تو زندگی هیچی مثل نمک نشناسی بد نیست

همه تلاشتو بکنی و آخرش با یه حرف مسخره........

امسال داره تموم میشه ولی من کی تموم میشم؟!

نباید نا شکر باشم

امسال در کنار سختیهاش و ناملایماتش یه چیزای خیلی با ارزش به دست آوردم که با دنیا عوضش نمیکنم

گاهی اوقات چیزی درون من می رقصد و پای کوبی می کند من روحم را حبس نکرده ام. به اینکه انسان عجیبی هستم اعتراف می کنم ! من خدا را در آغوش کشیده ام. خدا زیاد هم بزرگ نیست. خدا در آغوش من جا می شود، شاید هم آغوش من خیلی بزرگ است. خدا را که در آغوش می کشم دچار لرز های مقطعی می شوم . تب می کنم و هذیان می گویم. خدا پیشانی مرا می بوسد و من از لذت این بوسه دچار مستی می شوم. خدا یکبار به من گفت تو گناهکار مهربانی هستی