رهنمود شما تذکر نیست، عملکرد است.
وی گفت: همه دلسوزان نظام برداشت کردند که این مصداق بازرسی است برای کسانی که اتهام زدند که احمدینژاد میخواهد شیوههای طالبانی را پیاده کند.
سلیمی نمین در ادامه افزود: من نمیگویم که منافق در کشور نیست، منافق در کشور وجود دارد اما تعریفی که شما ارائه میدهید فاجعه است، تناقض در این بیانیه، فراوان دیده میشود و در واقع شاخصهای بیانیه با فرمایشات رهبر انقلای در تعارض قرار دارد.
اشک تلخ در پاسخ گفت: در بیانیه اعلام نکرده ایم که سکوت را خواهیم شکست، اما همانطور که رهبری نیز گفتند در این سالها فضای تسامح و تسامح بر وزارت اطلاعات غالب بود که ما در بیانیه اشاره داشتیم به اینکه در موقعیت سیاسی دولت جدید، دولت انقلابی شکل خواهد گرفت. یعنی آن چتر حمایتی که در وزارت اطلاعات حس میشد باید از بین برود.
وی تاکید کرد: ما در بیانیه این نوید را دادهایم که در دوران جدید، دیگر رقص و پایکوبی دشمن نخواهد بود که نمونه آن مجلس هفتم است که شاهد بودیم با روی کار آمدن مجلس هفتم رقص و پایکوبی دشمن در مورد عملکرد مجلس ششم جمع شد.
اشک تلخ در ادامه گفت: امیدواریم که وزارت اطلاعات به این مسئله توجه کند، چون وزارت اطلاعات طی 8 سال گذشته از درون تهی شده است، اما این عنوان کردن به معنای اتخاذ خط مشی به دوستان نبوده و در واقع روح بیانیه هم این نیست، انصار فقط در اینجا مسیر را مشخص کرده است.
*سلیمی نمین: بیانیه توسط افراد مشکوک صادر شده است
سلیمی نمین در پاسخ به اظهارات عضو شورای مرکزی انصار حزب الله گفت: میخواهم بپرسم که چه خیانتی در وزارت اطلاعات صورت گرفته که آقایان از این به بعد نمیخواهند نظارهگر آن باشند، اینجا با بیانات امام(ره) در تعارض است.
وی خطاب به اشک تلخ اظهار داشت: شما خود میگویید دولت جدید این کار را انجام دهد و تعابیر آن نیز کاملاً در بیانیه روشن است و از طرف دیگر تاکید میکنید که شاخ و برگ و ریشهها را قطع کنید، این در واقع دستور صریح به وزارت اطلاعات است.
وی تصریح کرد: من معتقدم که انصار حزب الله عنصری دارد که نزدیک به کارگزاران است که اکنون و برای بار دیگر قصد دارند که وارد میدان شوند.
این روزنامهنگار در ادامه بیانیه صادر شده را توسط عناصر مشکوک دانست و اضافه کرد: بیانیه صادر شده توسط عناصر مشکوکی است که قبلاً هم به انصار خط میدادند تا برخی جریانات سیاسی از این قضیه بهره بگیرند و این مسئله امروز و در شرایط جدید بروز پیدا کرده است.
در این هنگام اشک تلخ خطاب به سلیمی نمین گفت: ما از نقد عملکرد گریزان نیستیم و حاضرم که جلسه مجزایی برای نقد عملکرد آقای سلیمی نمین و نقد عملکرد انصار گذاشته شود، اما الان بحث ما بیانیه انصار حزب الله است، نه اعضای انصار.
سلیمی نمین در ادامه خاطرنشان کرد: این که در گذشته، افرادی به این جریان خط میدادند مشخص است چون در گذشته نیز این عملکرد باعث شد که آقای مهاجرانی قهرمان ملی شود و الان نیز باید مشخص شود که چه کسی بیانیه صادر میکند و باید بگویم که این همان طالبان است.
مدیر دفتر مطالعات تاریخ معاصر ایران با بیان اینکه بسیار اهمیت دارد که بدانیم چه کسی بیانیه را نوشته است، افزود: به من تهمت هم بزنید سکوت نمیکنم، تهمت زدن مسئله جدیدی برای من نیست و افرادی که در جناح مقابل بودند، تهمتهای فراوان به من زدند و حال شما نیز این اتهامات را به من میزنید.
سلیمی نمین گفت: جواب نامههای من به رهبری مشخص است من با توان قلمی خود جلوی بسیاری مسائل ایستادهام و امروز هم با علم به این قضیه که عناصر نفوذی مشخص شوند حاضرم اتهاماتی را بپذیرم.
وی تاکید کرد: اگر این عناصر نفوذی شناسایی نشوند ملت ایران ضررهای زیادی را پرداخت خواهند کرد و نتیجه،از آن این افراد میشود.
وی با اشاره به کتاب انتشار یافته مجاهدین خلق در خارج از کشور، یادآور شد: عملکردهایی که مجاهدین خلق برای مظلوم نشان دادن خود انجام دادند در این کتاب آمده است، حال چه چهره مخوفی است که پشت این بیانیه نشسته، این بیانیه متعلق به اشخاصی نیست که پیرو خط امام و رهبری هستند، من باید بگویم که پشت بیانیه چه کسی است که جایگاهی ندارد و تنها با پرداخت پول خود را بالا میبرد.
وی تاکید کرد: این مسئله باید روشن شود و من نیز حاضرم با هزینه اتهام به خود، قضیه را روشن کنم و باید بگویم که عضو شورای مرکزی شما عامل کارگزاران است.
سلیمی نمین افزود: اگر این کار را انجام دهم حتماً تجربه گرانسنگی را به ملت خودم داده ام و قطعاً پیچیدگیهای سیاسی جامعه ارتقا خواهد یافت.
*اشک تلخ: سلیمی نمین باید ادعای وجود نفوذی در انصار را اثبات کند
در ادامه این مناظره اشک تلخ از سلیمینمین خواست که به صورت اثباتی مشخص کند که چه کسی به عنوان نفوذی کارگزاران بیانیه جریان انصار حزب الله را نوشته است و مدارک خود را ارائه کند.
وی اضافه کرد: حال فرض کنیم که شورای مرکزی انصار حزب الله نفوذی کارگزاران را پذیرفته و غفلت کرده است و از آنجا که فرد مورد نظر شما عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران هم هست، آیا این توهین به این جمعیت نیست؟
سلیمی نمین در پاسخ به اشک تلخ گفت: شما که ادعا دارید من عامل وزارت اطلاعات در کار مطبوعات بودم چه استدلال و مدارکی در این زمینه دارید؟
وی با بیان این که آقای اشک تلخ به من توهین کرده و مرا کج فهم میداند، گفت: در بیانیه شما الفاظی همچون «انتقام و قلع و قمع» بکار رفته است شما در بیانیه میگویید «شناسایی کنید و عمل کنید» این الفاظ در بیانیه چه معنایی دارد؟ آیا برداشت عملکرد غیرقانونی از آن، نشانه کج فهمی من است؟.
این محقق و پژوهشگر خطاب به اشک تلخ و با بیان این که شما حاضر نیستید کمترین اشتباه خود را بپذیرید، تصریح کرد: شما در حال به وجود آوردن آنارشیسم در جامعه هستید و این فاجعه است.
سلیمی نمین با بیان اینکه من سند دارم و حاضر هستم که ثابت کنم که شخصی که نزدیک به کارگزاران است به شما کمک مالی میدهد، افزود: حاضرم در جلسات طولانی ثابت کنم که چه کسانی در گذشته چه شیوههای پیچیدهای را دنبال میکردند و متاسفانه از برادران خوب ما که آثار زخم جبهه بر بدن آنها مشاهده میشود، سوء استفاده شد.
وی تاکید کرد: اگر میخواهیم دولت احمدینژاد دولت موفقی باشد و بستر روی کار آمدن عناصر منافق دوباره فراهم نشود، باید تحمل و بردباری داشته باشیم اما بیانیه شما میگوید «ما در گذشته سکوت کردیم و این سکوت را میشکنیم و وارد میدان میشویم».
در ادامه این جلسه به سوالات حاضرین پاسخ داده شد.
* اشک تلخ: با صدور این بیانیه صدای شکستن استخوان جریان نفاق را شنیدیم
اشک تلخ در پاسخ به سؤال یکی از حاضرین مبنی بر این که چرا در بیانیه انصار حزبالله صرفاً به مسائل فرهنگی توجه شده و به مسائل اقتصادی و مفاسد اقتصادی توجهی نشده است، با بیان این که نگاه ما به بحث عدالت با دیگر مکاتب فرق دارد،گفت: ما عدالت را یک فضیلت، یک اصل دین و فریضه الهی و جزو وظیفه ذاتی دولت میدانیم و تحقق عدالت را به عنوان یک مبنا و رشد جامعه تصور میکنیم.
وی با تاکید بر اینکه معیشت مردم جزو وظیفه ذاتی دولت است، تصریح کرد: به همین دلیل به آن نپرداختیم.
وی با بیان این که وقتی میگوییم مبارزه با فساد منظور فساد در حوزه اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی است، تصریح کرد: عزت اسلام و ذلت نفاق دو ویژگی دولت کریمه است که بر این اساس ما وارد قضیه فرهنگی شدیم.
عضو شورای مرکزی انصار حزبالله در پایان تصریح کرد: ما با صدور این بیانیه صدای شکستن استخوان جریان نفاق را شنیدیم و این بزرگتررین دستاوردی بود که ما از این بیانیه به دست آوردیم.
سلیمی نمین در
سلام ... اعیاد شعبانیه رو بهت تبریک میگم ... در این مورد من یه روایت یادم افتاد ... که مضمون روایت رو میگم ... موقع جنگها که مردها برای جنگ می رفتند وزنها تنها میموندند ... زنی خواب میبینه که لباس سیاه پوشیده ... صبح که از خواب بیدار میشه میره پیش پیامبر و خوابشو میگه ... پیامبر هم میگه خیره و چیزی نیست شوهرت به سلامت بر میگرده ... که بعد از چند روز شوهرش بر میگرده ... دفعه بعد که شوهرش میره جنگ ... زنه بازهم این خوابو میبینه ... بازهم میره پیش پیامبر و مثل دفعه قبل جواب میشنوه و شوهرش به سلامت بر میگرده ... سومین بار که زنه خواب میبینه ... برای تعبیر خوابش میره پیش یه یهودی و یهودی بهش میگه که شوهرت میمیره و سالم از جنگ بر نمیگرده ... و همینطور هم میشه ... پیامبر هم در این مورد میگه برای مشورت از کسانی کمک بگیرید که خیر داشته باشند .. اگر آن زن پیش یهودی نمیرفت اینطور نمیشد ... خلاصه که اینطوریاست ... تقریبا اینا یادم مونده از روایت ... در ضمن تو سعی کن به این مسئله حساس نشی ... چون هرچی خودت بخوای همون میشه .... تمام دنیا هم جمع بشن نمیتونن کاری که میخوای انجام بدی جلوشو بگیرن ... به خدا توکل کن ... ان شاء الله درست میشه ... یه چیز دیگه ... خیلی وقته به من سر نمیزنی ... مثل اینه از این به بعد باید بیآم تو نظر خواهیت خبرهای تازه بخونم ... آره ؟ ... موفق باشی ... زندگی در گذر است و خاطره ها ماندنی
از آدم نظرتنگ باید دوری کرد و هیچ به او نگفت.