همه تو اطرافشون کسی رو از دست دادن
رفتن هر کس یه جور رو آدم تاثیر میذاره
ولی چیزی که هست اینه که آدم یاد مرگ خودش میوفته

مخصوصا اگر اون شخص هم سن و سال خود آدم باشه
 ما آدما وقتی تو مراسم ختم کسی شرکت میکنیم شاید اصلا به ذهنمون هم خطور نکنه که یه روزی نوبت خود ماست

روز  تاسوعا مادر همکلاسی پسرم تصادف میکنه و ضربه مغزی میشه و فردای اون روز فوت میکنه

حدودا بیست و هشت ساله بود ..تو مدرسه چند بار دیده بودمش.
از اون روز تاحالا خیلی بهم ریختم
فکر اون طفل معصوم که از حالا بی مادر مونده
خیلی سخته
تو مراسم ختمش دوباره دوست پسرمو دیدم طفلکی تازه نه سالشه
هنوز نمیدونه که چی به سرش اومده

پسرم هر روز که از مدرسه میاد در مورد دوستش میگه بعد با نگرانی به من نگاه میکنه


از اون روز تو این فکرم که اگه هر لحظه بمیرم روی روبه رو شدن با خدا رو دارم؟؟؟؟
خوب منم تاحالا تو خانواده و فامیل کسانی رو از دست دادم ولی تاحالا کسی همسن خودم نبوده
یه جور دلهره یه جور نگرانی خاصی تو دلم افتاده


همیشه از بچگی مسائل و اتفاقات رو دیدیم که برای دیگران اتفاق میوفته
چیزای که به طور معمول برای همه پیش میاد و تا اینکه یه روز نوبت خودمون میشه

(مثلا چیزی که یادم میاد از زمان بچه گیم این بود که هر عروسی میرفتم پیش خودم میگفتم یعنی منم عروس میشم؟؟؟و زمانی هم رسید که همه به جشن عروسی من بیان)

مثل :مدرسه رفتن..امتحان دادن..کنکور دادن..دانشگاه رفتن..حتی مریض شدن..از درس فارغ التحصیل شدن..سرکار رفتن..ازدواج کردن ..پدر یا مادر شدن..دیدن بزرگ شدن بچه ها و طی کردن همین مراحل توسط اونا .......و در آخر زندگی هرکس هم مردن

شاید  بعضیها از روبه روشدن با این کلمه ناراحت بشن ولی نمیشه از واقعیت فرار کرد


زندگی هر کس مثل یه فیلم میمونه هر کس نقش اول  فیلم زندگی خودشه
ولی فیلمی که نمیشه برگردی و از اول بازی کنی




 

نظرات 1 + ارسال نظر
امید 1382/12/21 ساعت 11:44 ق.ظ

سلام
ممنون از تظری که دادی...
وبلاگت عالیه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد