فیلتر شدن سایتها هم دردسری شده ها. الان چند روزه که دیگه بعضی از وبلاگها هم باز نمیشن *** چند روز پیش مهمون داشتم و از بچه ها خواستم تا قبل از اومدن مهمون وسائلها و اسباب بازیهاشون رو جمع کنن اونا هم چون اون مهمونمون رو خیلی دوست دارن دست به کار شدن یکدفعه دیدم پسرم جاروبرقی به دست اومد و دخترم هم میگفت خوب من چی کار کنم!؟ خوب منم گرد گیری میکنم کار کردنشون هم قشنگ بود هم خنده دار مخصوصا گردگیری دخترم *** این پسر کوچیکه من شده مثل یه بچه گربه که هی خودشو برای مامانش لوس میکنه چپ میره راست میاد بوسم میکنه و میگه مامان جون خیلی دوست دارم حتی نصفه شبا از خواب پا میشه و میاد بغلم میخوابه و با اون زبون شیرینش قربون صدقه آدم میره با اینکه سه سالشه ولی نیم وجبی از حالا یه زبونی داره که نگو وقتی هم بهش یه کاری میگم قیافه شو کج و کله میکنه که اون کار رو انجام نده |