این زلزله هم عجب چیزی بود..
دخترم که اون موقع خواب بود ولی بعد که شنید خیلی ترسید.
با برادرش دنبال امنترین جای خونه بودند.(داداش کوچیکه شون هم که با مادرم مسافرت بود)
تختشون دو طبقه است
طبقه پایین تختشون محکم و مطمئنه
روز شنبه که هنوز هم شایعه اومدن زلزله بود بچه هام تا شب از تو تخت تکون نخوردن
هر چی اسباب بازی هم داشتن زیر تخت جمع کردن تا اگر زلزله اومد خراب نشن
پسرو هم برای خودشون دو تا بطری آب گذاشته بود زیر تخت.
دخترم که جوراب و کفش و لباس بیرونش رو هم برداشته بود.
منم تا از جام بلند میشدم داد میزدن مامان بیا اینجا الان زلزله میاد.

**************
احتمالا فردا میریم مسافرت تا آخر هفته (همون سفری که تو متن قبلیم گفتم که پسرم خرابش کرد.)
حسابی به یه سفر احتیاج دارم خیلی خسته ام
جای خوب و خوش آب و هوا و رودخونه و آب بازی و .......
خلاصه جای همتون خالی
نظرات 4 + ارسال نظر
ماهی 1383/03/10 ساعت 11:14 ب.ظ http://fish.blogsky.com

واییی شما راست راستکی نی نی دارین...خشبحالتون...

سجاد 1383/03/10 ساعت 11:19 ب.ظ http://www.diamound01.blogsky.com

سلام//ایشالاه خوش بگزره///منم لازم دارم ولی وقتشو ندارم//سری به ما بزن

ردٌ پای خداوند . حتما بخوانید !!!

سلام...خسته نباشيد.مسافرت خوش بگذره.بهتون تبريک ميگم از داشتن همچين بچه های باهوشی.راستی ممنونم که منو به لينک دوستاتون اضافه کردين.ممنونم.شاد باشيد...فاطمه.بزرگی در تواضع است...نه در تکبر و غرورررررر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد