وای از دست بچه ها وقتی بزرگ بازی در میارن قرار بود امروز بریم شهرستان پیش پدر و مادرم که از چند روز قبل رفتن.. منم سر کار بودم و به پسرم گفتم اگر زنگ زدن بگو تا شب راه میوفتیم و میایم بعدش که پدرم زنگ زده آقا برگشته گفته که نمیشه بیایم و حالا مامانمینا راه افتادن که برگردن
دلمو خوش کرده بودم یه آب و هوایی عوض میکنماااااااا به تلفن هم دسترسی ندارن که زنگ بزنم که نیان و ما بریم از دست بچه هاااااااااااااا آخه حالا من چی باید بگم بهش |