حس اینکه بچه هات دارن بزرگ میشن حس قشنگیه

چند روز پیش جایی مهمون بودیم به جز ما هم یه خانواده دیگه مهمون بودن که دو تا بچه داشتن یه پسر

12 ساله و یه دختر 8ساله

 

پسرشون خیلی با نمک و مودب بود اسمش هم امید بود.

همه بچه ها رو دور خودش جمع کرده بود و یا جک میگفت براشون یا با هم آواز میخوندن

حواسم به دخترم جلب شد و دیدم چه جوری به امید  نگاه میکنه

خنده ام گرفته بود .

اومد پیشم و گفت مامان این پسره چه قدر با مزه اس

خلاصه که حسابی چشمش گرفته بود

تا قبل خونه اومدن حواسم به حرکات دخترم بود که همه اش با امید بود و با دقت به حرفاش گوش میکرد

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر

سلام ... من اول شدم ... خسته نباشی ... نظرها ی قبلی کو ؟ ... حتما سیستم نظرخواهی رو دستکاری میکردی ... همشون پاک شدن ... آره ؟ ... در ضمن ممنون از لينکی که به من دادی ... موفق باشی ... زندگی در گذر است و خاطره ها ماندنی ... به اميد ديدار

ف 1383/02/08 ساعت 01:58 ب.ظ http://gastby.persianblog.com

اینجا هم نظرخواهی داره هم کامنت خواهیی چه جالب ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد