حس اینکه بچه هات دارن بزرگ میشن حس قشنگیه

چند روز پیش جایی مهمون بودیم به جز ما هم یه خانواده دیگه مهمون بودن که دو تا بچه داشتن یه پسر

12 ساله و یه دختر 8ساله

 

پسرشون خیلی با نمک و مودب بود اسمش هم امید بود.

همه بچه ها رو دور خودش جمع کرده بود و یا جک میگفت براشون یا با هم آواز میخوندن

حواسم به دخترم جلب شد و دیدم چه جوری به امید  نگاه میکنه

خنده ام گرفته بود .

اومد پیشم و گفت مامان این پسره چه قدر با مزه اس

خلاصه که حسابی چشمش گرفته بود

تا قبل خونه اومدن حواسم به حرکات دخترم بود که همه اش با امید بود و با دقت به حرفاش گوش میکرد