2هفته بیماری-بستری شدن-مایوس از زندگی-پرستاری مامان-دلسوزی بچه ها- نگرانی برادر-
غصه ی مامان و بابا-
لوس کردنای من- مسافرت بردنم – رسیدگیهای مامان-آب و هوای خوب- سلامتی- گشت و گذار با مامان تو اطراف زادگاهش-خاطرات قشنگ که هرکدوم یه داستانه- روز مادر با مامان و بچه هام-گل چیدنهای امیر محمد –بوس کردنا و حرفهای قلنبه سلنبه ی سما- محبتهای سعید-باد خنک و رها کردن موها در باد (وای که چه لذتی داشت و چه حس سبکی بهم میداد)
برگشتن به خونه و تکرار روزمره زندگی
و باز من و دنیای متلاطم و پر دردسر من