دیروز تولد سعید بود.
چشم رو هم گذاشتم پسرم ۱۱سالش تموم شد و وارد ۱۲سالگی شد.
دیروز صبح یاد روزی که بیمارستان بودم افتاده بودم
هوای دیروز صبح و امروز دقیقا مثل همون یازده سال پیش شده و دقیقا هم همون روزها..۱۲ آذر شنبه بود که منو از شب قبلش بردن بیمارستان
سخت ترین شب عمرم بود
دیروز صبح که یاد اون روزا افتاده بودم ناخودآگاه اشک تو چشمام پر شده بود
مادر شدن حس خاصیه ،اونم بچه اول
مرسی از وب لاگ قشنگت واقعا دستت درد نکنه به وبلاگ ما هم یه سری بزن من برای تبادل لینک یا اوگو آماده ام اگه با تبادل لینک موافق بودی تو قسمت نظرات بگو
در ضمن اگه خواستی یه لطفی هم بکنی تو قسمت نظر سنجی یه نظری هم به وبلاگم بده یا حق
----------.----.
------ _.'__ ---`.
--.--(#)(#)----/##
.' @------------/###
:------------,--#####
--`-..__.-'_.--###/
--------`;_:-- ---`"'
-------.'"""""`.
-----/, ------- ,
----//---------
----`-.______.-'
--- ___`. | .´'___
-(______|______)
سلام
وبلاگ زیبایی دارید
در صورت تماییل لینک و لگوی من را در وبلاگتون قرار بدید و به منم خبر بدین تا همین کارو کنم
ممنون
احمد